به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست «روشپژوهی فلسفه» برای کودکان با حضور «فرهاد داودیپور» رئیس پژوهشکده فقه و علوم انسانی این مجتمع و همچنین «مهدی پرویزی» نویسنده کتاب «کار عقلی با کودکان» و پژوهشگر حوزه فلسفه برای کودکان برگزار شد. در ادامه گزارش این نشست را میخوانید:
حجت الاسلام «فرهاد داودیپور» در آغاز این نشست طی سخنانی با بیان اینکه بحران پیش روی بشر بحران بی استقراری ذهن و ناجزمی است، اظهار کرد: این بحران در نسلهای جدیدتر شدت بیشتری خواهد داشت، روزگار پیش روی نسلهای پسین ما انباشتی از آشکاریهای خلاف واقع را به پیش خواهد داشت.
رئیس پژوهشکده فقه و علوم انسانی مجتمع حوزوی امام رضا(ع) ادامه داد: در روزگاری که هوش مصنوعی در تار و پود زیست جهان بشر جاری و ساری شود و بدل بسیاری از حقایق را گسترش دهد، در روزگاری که تکنولوژی هولوگرام حتی حقایق حسی را مشتبه سازد، در روزگارانی که ذهن نسل نونهال بشر با انباشتی از پرسش ها و پاسخ های متفاوت و متضاد در زیست بوم مجازی آگین باشد، نااستواری ذهن، چالش بنیادین خواهد بود؛ آیندهپژوهی نسلها، نسل پسین بشر را نسلی ناقرار در اندیشیدن مینمایاند؛ بحران ناقراری اندیشه زیست جهان انسانی را با خطر بی مکتبی و بیهویتی و افسردگی بحرانی ناشی از تردید در پی تردید روبه رو خواهد کرد.
وی افزود: در این میان پدافند برونرفت از بحران ناجزمی، ساخت بافت فلسفی اندیشیدن در ذهن نابرخاسته کودکان است؛ فلسفیدن کودکانه بیمهای است برای بیماری ناجزمی بزرگسالی، فلسفیدن کودکانه نه آن است که گزاره های خاص فلسفی را بر کودک برانیم بلکه ساختار بندی اندیشیدن استوار مندانه، اولویت نخست و با فاصله فلسفه برای کودکان است؛ بشر باید بتواند قطع پیدا کند تا زیست کند؛ هر آنچه از رفتار از انسان در حال اراده رخ می دهد منبعث از اعتبار ذاتی واقع برای جزم و قطع است؛ اگر قطع گرایی از انسان گریز یابد، زیست انسان به نابودی خواهد گرایید.
حجتالاسلام داودیپور تصریح کرد: بازگشت دوره سوفسطایی در روزگار پیش روی ما با هرج و مرج داده و تحلیل پیش روی انسان در پی گستره هوش مصنوعی و تکنولوژی فیکگرایی بسیار از آنچه در آیینه می بینیم به ما نزدیک تر است، یادآوری میکنم که رواج سوفسطاییگری در یونان، در اوج دوره تمدنی غرب باستان رخ داده و بسیار نزدیک انگاشت است که سوفسطایی مدرن در زیست بوم آینده بشر محصور در تکنولوژی هوشمند، رخ دهد؛ پادزهر سوفسطایی مدرن، فلسفیدن کودکانه است.
وی گفت: جریانهای بسیاری در قالب رسانههای جذاب انیمیشن و فیلم در صدد هستند انسان را از جزمگرایی گریزان کنند؛ فیلم تلقین با هنرمندی «لئوناردو دیکاپریو» نمونه ای از این جریان محسوب میشود.
در ادامه نشست «مهدی پرویزی» نویسنده کتاب «کار عقلی با کودکان» طی سخنانی با بیان اینکه این اثر یک برنامه تربیتی نیست بلکه فرایندی گام به گام برای ساخت و شکل گیری نهادین مفاهیم فلسفی است، افزود: به تعبیر شهید مطهری فلسفه دو معنا دارد؛ معنای عام فلسفه اندیشیدن یا روش اندیشه است اما معنای خاص فلسفه یک دانش عقلی است این دانش همچون همه علوم دیگر موضوع و مسائل خاصی دارد. در حال حاضر برنامهها و فعالیتهای خاصی با عنوان آموزش فلسفه به کودکان اجرا میشوند که در بسیاری از آنها این فلسفه به معنای اول در نظر گرفته و تعریف میشود البته لزومی ندارد که آموزش فلسفه به کودکان فقط و فقط به معنای آموزش اندیشدن یا روش اندیشه باشد چراکه میتوان به جای آن یک اندیشه خاص را آموزش داد؛ البته پذیرفتنی است که هر اندیشهای فلسفه نیست بلکه فقط اندیشه عقلی فلسفه است؛ لذا در راستای آموزش فلسفه اولی با این کتاب به آموزش مفاهیم فلسفی پرداخته شد.
این پژوهشگر ادامه داد: قبلا با این ذهنیت روبه رو بودیم که آموزش فلسفه به کودکان ممکن نیست چراکه کودکان قدرت تفکر انتزاعی ندارند؛ فارغ از اینکه «فبک» نیز با این چالش روبه رو بود و بنیانگذاران فبک چه چاره ای برای این موضوع داشتند؛ پاسخ این مساله درباره آموزش فلسفه اولی به کودکان سختتر میشود زیرا انتزاعی بودن فلسفه اولی از روشن غیر تجربی بیشتر است، البته با پژوهشهای انجام شده به لحاظ نظری اثبات شده است که به دلیل طی شدن سه مرحله عقل نظری تا شش سالگی کودکان توان درک مفاهیم انتزاعی مثل معقول اولی و معقول ثانی فلسفی را دارند که این اثر هم در ادامه آن پژوهش فعالیتهایی را برای آموزش مفاهیم فلسفی به کودکان پیشنهاد میدهد.
پرویزی گفت: البته ممکن است برخی در موفقیت این روش آموزشی تردید داشته باشند؛ با این وصف گزارش مفصلی در روششناسی این کتاب از نحوه آموزش این مفاهیم به حدود ۲۵ کودک پیشدبستانی به تفکیک جنسیت ارایه و همچنین توصیف نتیجه این آموزش با توجه به یکسری شاخصهای یادگیری ارائه شده است که با وجود این گزارش توصیفی اصل درک مفاهیم فلسفی توسط کودکان و امکان آموزش مفاهیم فلسفی به کودکان اثبات میشود؛ اما مشکلی که وجود دارد این است که والدین یا مربیانی که میخواهند مفاهیم فلسفی را به کودکان آموزش دهند آشنایی چندانی با فلسفه ندارند و به همین دلیل گمان میکنند که توانایی انجام این کار را ندارند؛ به این معنا که از یک طرف نمیتوانند مفاهیم فلسفی را به کودکان آموزش دهند و از طرف دیگر اگر بتوانند این مفاهیم را آموزش دهند نمیدانند که چگونه باید تشخیص داد کودک این مفهوم را درک کرده یا درک نکرده است؟
وی افزود: برای این منظور در بخش دوم کتاب تعداد زیادی فعالیت پیشنهاد و برای هر فعالیت یک پرسش وجود دارد تا والدین و مربیان بدون تخصص فلسفی بتوانند مفاهیم فلسفی را صرفا با انجام این فعالیت به کودکان آموزش دهند و علاوه بر این با پاسخ به پرسشنامه هر فعالیت متوجه شوند که آیا کودک مفهوم فلسفی مورد نظر را درک کرده است یا خیر.
نظر شما