به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری، این نویسنده و کارگردان پس از بررسی ۴۰۲عنوان فیلمنامهی بلند سینمایی و ۲۸۷ فیلم کوتاهِ در پنجمین جشنوارهی فیلمنامه و نمایشنامهی کودک و نوجوان، عدم تسلط به دانش فیلمنامهنویسی را یکی از نکات قابل بررسی در این آثار خواند و گفت: نکتهی قابل توجه در آثار جشنواره عدم تسلط به دانش فیلمنامهنویسی بود. در این آثار، طرح و خط داستانی مناسبی را میدیدیم، اما مشخص بود که نویسنده طرح را با زمانبندی، نگاه و زاویهبندی غلط نوشته یا پیش از این، فیلمنامهای را نخوانده است.
خودسیانی ادامه داد: غلطهای تایپی و املایی آثار سبب میشد تا احساس کنیم این کار برای شرکتکننده ارزشمند نبوده و یا به طور کلی فیلمنامهنویسی از توان او خارج است.
وی همچنین مسالهی اصرار بر تعیین تکلیف طرح را یکی از آسیبهای آثار خلق شده در این حوزه عنوان کرد: یکی از طرحهای ارسالی را نزدیک به ۱۰ سال پیش در سیما فیلم دیده بودم! این اثر مراحلی را طی کرد و گویا به نتیجهای نرسید. حالا پس از گذشت این مدت، مجددا آن را دیدم و خواندنش برای من دردناک بود. این فیلمنامهنویس میتوانست در این سالها به ۱۰ تا ۲۰ فیلمنامه فکر کند، اما او عمر و هستیاش را برای این یک کار هدر داده است.
وی در این حوزه تاکید کرد: آموزش اینکه نباید برای یک طرح زمان زیادی را صرف کنیم، و بسیاری از سینماگران ما نیز آثار بینتیجهای دارند، به این هنرمندان جوان یا نوجوان ضروری است.
نویسندهی آثاری همچون «دنیای شیرین» و «دنیای شیرین دریا» به بیان پیشنهادهایی برای علاقهمندان این حوزه پرداخت: برای فعالیت در آثار سینمایی بلند لازم است که مدتی در دنیای سینمای کوتاه فعالیت کنیم. حتی با گوشی فیلم بسازیم تا با جهان این حرفه، صنعت و هنر آشنا شویم. پس از آن است که میتوانیم روی طرح آثار بلند متمرکز شویم.
این نمایشنامهنویس به نقش مدیران این صنف در بهبود شرایط حرفهای اشاره داشت و افزود: نقصهایی که میبینیم تنها منوط به تغییر الگوهای شخصی در علاقهمندان و جوانان نیست. باید دید که ما به عنوان مسئول و برنامهریز چه کاشتهایم که انتظار داریم فیلمنامه درجه یک برداشت کنیم؟ باید ببینیم سینما و خانهی سینمایی و دانشگاه و سازمان سینمایی ما چه چیزی آموزش دادهاند؟
وی در بخشی از این گفتوگو به تحلیل ژانرهای ارسالی پرداخت و گفت: قالب آثار ارسالی عموما ژانرهای فانتزی و اجتماعی بود. اما الگوپردازیها در این آثار عجیب بود. بخشی از فیلمنامهها در ژانر فانتزی، الگوپذیری زیادی از سینمای غرب داشتند و دو سه طرح به طور کامل کپیبرداری از هریپاتر بود. انگار سینمای کودک ایران فاقد دنیای فانتزی است و این دنیای فانتزی سرکوب شده یا در شهر موشها و گلنار خلاصه میشود. در عینحال در بخش اجتماعی هم با موضوعهایی تکراری همچون فقر و فلاکت کودک بهطور صِرف روبهرو بودیم.
خودسیانی بار دیگر بر تصمیمات کلان در حوزهی سینمای کودک اشاره و تاکید کرد: وقتی نگاه به سینمای کودک بد است نتیجهی بهتری را نمیتوانیم انتظار داشته باشیم. تا زمانی که سی درصد تولیدات ما برای کودک نباشد، نمیتوانیم توقع رشد این قالب را داشته باشیم. با اینحال متاسفانه نگاه مسئولان به سینمای کودک جدی نیست. آدمهایی که در این کار پیراهن پاره کردهاند به راحتی خط میخوردند و حمایت نمیشوند. وقتی این افراد کنار میروند، چهطور انتظار داریم جوانی بدون الگو و استاد و راهنما که فیلم خوبی هم ندیده، تمام مسئولیت را بر دوش بکشد؟
امسال در پنجمین مسابقهی فیلمنامه و نمایشنامهی کودک و نوجوان کانون پرورش فکری، در سه گروه، انتخاب اولیهی آثار صورت گرفت که فرهاد حسنزاده نویسندهی کتابهای کودک و نوجوان، بیژن میرباقری کارگردان و نویسنده، رقیه توکلی گردفرامرزی نویسنده و کارگردان و فرزاد اژدری نویسنده و کارگردان، در کنار خودسیانی، انتخاب بخش فیلمنامههای سینمای کوتاه و بلند این جشنواره را بر عهده داشتند.
نظر شما