به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، این کتاب در سال ۲۰۱۲ و از سوی سیندی شایبه و فِیث روگو (CYNDY SCHEIBE - FAITH ROGOW) منتشر شده است. به استناد این کتاب، پیوستن به موج فزایندۀ تصدیق همپوشانی سواد رسانهای با دیگر انواع سواد انتقادی جهت پیشبرد مسیر خویش در جهان امروز ضروری است و بهویژه شمار فزایندهای از دولتها برخورداری از برخی از سویههای سواد رسانهای را در آزمونهای ارزیابی فارغالتحصیلان آموزشی الزامی کرده است.
در معرفی این کتاب از زبان مولفان آن میخوانیم که سواد رسانهای در کلاسهای مختلف از خود قدرتی را برای جذب همۀ انواع دانشآموزان نشان داده است، حتی آن دانشآموزانی که علاقۀ چندانی به مدرسه ندارند. سواد رسانهای چیزی بیش از پاسخی به تکنولوژیهای در حال تغییر است؛ این شیوهای حیاتی و مؤثر برای ایجاد فرهنگی ناظر بر کنکاش و پرسش در مدارس ایالات متحد و تأمین مبرمترین نیازهای آموزشی است. این صفحات را به منزلۀ تختۀ پرشی به آموزگارانی عرضه میکنیم که آمادهاند به درون تالاب سواد رسانهای شیرجه بزنند.
آنچه بیش از هر چیز کتاب راهنمای معلمان برای سواد رسانهای را از کارهای مشابه متمایز میسازد این امر است که در حالی که آثار دیگر بر نحوۀ آموزش سواد رسانهای متمرکزند، ما بر استفاده از سواد رسانهای برای آموزش تمرکز داریم.
در نتیجه، ما توجه بسیاری به نحوۀ آموزش افراد داریم. ما به این مینگریم که چگونه کردارها و نظریههای آشنا برای آموزگاران ــ اما اغلب غایب در متون سواد رسانهای ــ را در حوزۀ آموزش سواد رسانهای به کار ببریم. وانگهی، این نخستین کتابی است که به صورت ویژه بر اصول محوری آموزش سواد رسانهای در ایالات متحده ابتنا دارد، یعنی آموزههایی که انجمن ملی آموزش سواد رسانهای (NAMLE) در سال ۲۰۰۷ بسط و توسعه داد.
فواد حبیبی در معرفی این کتاب میگوید: نویسندگان این کتاب پیش از هر چیز بهدرستی و به طرزی درخشان بر لزوم فهم سواد رسانهای در مقام قسمی سواد، و نه موضوعی آموزشی یا حتی دوره یا بخشی از فراشد آموزش، انگشت میگذارند و این امر را پیششرط درک اهمیت و بداعت این امکان نوین در عصر کنونی میدانند. با این نوع از فهم سواد رسانهای، بیدرنگ از بسیاری از رویکردهای فروستگرایانهای که سواد رسانهای را تا مرتبه مجموعهای از تکنیکهای تدافعی و حفاظتی در برابر آسیبهای فضای مجازی تنزل میدهند، گسست میکنیم و با اتخاذ فهم و رویکردی آریگویانه به امکانات و آفرینشهای هستی معاصر در عرصۀ رسانهها، بهدرستی با لزوم برساختن و آموزش دائمی شهروندانی فعال، آگاه، جستجوگر و دستاندرکار کنش اجتماعی مؤسس جامعهای دموکراتیک و روبهرشد آشنا میشویم.
نویسندگان برای تجسم بخشیدن به مدعای اصلی کتاب، یعنی ارائه راهنمایی عملی و اجرایی برای کاربست سواد رسانهای، نهتنها به تجارب آموزشی خود در مدارس، کالجها، دانشگاهها، کارگاهها و همایشهای مختلف متوسل میشوند، بلکه از طیف وسیع و متنوعی از تجاربی بهره میگیرند که معلمها و آموزگاران بسیاری در طول این مواجهات در اختیار آنها قرار دادهاند. بر این اساس، در طول خوانش این کتاب با شمار کثیری از رهنمودهایی عملی برخورد میکنیم که از دل مواجهات واقعی آموزشی نشئت گرفته است و هر کدام میتواند بر یکی از ابعاد مبهم و تاریک مسیر صعب و حساس آموزش پرتو بیفکند.
این کتاب از یک مقدمه و ۹ فصل تشکیل شده است که «مراد ما از رسانه چیست؟»، «سواد رسانهای چیست؟»، «آموزش سواد رسانهای چیست؟»، «پرسشها چه زمانی پاسخ میگیرند؟ آموزش نحوۀ تحلیل پیامهای رسانهها به دانشآموزان»، «رویکردهای عام به آموزش سواد رسانهای در امتداد کل برنامۀ درسی» ،«ادغام سواد رسانهای در حوزههای موضوعی مشخص»، «طرحهای درسی سواد رسانهای»، «آیا این کار عملی است؟» و «عالی به نظر میرسد، اما من وقتش را ندارم!» عبور از موانع و چرا این کار ارزشش را دارد»، به ترتیب عناوین فصلهای آن هستند.
نظر شما