به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در اولین روز از همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی، که در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، با موضوع «جایگاه خواجه نصیر در اندیشه اسلامی» به تبیین موقعیت این فیلسوف بزرگ ایرانی در سیر تطور اندیشه اسلامی پرداخت.
وی درابتدای سخنانش از خواجه به عنوان «غریب در وطن» نام برد و گفت: خواجه یکی از بزرگ ترین مردان تاریخ بشر است که در خارج از ایران همه بالاتفاق بر این امر واقف اند اما در وطن، اگر با او دشمن نباشند، به او توجهی نکرده و او در وطن غریب است.
مولف کتاب "ابن رشد در حکمت مشاء" مدعی بود که بعد از فارابی و ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، علی الاطلاق، جامع علوم و فنون تا به امروز است و در این باره این سوال را مطرح کرد که کدام عالم را در جهان اسلام را، بعد از فارابی و ابن سینا، به جامعیت خواجه نصیرالدین طوسی سراغ دارید؟
وی در ادامه خواجه را همچنین بزرگ ترین مرد سیاست جهان اسلام، علی الاطلاق، دانست و اظهار داشت: مردی به عمق اندیشه سیاسی خواجه در سراسر جهان اسلام نیست و علاوه بر این تمام سیاست ورزی های او در خدمت به فرهنگ و حکمت نیز بوده است که در نتیجه همین تدابیر تونست هلاکوخان را کنترل کند.
مولف کتاب "نیایش فیلسوف" که بر این باور بود که خواجه نصیرالدین در بدترین اوضاع سیاسی، فرهنگی و اندیشه ای می زیسته، گفت: این انحطاط فرهنگ و سیاست و اندیشه از جنبه های مختلف در دوران زندگی او قابل مشاهده است و به خصوص آنکه اشعریت در آن دوره به عنوان بارزترین دشمن تفکر مشهود بوده است.
استاد دانشگاه تهران، یکی از مهجوریت های مهم دوران خواجه را که باعث ناتوانی خواجه از بیان تمام اندیشه هایش می شد را اشعریت دانست و گفت: با همه این تفاسیر ما قدر خواجه را نمی دانیم و صرفا او را یک متکلم به حساب می آوریم، در حالی که خواجه یک فیلسوف درجه یک است که در زمانی زندگی می کرد که نمی توانست فلسفه را به طوری علنی بنویسد و آن را رواج دهد.
وی در ادامه بحث مهجوریت فلسفه در زمان خواجه، به غربت فلسفه در اکنون اشاره کرد و گفت: هر چند امروزه نیز، با اینکه عنوان می شودکه قرن بیست و یکم است، نمی توان آزادانه در فلسفه سخن گفت، اما به هر حال خواجه تجرید الاعتقاد یا تحریرالاعتقاد را در کلام عقلانی و فلسفی به نگارش درآورد.
استاد دانشگاه تهران با بیان این ادعا که کلام شیعه تا زمان خواجه اوجی نداشته است، گفت: هر چند شخصیت هایی مانند شیخ مفید و صدوق دارای عظمت منحصر به فردی در حوزه های مختلف بوده اند، اما از لحاظ کلامی ضعیف بودند و این خواجه بود که توانست کلام شیعه را به اوج خود برساند.
وی در تبیین ضعف کلام شیعی قبل از خواجه اظهار داشت: این ضعف به این نکته بر می گشت که اهل شیعه هماره تا قبل از غیبت از وجود امامان بهره مند بودند و با این تفکر که امام همه چیز را می فرمایند، دیگر اندیشه ای در کلام ایشان نمی کردند، اما غیر شیعه به دلیل بهره مند نبودن از این نعمت، فکر می کردند و کلام خود را توسعه می دادند.
مولف کتاب "اسماء و صفات حق" با اظهار تاسف از اینکه هنوز هم بر روی کلام ائمه فکر نمی کنیم، ادامه داد: به همین خاطر من اسم این مرد بزرگ را فیلسوف گفتگو گذاشته ام و اصل معنای فلسفه به معنای گفتگوست ؛ چرا که ما بدون گفتگو، فلسفه نداریم و فلسفه بدون گفتگو، وراجی است.
وی در ادامه این سوالات را مطرح کرد: آیا آنجا که پرسش نیست، پاسخ هست؟! آنجا که پرسش و پاسخ نیست، فکری هست؟! و در ادامه گفت: فکر یعنی پرسش و پاسخ و خواجه فیلسوف گفتگوست که این گفتگو را هماره هم با خودش و هم با علمای و اندیشمندان هم عصر خودش داشته است.
مولف کتاب "جود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی" در بخش دیگری از سخنانش دکارت را عامل سوء تفاهم در فلسفه و علم تا به امروز معرفی کرد و گفت: به خاطر سوء فهم دکارت در باره عالم هستی، همه عالم تبدیل به ریاضیات و متد شد و هم امور تا به امروز اندازه شده است، و شما نمی توانید علمی را نشان دهید که با گرفتن ریاضیات از آن، علم باقی بماند. ریاضیات را اگر امروز از هر علمی بگیرید، دیگر علم نیست.
وی در این باره افزود: این کاری است که دکارت انجام داد و با این کار طبیعت و شی طبیعی از بین رفت. هم علوم از طبیعت اند، اما خود طبیعت کجاست؟! این بحث انتزاعی نیست و باید بدان پاسخ داد. طبیع از طبع می آید، و طبیعت به نقاشی بازمی گردد و این نقاشی را به ما معرفی می کند که این طبع و نقش را زده است.
گفتنی است که همایش بزرگداشت همایش بزرگداشت حکیم خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری انجمن حکمت و فلسفه ایران، ششم و هفتم اسفندماه در حال برگزاری است. در این همایش دو روزه، منظومه فکری خواجه نصیرالدین در 5 حوزه اخلاق، علم، فلسفه، کلام، منطق بحث و بررسی می شود.
پایان پیام /
نظر شما