خبرگزاری شبستان:به نظر شرف الدین ،مسلمانان نمی بایست گذشته را نادیده انگاشته و حقایق را انکار کنند،بلکه باید با روشن بینی ،در حصوص حقایق مذاهب آگاهی یافته و در فرآیند آزادی مذهبی و به دورازهرگونه تعصب ،حقایق را شناخته و با تکیه بر مشترکات و اصول دین اسلام با یکدیگر برای مصالح عالی اسلام متحد شوند.شرف الدین ،سرآغازمصلحان عملگرایی بودکه در حوزه های گوناگون دینی،سیاسی و اجتماعی کوشا بود. او راه اصلاح دینی را ÷ی گرفت و در بیداری اسلامی با دعوت به فهم حقیقت اسلام و زدودن بدعت ها،جایگاهی بلند یافت.وی نه تنها با استعمارگران خارجی فرانسه به مبارزه برخاست ،بلکه در مقابل استثمارگران داخلی نیز که هم موجب اختلافات میان مسلمانان شده بودند و هم درصدد بردگی مسلمانان بودند ساکت ننشست.
**************************
در ادامه بحث پیشین ،ازکتاب مهم دیگر شرف الدین به نام «الفصول المهمه فی تألیف الامه» یاد می کنیم.این کتاب که به معنای فصل های مهم در راه متعهد ساختن امت اسلامی است ،شرف الدین آن را به سال 1327 ه.ق درباره وحدت معقول نوشته است. این کتاب را که از نخستین کتاب های اوست،می توان منشوروحدت و برادری دانست و به گونه ای که شرف الدین می نویسد:«در روابط اسلامی اهل سنت و شیعه و الفت یافتن آنها با هم تأثیر بسزا دارد و نتایج سوء سمپاشی ها و جهل پراکنی های عالمان مغرض و نویسندگان جاهل و ایادی خائن رااز میان ببرد».(1) و این چنین،او درصدد تحکیم بنیان های وحدت است.بدین جهت،ادامه کار را در یکی دیگر از آثار مهم خودش ،یعنی«النص و الاجتهاد»دنبال می کند.
این کتاب یکی از آخرین آثار بسیار مهم علامه شرف الدین است که با عمق و غنا واستناد فراوان ،نوشته شده است و می توان گفت که حا صل اندیشه ها و تأملات فکری اوست و کاملاً پیداست که وحدت مورد نظر او،نه از نوع وحدت مطلق و نه از نوع وحدت مصلحتی و عارضی است،بلکه وحدت معقول بر پایه روش مثبت است ،چنان که همین نکته در یکی از مقدمات صاحبنظران علمی بر کتاب النص و الاجتهادآمده است:«سید شرف الدین از منادیان اتحاد اسلامی بود. اما نه به صورت منفی آن،یعنی دعوت به فراموش کردن گذشته و چشمپوشی از هر چه اتفاق افتاده است. زیرا که سکوت و پرده پوشی نسبت به آن مسایل،ریشه های روحی آنها را از دل و جان مردم بر نمی کند، بلکه این ریشه ها باقی می ماند و در فرصتی مناسب به صورتی انفحار آمیز بروز می کند.
نظر شرف الدین این بود که بسیاری از احتلافات سنی و شیعه ،پایه درستی ندارد،بلکه سرچشمه آنها دروغ ها و اتهام ها و تبلیغاتی است که در شراسط زمانی خاصی مطرح شده است و قدرت های سیاسی گذشته آنها را اشاعه داده اند». (2) ازمجموع سه کتاب یاد شده،پیداست که اختلافات شیعه وسنی ،مسایل جزیی و احیاناً غیر اساسی است ،نه مسایل اساسی و اگر اختلاف وجود دارد،با توجه به این که هر دو طایفه با رجوع به قرآن و سنت خدا و رسول معتقدند.از این رو،دیگر جایی برای کشمکش و اختلاف ومنازعه باقی نمی ماند.او می نویسد:«در نزاع بین سنی و شیعه در مسایل اختلافی هم در حقیقت ،نزاع صغروی است و هرگز میان شیعه وسنی نزاع کبروی وجود ندارد. نمی بینید که اگر شیعه و سنی درباره وجوب چیزی یا حرمت آنیا در استحباب و یا کراهت یا اباحه آن نزاع داشته باشند ،یا در صحت و بطلان آن،یا در جزمیت و شرطیت یا مانعیت آن یا درغیراینها،یا در عدالت شخص یا فسق او،یا در ایمان یا نفاق یا در وجوب دوستی او،به دلیل این که دوست خداست.یا در وجوب دشمنی او به علت این که دشمن خداست،در همه اینها اگر شیعه و سنی درباره ثبوت آن نزاع داشته باشند،هر یک رجوع می کندبه آنچه ادله شرعی اقتضا داردو اگر هر دو فرقه به ثبوت چیزی در دین اسلام یا علم به عدم ثبوت آن در دین اسلام پیدا کنند،یا هر دو در این موارد شکایت داشته باشند،هیچ گاه کشمکش نخواهند داشت و اختلاف پیدا نمی کنند».(3)ادامه کار شرف الدین روی مسأله وحدت معقول ،آن گاه مشکل سیاسی به خودمی گیرد که با مسأله «امامت» که مرزجدایی شیعه از سنی است،در آمیخته می شودکه پیشتر بدان اشاره شد.شرف الدین معتقد بود که تخم عصبیت و کینه جویی،مسلمانان را هر روز از یکدیگر دور می کندو در این زمینه ،تنها دشمنان اصلی مسلمانان سود می برند.از این رو،در این شرایط از وحدت سیاسی سخن رانده است از وحدتی که پشت آن سیاست و تدبیر نهفته باشد.زیرا برای مقابله با سیاستی که باعث تفرقه و جدایی مبان مسلمانان شده است. تنها با مدیریت صحیح منابع و نیروهای انسانی می توان به مقابله با آن سیاست تقرفه افکنانه پرداخت .زیرا چنان که هویداست ،سیاستی که حهان عرب و دولتمردان آن پیش گرفته اند،بر پایه بنیان های نظری و فلسفی استوار است که سال های سال،مستشرقان غربی در آکادمی های خودبر روی آن پژوهش کرده اندو مبنای آن غیریت سازی و رسیدن به استیلای فرهنگی،اقتصادی و سیاسی بر شرق جهان اسلام بوده است. او به خوبی آگاه بود که برای شکستن چنین استیلایی،نخستین گام پیش گرفتن یک سیاست فرهنگی است تا راه را برای وحدت سیاسی استوار سازد. او در این راه از تمام ظرفیت ها و امکانات بهره جست تا بتواند ار آن سیاستی که سبب تفرقه مسلمانان شده بود،جلوگیری کند و سیاستی بنا نهد که مصالح مهم مسلمانان را مد نظر داشته باشد و در این راه تلاش کرد. بیشترین مساعی او بدواً در سطح نظری بود،اگر چه در این راستا از کوشش های عملی نیز دریغ نورزید.دغدغه های اصلی شرف الدین مبارزه با دولت اتعمارگر فرانسه - به عنوان دولت استعمارگری که لبنان را اشغال کرده - و نیز مسأله فلسطین است؛ همچنین تفرقه و تشتتی که میان مسلمانان وجود داشت و...علاقه خالصانه او به اتحاد اسلامی و اقدامات آگاهانه او در راه تأسیس مدارس نوین اسلامی ،شرکت کردن در مراسم برادران اهل سنت و مبارزه با ستمگران اقتصادی و...لحظه ای روح بلند او را آرام نمی گذاشت.تلاش اصلاح طلبانه ووحدت گرای شرف الدین به بار نشست و حدود 50 سال پس از تألیف کتاب الفصول المهمه فی تألیف الامه ،پذیرش مذهب شیعه بنام قتوای شیخ الاسلام الازهر ،شیخ محمد شلتوت به سال 1378ق. نزد اهل سنت و برحی عالمان آنان رسمیت و مقبولیت یافت.دریایان یاد آور می شودکه صاحب المراجعات ،وظیفه اسلامی در برابر استعمارنو را در ساحت های فکری و عملی جست و جو کرد. در عرصه فکری بر این باور بود که با تمسک به وحدت ،دوری از تعصب، شفاف بودن مواضع و رفع شبهات ،زبان منطق و گفت و گو ،افزایش آگاهی مسلمانان و اجیای خردورزی مذهبی ، می توان بسیاری از تلاش های استعمارگران را خنثی کرد و در عرصه عملی معتقد بود که با مبارزه مسلحانه علیه استعمارگران و تلاش برای باز سازی زیر ساخت های آموزشی می توان نفوذ و قدرت استعمارگران در کشورهای اسلامی را محدود و منافع مسلمانان را تأمین کرد.#
پی نوشت ها:
1- سید عبدالحسین شرف الدین،الفصول المهمه فی تألیف الامه،ص9.
2- همو،احتهاد درمقابل نص،ترجمه:علی دوانی،ص17.
3- همان،ص55.
عبدالحسین توکلی طرقی
پایان پیام/
نظر شما