خبرگزاری شبستان: زمستان کوله بارش را بست، بهار چتر خود را گشود و سال جدید را به ارمغان آورد که نفس و روح تازه ای را به جریان زندگی آدمیان تزریق و زایش و زندگی را آغاز می نماید.
بهار که می آید، طبیعت چشم نوازتر می شود؛ خالق بهار را همچون شاهکاری زیبا خلق کرده که انسان ها را به وجدو تحسین وا می دارد. آغاز روزهای نو و باران بهاری، برای منتظران همانند آیه ای از رحمت و رونوشتی از امید برای غمگساران است.
بهار، نوروز را با ساز و سرود می آورد و تلنگری بر قلب هایمان می زند و ذهن ها را به فکر فرو می برد و بهانه ای می شود تا خوبی ها، گذشت ها و بخشش ها، مهروزی ها و همدلی ها جایگزین کینه ها و دلخوری ها و جدایی شود، دوستی ها و امیدها قوت پیدا کند.
بهار آغازی برای دوباره زیسن و امیدواری است چراکه در همه حدیث ها و اشعار بهار از مکررترین موضوعات بوده است.
یادی کنیم از خانواده هایی که امسال با غم از دست دادن عزیزانشان این روزها را سپری می کنند و گرامی داریم یاد شهیدان به ویژه شهیدان جهاد علمی؛ شهید مصطفی احمدی روشن، شهید مسعود علی محمدی،شهید قشقایی، شهید مجید شهریاری و شهید رضایی نژاد را که پیشرفت کشور و استواری این روزهایمان را مدیون خون این شهیدان هستیم.
حال که در شادی این جشن نوروزی که اکثر خانواده ها روزهای جدید را در کنار هم به دید و بازدید یکدیگر سپری می کنند، نباید از یاد ببریم خیلی از کسانی که سهم بزرگی در این آسایش دارند چراکه امنیت و آسایش خاطر و اوقات فراغت این روز ها را فراهم کرده اند.
پس از یاد نبریم؛ سر سفره هفت سین برای کسانی که سهم بزرگی از شادی خود را به ما هدیه داده اند همانند، پلیس ها، ماموران راهنمایی و رانندگی، نیروهای نظامی، پزشکان، پرستار ها، آتش نشان ها و اهالی رسانه و همه کسانی که مستقیم و غیر مستقیم در آسایش و شادی هر چه بهتر این روز ها تلاش می کنند دعا کنیم و همینطور برای کسانی که در غربت هستند و امسال نوروز را بی آنکه در کنار خانواده باشند جشن می گیرند و بغضی گلویشان را می فشارد.
و چه نیک است در این روز ها به خانه سالمندان برویم؛ به دیدن کسانی که به انتظار یک سلام ، چشم به در دوخته اند و منتظر دستان گرم هستند و با یک شاخه گل هم می توان آنها رو خوشحال کرد و امیدواری را به روزهای تکراری شان هدیه داد.
و از خداوند در این روزهای نو؛ طلب نعمت عافیت را که مبداء همه نیاز هاست و عاقبت به خیری را که مقصد همه نیاز هاست و آمرزش گناهانمان که اکنون ثبت شده است بخواهیم .
و باز مژده دهیم این عید را:
شاید ای خستگان وحشت دشت ! شاید ای ماندگان ظلمت شب !
در بهاری که می رسد از راه ،گل خورشید آرزوهامان ،
سر زد از لای ابرهای حسود .
شاید اکنون کبوتران امید ،
بال در بال آمدند فرود ...
پیش پای سحر بیفشان گل
سر راه صبا بسوزان عود
به پرستو، به گل، به سبزه درود !
پایان پیام/
نظر شما