به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، کتاب «سیری در سرای دیگر » نوشته استاد «ایمان ضرابی» آذرماه امسال منتشر شد. کتاب«سیری در سرای دیگر» در واقع سفرنامه آخرت همه انسان هاست که به سیر و سفر ما از دنیا به سوی قیامت و منازل آن می پردازد. تمام بخش های این کتاب برگرفته از قرآن مجید و احادیث نورانی خاندان وحی (ص) است و در واقع به مسئله زندگی پس از مرگ با نگاه دین، خصوصا اسلام پرداخته است؛ هرچند در پاره ای موارد به تناسب موضوع به مباحث برون دینی، فلسفی و علمی نیز پرداخته شد.
استاد «ایمان ضرابی» در مقدمه کتاب «سیری در سرای دیگر » می نویسد: شرافت انسان نسبت به دیگر موجودات نظام آفرینش عقل و خرد است و اگر این نقطه افتراق در آدمی وجود نداشت او نیز با دیگر موجودات یکسان بود.
اگر آدمی به چشم است و زبان و گوش و بینی/ چه میان نقش دیوار و نشان آدمیت
آدمی به حکم عقل و خرد همیشه به دنبال آسایش و راحتی است؛ از سختی و مشقت می هراسد و از آن دوری می جوید. شاید به همین خاطر وقتی قصد سفر از وطن خود به جایی دوردست را می کند، سعی بر این دارد که برای فرار از مشقت کوله باری فراهم آورد که در دیار غربت خواسته های او را تامین نماید.اما همین انسان با علم به اینکه دنیا محل گذر است و او نیز باید مانند بسیاری از انسان های دیگر سفری طولانی را آغاز کند اصلا به فکر جمع آوری توشه راه نیست و سعی جدی خود را در به دست آوردن توشه ای برای مسافرت طولانی خود صرف نمی نماید، همان که اگر قرار بر سفر دنیایی داشت به دنبال دست یابی به اطلاعاتی بود که سفرش را از کجا آغاز کند و در راه چه منازلی را باید پشت سر بگذارد اما برای سفر بی بازگشت و طولانی آخرت به دنبال دست یابی اطلاعات نیست تا بداند که در این راه از چه منازلی باید بگذرد و در هر منزل به چه چیز نیازمند است. شاید این نقص در تفکر و اندیشیدن پیرامون سفر آخرت نشات گرفته از کم یقینی یا بی یقینی انسان نسبت به این حقیقت زندگی باشد؛ از این رو امام رضا (ع) فرمودند «الایمان فوق الاسلام بدرجه و التقوی فوق الایمان بدرجه و الیقین فوق التقوی بدرجه و ما قسم فی الناس شی اقل من الیقین»، (ایمان بالاتر از اسلام و تقوا بالاتر از ایمان و یقین بالاتر از تقواست و هیچ چیز به کمی یقین بین مردم تقسیم نشده است). آری غفلت است که راه دست یابی به یقین را در ما مسدود نموده و اگر یقین در ما قوت گیرد به اصل خود باز می گردیم و تفکر می کنیم که این سفر روزی برای من نیز خواهد بود و چون واقف به حقیقت آخرت شدیم خود را برای آن آماده می کنیم.
جوانا ره طاعت امروز گیر/که فردا جوانی نیاید ز پیر
فراغ دلت هست و نیروی تن/ چون میدان فراخ است گویی بزن
در بخشی از این کتاب استاد «ایمان ضرابی» می گوید: حس بقاء و میل به ماندن یک درخواست فطری در نهاد انسان است، همه انسان ها زندگی را دوست دارند و می خواهند جاودان باشند و زندگی آنان با مرگ پایان نپذیرد و دستخوش نیستی و نابودی نشود، از این رو انسان ها از یک سو بنا بر اقتضای فطرت از مرگ می گریزند و از سوی دیگر برای تحقق بخشیدن به این نیاز فطری دست به تلاش و کوشش می زنند، به عنوان مثال تلاش می کنند که خانه هایی محکم بنا کنند و ثروتی فراوان بیندوزند، این امر خود دلیلی است بر حس جاودان طلبی در انسان ها، با توجه به اینکه این جهان و تمام موجوداتش به ویژه بنی آدم دستخوش مرگ و نیستی می شوند، وجود جهانی دیگر جز اینکه در آن هستیم برای این نیاز فطری ضروری است یعنی وقتی شخص بداند با مرگ نیست نمی شود بلکه زندگی جدیدی را شروع می کند به زندگی امیدوار می شود و در آن تلاش می کند تا خانه ای برای زندگی برای دیگر بنا کند.
این نویسنده در بخشی از کتاب در« اثبات علمی جهان پس از مرگ» می نویسد: نظریه زیست محوری می گوید که زندگی و آگاهی از پایه های اساسی جهان هستند. این آگاهی است که باعث ایجاد جهان مادی می شود نه چیز دیگر. دانشمندان این حوزه معتقدند ساختار جهان، قوانین اش، نیروها و پایداری جهان برای زندگی است و دلالت بر وجود هوش پیش از ماده را دارد. آنها همچنین ادعا می کنند که فضا و زمان، شی یا چیز نیستند بلکه بیشتر ابزاری برای درک حیوانی ما هستند و ما فضا و زمان را با خود حمل می کنیم (مانند لاک پشت که خانه اش را حمل می کند) یعنی حتی با بیرون آمدن پوسته (فضا و زمان) ما همچنان وجود خواهیم داشت.این نظریه بیان می شود که مرگ آگاهی به راحتی اتفاق نمی افتد. تنها به صورت یک فکر وجود دارد زیرا مردم تصور می کنند که تنها یک بدن هستند. آنها فکر می کنند که بدن دیر یا زود متلاشی شده و آگاهی آنها نیز از بین می رود. اگر بدن آگاهی را ایجاد کند با مرگ بدن آگاهی نیز از بین می رود اما اگر بدن آگاهی را به همان روشی دریافت کند که تلویزیون امواج ماهواره را دریافت می کند، پس آگاهی با از بین رفتن بدن، پایان نمی یابد. در واقع آگاهی خارج از محدودیت زمان و فضا قرار دارد. می تواند به هر جایی برود: در بدن انسان و خارج از آن. به عبارت دیگر مانند اشیای کوانتومی، غیر محلی است؛ بنابراین جهان های متعددی می توانند همزمان وجود داشته باشند. در یک جهان ممکن است بدن بمیرد و در جهان دیگر همچنان وجود داشته باشد و آگاهی را جذب کند. این یعنی فردی که می میرد از طریق تونل به بهشت یا جهنم نمی رسد بلکه به جهانی مشابه جهان قبلی رسیده و زندگی می کند؛ به همین ترتیب تا ابدیت ادامه پیدا می کند. این امر تقریبا چیزی شبیه یک ماتروشکای روسی نامتناهی است.بنابراین طبق نظریه زسیت محوری جدید، مکان ها و جهان های بسیاری وجود دارد که روح ما پس از مرگ می تواند به آنجا برود. اما آیا روح وجود دارد؟ هیچ نظریه علمی در مورد آگاهی می تواند چنین ادعایی بکند؟ یک تجربه نزدیک به مرگ زمانی رخ می دهد که اطلاعات کوانتومی که در سیستم عصبی قرار دارند، بدن را ترک کرده و در جهان پراکنده می شوند. یک توضیح جایگزین از آگاهی وجود دارد که شاید برای هر دو قشر علمی و عامی قابل توجیه به نظر برسد.بنا بر گرفته این دسته از اندیشمندان میکروتوبول (ریزلوله) سلول های مغز محل اصلی پردازش فرایندهای کوانتومی هستند. پس از مرگ این اطلاعات از بدن آزاد شده و آگاهی فرد به همراه آن می رود. آنها استدلال می کنند که تجربه ما از آگاهی در نتیجه تاثیرات جاذبه کوانتومی در این میکروتوبول ها است.آگاهی یا پیش آگاهی توسط آنها به عنوان یک ویژگی اصلی جهان مطرح شده است. ارواح ما در حقیقت از اجزای اولیه جهان ساخته شده اند و ممکن است از زمان آغاز آن وجود داشته باشند. مغز ما تنها گیرنده و تقویت کننده پیش آگاهی است که در بافت زمان فضا وجود دارد؛ بنابراین آیا بخشی از آگاهی ما غیر مادی بوده و پس از مرگ ما به حیات ادامه می دهد؟«بیایید فرض کنیم قبل از تپش می ایستد، جریان خون متوقف می شود و میکروتوبول ها حالت کوانتومی خود را از دست می دهند. اطلاعات کوانتومی در این میکروتوبول ها از بین نمی رود زیرا نمی تواند از بین برود، صرفا در مقیاس بزرگی در جهان پراکنده می شود.»از این رو گفته اند این آگاهی نه تنها در جهان وجود دارد بلکه شاید در جهان های دیگر نیز وجود داشته باشد. اگر بیمار احیا شود، این اطلاعات کوانتومی می توانند به میکروتوبول بازگردند و بیمار می گوید تجربه ای نزدیک به مرگ داشته است. اگر بیمار احیا نشده و بمیرد، ممکن است اطلاعات کوانتومی وی خارج از بدنش به حیات ادامه داده و شاید بتوان از آن به عنوان روح یاد کرد.اگرچه نمی توان جهان پس از مرگ را با آزمایش های علمی به اثبات رساند زیرا جهان پس مرگ از مقولات غیر مادی است اما مطالب ذکر شده را از این رو بیان داشتیم تا به برخی که معتقد به زندگی پس از مرگ نیستند و به جهان مادی صرف باور دارند، بگوییم که مرگ جسم پایان زندگی آگاهانه انسان نیست و حتی بسیاری از دانشمندان جهان به دنبال کشف این واقعیت پنهان هستند، اگرچه باورهای آنها در خصوص جزییات زندگی پس از مرگ چندان به باورهای دینی نزدیک نیست ولی آنها نیز اصل معاد را به طور علمی پذیرفته اند.
کتاب «سیری در سرای دیگر » نوشته استاد ایمان ضرابی به تازگی از سوی انتشارات مه میترا در 127 صفحه و هزار نسخه منتشر شده است.
نظر شما