دعبل بن خزاعی، شاعری که مورد تفقد امام رضا(ع) قرار گرفت

دعبل بن خزاعی، شاعر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که توانست با نبوغ بی نظیر خود، شیعیان را اعتلای بیشتری بخشد و مورد تفقد امام رضا(ع) قرار گرفت.

خبرگزاری شبستان//اهواز

یکی از بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان شوش، آرامگاه دعبل بن خزاعی است، حسن بن علی معروف به دعبل خزاعی شاعر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) متولد سال 148و همزمان عصر چهار امام بود.

 

پدرش رزین خزاعی بود و جد اعلای او عبدالله بن بدیل، صحابی و سفیر پیغمبر اسلام و از اصحاب علی بن ابی‌طالب بود که به همراه قبیله خزاعه در صفین، با معاویه جنگید و با سه برادرش در این جنگ به شهادت رسید، خاندانش از بیوتات قدیم شیعه و راوی حدیث و شاعر و برادرش علی و پسر عمویش «ابوالشیص» همگی شاعر بودند.

 

در بخش شمالی شهر باستانی شوش، در قبرستان قدیمی این شهر و در کنار بقعه امامزاده عبدالله بن علی، آرامگاه شخصیتی واقع شده که یکی از چهره های بزرگ فرهنگی جهان تشیع در قرون دوم و سوم هجری به شمار می رود.

 

شخصیتی که توانست با نبوغ بی نظیر خود، شیعیان را اعتلای بیشتری بخشد، او می توانست با استعداد و توانایی های خود از بهترین جایگاه اجتماعی برخوردار شود و بهترین و راحت ترین زندگی را برای خود فراهم کند.

 

وی در روزگاری می زیست که خلفای بنی عباس ظالمانه تمام امور زندگی مردم را در دست داشتند، بیشتر این خلفا به سرودن و شنیدن شعر، به ویژه در مدح آنها اهمیتی وافر می دادند و شاعران زیادی در این زمان، با سرودن شعرهایی در مدح ایشان هزاران هزار جایزه و صله دریافت می کردند.

 

اما در میان شاعران آن زمان، تنها دعبل خزاعی بود که به سکه ها و نقره ها پشت کرد؛ عقیده و ایمان به حق تنها نیرویی بود که دعبل خود را بدان مجهز ساخته و عمری طولانی در پرتو آن به جهاد و مبارزه با ظالمان زمانش پرداخت، از این رو شناخت هر چه بیشتر و بهتر این شخصیت مستلزم شناخت زمان و شرایط حاکم بر زمان اوست.

 

درباره نسب دعبل اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، مؤلف «الغدیر» نسب او را چنین ذکر کرده است: ابوعلی یا جعفر دعبل پسر علی بن رزین بن عثمان بن عبدالرحمان بن عبدالله بن بدیل بن ورقاء بن عمرو بن ربیعه بن عبدالعزی بن ربیعه بن جزی بن عامر بن مازن بن عدی بن عمرو ربیعة خزاعی است؛ برخی نیز او را از خاندان طاهر ذوالیمینین و ایرانی دانسته اند.

 

دعبل به واسطه قرائت قصیده معروف خود به نام مدارس آیات مورد توجه خاص امام رضا(ع) قرار گرفت و ایشان را مورد تفقد قرار داده و به عنوان هدیه حبه خود را به ایشان اهدا نمود، پس در شوش می توان بوی امام رضا(ع) را استشمام کرد.

 

دعبل از راویان حدیث هم بود، شیعیان احادیث او را معتبر می‌دانند مخصوصا حدیثی که از امام رضا درباره ظهور موعود روایت نموده‌است. ولی محدثین سنی، اخبار او را به سبب تشیع او، ضعیف می‌دانند. از راویان حدیث دعبل، می‌توان احمدبن ابی داود، ابوالصلت هروی، موسی بن حماد یزیدی، عبدالله بن سعید الاشقری، علی بن الحکیم، هارون بن عبدالله مهلبی را نام برد.

 

قصیده تائید دعبل را که از بهترین و عالی‌ترین نمونه‌های مدح در ادب عرب است عده‌ای از بزرگان شیعه مانند علامه مجلسی و سید نعمت الله جزائری شرح کرده‌اند و مضامین آنها در اشعار سایر شاعران شیعه تکرار شده‌است. از این شاعر برزگ دو پسر به نام‌های عبدالله و حسین باقی ماند که حسین، خود شاعری مشهور شد.

 

زمان و مکان تولد و جوانی دعبل خزاعی(ع):

دعبل بن علی خزاعی در شهر کوفه متولد شد و از سن نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد، در اوایل جوانی بود که به درخواست هارون الرشید خلیفه عباسی به دربار او رفت تا شعر بسراید اما پس از مدتی از دربار هارون الرشید خارج شد و با وجود هدایای فراوانی که هارون برای دعبل فرستاد، دعبل به دربار بازنگشت و مسیر زندگانی دعبل از این زمان عوض شد، او بیش از گذشته شیفته اهل بیت شده بود و بعد از آن شروع به سرودن شعر در مدح اهل عصمت(ع) کرد.

 

ایمان، دانش و زندگانی دعبل:

دعبل وجود مقدس امام موسی بن جعفر(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) را درک کرد و به خدمت ایشان رسید و به دلیل شرایط سخت نتوانست خدمت امام علی نقی(ع) برسد ولی شهر سامرا را که امام در آن زندانی بود را سخت نکوهش کرد؛ زندگی پر برکت دعبل تا زمان امام حسن عسکری ادامه داشت و او در مدح این امام بزرگوار نیز شعر سروده است.

 

دانش دعبل:

دعبل دانشمندی است که حدود 10 نفر از ادیبان و دانشمندان از او روایت کرده اند؛ در کتاب«تأسیس شیعه» دعبل را یکی از بزرگان و علمای کلام و ادیبان و تاریخ شناسان توصیف کرده اند که در زمینه زبان شناسی، فصاحت و تاریخ اعراب ید طولایی داشته است.

 

دعبل در دهها سال ایثار، مبارزه، شکیبایی، اختفا و ظهور(به صورت حمله و گریز به سلاح آتشین شعر) از این فرصت استفاده و چهار کتاب «الواحده فی المثالب العرب و مناقب ها»، «طبقات الشعرا»، «کتاب وصایا الملوک» و «دیوان شعر دعبل» را تألیف کرد.

 

زندگانی دعبل:

دعبل خزایی در نیمه دوم قرن دوم هجری قمری ازدواج و به طور مخفیانه و محرمانه(به دلیل هجویاتی که در مورد خلفای عباسی سرود و مأمورین خلفای عباسی به دنبال او بودند) میان شهر ها رفت و آمد کرد.

 

وی مردی بسیار مهمان نواز بود و البته در این مورد از مولای خود حضرت علی(ع) پیروی می کرد و سخت تحت تأثیر و رفتار و شیوه زندگی خاندان پیامبر(ص) قرار گرفت؛ زندگانی دعبل تقریباً در سطح مرفهی قرار داشت و ایشان در شهر های کوفه، بغداد و دینور(در غرب ایران) و در یکی از روستاهای اطراف شوش(که محل شهادت او بود) منزل داشت و دعبل مدت کوتاهی فرماندار سمنجان( از شهر های قدیم خراسان) و همچنین فرماندار شهر اسوان مصر شد ولی در عین حال بنی عباس و خلفای آن را سخت نکوهش می کرد.

 

ملاقات دعبل با امام رضا(ع) و خواندن «قصیده مدارس آیات» برای ایشان:

خود دعبل می گوید: زمانی که «قصیده مدارس آیات» را سرودم قصد کردم به طوس بروم و برای امام رضا(ع) آن را بخوانم، وقتی خدمت امام(ع) رسیدم، فرمودند: «ای دعبل بخوان». شروع به خواندن قصیده کردم تا اینکه رسیدم به بیت: «اری فیئم فی غیر هم متقسماً، و ایدهم من فیئهم صفرات»، (من حق خاندان عصمت(ع) را تقسیم شده نزد دیگران می بینم و دست هایشان از حق اموالشان کلاً خالی است). زمانی که امام رضا(ع) این بیت را شنیدند گریه کردند و فرمودند: «راست گفتی ای دعبل».

 

بیت بعد را برای ایشان خواندم: «اذا وتروا مدواً الی واتریْهم، اکفاً عن الاوتار منقبضات»، (هنگامی که از سوی کینه توزان به خاندان عترت ستم می شود خاندان عصمت به حقشان نمی رسند). امام رضا بعد از اینکه این بیت را شنید دست های شریف خود را برگرداند و با اندوه فرمودند: «به خدا سوگند که دست های ما بسته است).

 

دعبل نظر شریف امام رضا(ع) را جلب کرد و امام به دعبل فرمودند: «ای دعبل آیا می توانم دو بیت به اشعار تو اضافه کنم ( به راستی که این دو بیت شعر دعبل را به درجه کمال رسانید)، دعبل گفت: «بلی ای پسر رسو ل الله».

 

امام دو بیت به همان وزن و قافیه سرود؛ آن دو بیت اینست: «وقبر بطوس یالها من مصیبه الحت علی الاحشاء بالزفرات»، (و در شهر طوس قبه ای خواهد بود و مصیبت صاحب آن قبر آتش آه و حسرت را بر دل ها می افروزد)، «الی الحشر یبعث الله قائماً یفرج عنا الهم والکربات»، (آتش این مصیبت ها تا روز قیامت در دل ماست تا روزی که خداوند متعال قائم آل محمد(ص) را ظاهر سازد و ظهورش این هم و غم را زایل سازد)

 

در این لحظه دعبل از امام پرسید: یا امام رضا این قبری که فرمودید در طوس است قبر کیست؟ امام رضا(ع) فرمودند: «ای دعبل این قبر من است». در طول تاریخ اسلام هیچ شاعری به اندازه دعبل این افتخار نصیبش نشده بود که یکی از ائمه بیت شعری به اشعار او اضافه کند.

 

دعبل در قسمتی از این قصیده در مورد ظهور ولی عصر(عج) و جدا کردن حق از باطل چند بیتی آورده است. هنگامی که دعبل این ابیات را برای حضرت امام رضا(ع) خواند، امام بسیار گریستند سپس به دعبل فرمودند: «یا خزاعی نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین»، (ای دعبل خزاعی این جبرئیل بود که این دو بیت را بر زبان تو جاری کرد).

 

در انتهای قصیده مدارس آیات دعبل یکی از دعاهای خود را امن و امان بودن بعد از مرگش می خواند، امام رضا(ع) با شنیدن این بیت به دعبل فرمود: «ای دعبل خداوند تو را از روز قیامت ایمن گرداند».

 

هنگامی که دعبل خواندن قصیده را به پایان رساند، امام رضا(ع) ده هزار سکه رضویه(که نام مبارک امام رضا(ع) روی آنها نوشته شده بود) همراه دستمال و پیراهن خود را به دعبل هدیه داد. (این قصیده تا به اندازه ای تأثیر گذار بود که حتی مأمون و وزیران او نیز به دعبل هدایایی تقدیم کردند).

 

پس از مدتی دعبل قصد برگشتن به بغداد را داشت، در شهر قم مردم به استقبال دعبل رفته و وی را به مسجد جامع بردند و از دعبل خواستند تا قصیده مدارس آیات را برای آنان بخواند؛ دعبل نیز قصیده را برای آنان خواند. مردم هم به عنوان پاداش هدایایی فراوان به دعبل دادند، با اصرار فراوان پیراهن امام رضا(ع) را از دعبل می گیرند و در نهایت آستینی از آن پیراهن مبارک به دعبل می رسد.

 

شهادت دعبل:

دعبل 98 سال از عمر پر برکتش را سپری کرد و هنوز هم همان دلاور پیر بود که با سلاح آتشین و برنده شعر بنی عباس و مزدوران آنها را می کوبد؛ دعبل، هارون الرشید را «شر الناس» توصیف کرد و سخت به امین و مأمون عباسی تاخت و معتصم عباسی را به شدت نکوهش کرد.

 

در سال 246 هجری قمری، یکی از فرمانداران متوکل عباسی، مالک بن طوق فرماندار دمشق بود، دعبل هم متوکل و هم فرمانداران او و هم مالک بن طوق را به سختی نکوهش می کرد؛ مالک بن طوق برای کشتن دعبل، به شخصی ده هزار درهم و تیری آغشته به زهری کشنده داد.

 

آن شخص شهر به شهر به دنبال دعبل گشت تا ایشان را در خوزستان و در یکی از روستاهای اطراف شوش پیدا کرد؛ پس از نماز مغرب و عشا هنگامی که دعبل از مسجد آن روستا خارج می شد، آن ملعون از کمین خارج شد و تیر را به پای دعبل زد، فردای آن روز دعبل به مقام والای شهادت، نائل آمد.

 

وصیت نامه ای که دعبل از خود باقی گذاشت سر تا سر معنوی بود و او حتی وصیت کرد که آستین مبارک پیراهن امام رضا(ع) که نزدیک به 50 سال همراه خود داشت را در کفنش قرار دهند؛ بعد از وفات دعبل تعدادی از خاندان دعبل، وی را به خواب می بیند که برای پیامبر شعر می سراید و پیامبر نیز پیراهن های سفید به دعبل هدیه می دهند.

 

دفن شدن دعبل:

برای دعبل خزاعی پنج قبر ذکر شده بود، آن هم به دلیل اینکه شیعیان سخت شیفته دعبل و ایثار و مبارزات وی بودند و قبر واقعی ایشان که در شوش بود را مخفی نگه داشتند تا مورد توهین بنی عباس قرار نگیرد و این شایعه را پخش کردند که قبر دعبل در خراسان، آفریقا، شادگان و بین راه اهواز و آبادان قرار دارد.

 

فرازی از قصیده مدارس آیات سروده دعبل خزاعی(ع):

«نبی الهدی صلی علیه ملکیه، و بلغ عنا روحه التحفات»، (حضرت رسول اکرم پیغمبر هدایت است و خداوند متعال بر او درود فرستاد و دعا می کنم که خداوند درودهای ما را به روان پاک او برساند).

 

«اخاخاتم الرسل المصفی من القذی، و مفترس الابطال فی الغمرات»، (حضرت علی (ع) برادر خاتم پیامبران که از تمام پلیدی ها مبری و دور و از بین برنده کافران و مشرکان است).

 

«افاطم لو خلت الحسین مجدلاً، و قدمات عطشاناً بشط الفرات»، (ای فاطمه اگر حسین را در کربلا بر روی زمین می دیدی که در کنار رود فرات با لب تشنه جان سپرده است).

 

«و اذن للطمت الخد فاطم بعده، و اجریدت دمع العین فی الوجنات»، (آنگاه از شدت حزن و اندوه دست به صورت می زدی و اشک چشم بر گونه های خود جاری می کردی).

 

دعبل در مورد شهر شوش چنین فرموده: «و اقم بالسوس معتکفاً، کاعتکاف الطیر بالحرم»، (و در شهر شوش برای عبادت و دعا مانند کبوتری که در حرم(کعبه) به سر می برد مستقر باش).

 

تمام محدثان و مورخان و تذکره نویسان از این قصیده ستایش کرده و تمام یا قسمتی از آن را نقل کرده‌اند، این مرد شاعر، مدت 60 سال پیاپی شاعری کرد. دعبل خزاعی سفرهایی به کشورهای آسیایی و آفریقایی، (دمشق، مصر و مغرب، ری و خراسان) کرد و امرای آن بلاد را مدح گفت.

 

یکی از فرزندان دعبل در هنگام حیات دعبل به رحمت ایزدی می پیوندد، دعبل در رثای فرزندش قصیده ای سرود یکی از ابیات آن این است: «هو النفس الا ان آل محمد، لهم دون نفسی فی الفؤاد کمین»، (فرزندم جان من بود ولی جان من فدای ال محمد است که در اعماق دلم قرار دارد).

 

فرموده بزرگان در مورد دعبل بن خزاعی:

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای: «دعبل که هرگز به هیچ خلیفه، وزیر و یا امیری روی خوش نشان نداده و در دستگاه آنان رحل اقامت نیفکنده بود و هیچ کس از سر جنبانان خلافت از تیزی زبان او مصون نمانده بود و به همین دلیل همیشه مورد تعقیب و تفتیش دستگاه های دولتی به سر می برد و سالیان دراز چوبه دار خود را به دوش حمل می کرد توانست به حضور امام و مقتدای محبوب خود برسد و شیواترین قصیده خود را برای ان حضرت بسراید.»

 

آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، در جای دیگری می فرماید: «دعبل با حمایت امام رضا(ع) حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهر های مختلف قرار گرفت.»

 

آیت الله خاتمی: «جمع آوری یک سلسله ویژگی های منحصر به فرد در شخصیت دعبل بن علی خزاعی وی را نه تها برای شیعیان بلکه برای طیف گسترده ای از مردمان شخصیتی جذاب ساخته است.»

 

ثقه العلماء حاج شیخ عباس قمی« ره»: «دعبل مقامش در شعر و بلاغت، ادب و فضل بسیار بالاتر از آن است که ذکر شود.»

 

استاد شهید مطهری: «دعبل شاعری است که قدرت خود را در جهت خدمت به اهداف اسلام قرار داده است.»

 

آیت الله سید محسن عاملی از علمای لبنان در کتاب اعیان شیعه بیش از سی صفحه را به دعبل اختصاص داده و می گوید: «دعبل شاعری است که اشعارش شگفت انگیز و لسان او فصیح و شاعران نامدار معاصر او، اشعارش را می ستودند.»

 

علمه کبیر شیخ عبدالحسین امینی، در کتاب الغدیر، از دعبل به عنوان شاعری متعهد نام می برد و او را در چند بعد مورد بررسی قرار می دهد: 1- فداکاری دعبل در راه ولایت خاندان عصمت(ع)، 2- نبوغ او در شعر و ادبیات و تاریخ که کتاب هایی در تاریخ و ادبیات تالیف کرده است، 3- دعبل به عنوان راوی حدیث که هم حدیث روایت کرده و هم راویان حدیث از او حدیث روایت کرده اند.

 

آیت الله حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی، اولین شهید محراب در جمهوری اسلامی ایران، در کتاب(اول اربعین سید الشهدا) در مورد دعبل چنین می گوید: «ای کاش شعرا از ترک و فارس و دیلم در سرودن اشعار، مراثی و نوحه سرایی و مرثیه سرایی از امثال دعبل پیروی می کردند و از آن عالم و شاعر نامدار شیعه مرثیه گفتن را برای سید الشهدا می آموختند.»

 

پایان پیام/

کد خبر 125787

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha