به گزارش خبرگزاری شبستان، فراهانی، نماینده دادستان تهران در پرونده فساد 3 هزار میلیاردی در دفاع از کیفر خواست متهم «ک ـ ن» با اعلام این مطلب افزود: من با نظر یکی از وکلا موافقم که باید این پرونده را پرونده چهرههای ماندگار نامید زیرا کلکسیونی از افراد در آن نقش داشته است. وقتی پای محاکمه مهآفرید خسروی به میان می آید او فردی جهادگر در عرصه اقتصاد نامیده میشود که به دنبال اشتغالزایی بوده است. کم کم ما به این نتیجه میرسیم که باید از دادستان تهران بخواهیم تا بودجهای در اختیارمان قرار دهد تا به وسیله آن دسته گل بخریم و به گردن متهمان بندازیم.
وی گفت: زمانی که نوبت به محاکمه برخی از افراد در بدنه دستگاههای دولتی میرسد آنها افرادی بیاطلاع بودند که فقط میخواستند به اقتصاد کشور کمک کنند و در نهایت به گروه بعدی یعنی مدیران زیردست خسروی میرسیم آنها افرادی بودند که هیچ آگاهی نداشتند و صرفا یکسری کارمند بیچون و چرا بودند. الحق که اگر بنده خودم هم وکیل بودم مانند وکلا سعی میکردم از موکلنیم دفاع کنم. خوب است چون تلاش وکلا ما را هم به تلاش وا میدارد تا از کیفر خواست دفاع جانانهتری کنیم.
نماینده دادستان در این پرونده گفت: نماینده دادستانی در کشور ما در مبارزه با مفاسد اقتصادی با یک زمین ناهموار روبرو است و نمیدانید چقدر مشکل وجود دارد تا بتوان با مفسدان برخورد کرد.
وی گفت: من از آقای «ک ـ ن » دو سؤال اساسی دارم سؤال اولم این است که با قبول پذیرش دفاعیات وی چگونه میشود که این فرد مدیرعامل باشد و دسته چکهایش را به صورت سفید امضا به گروه آریا بدهید و اعتمادی پشت این قضیه نباشد.
سوالم این است اعتماد این فرد به گروه آریا به واسطه چه شخص یا چه افراد دیده شده از گروه آریا بوده است.
«ک ـ ن» در پاسخ به این سؤال گفت: اعتماد من به آقای « ب ـ ب » بوده است که من به واسطه او وارد این شرکت شدهام.
فراهانی گفت: آیا از خود یا آقای « ب ـ ب » نپرسیدید که چکهای من به کجا میرود.
متهم پاسخ داد: آقای « ب ب » بارها به من گفته بود که همه شرکتهای تابعه گروه آریا براساس یک روال دسته چکهایشان را به مدیراصلی گروه تحویل میدهد.
نماینده دادستان سؤال خودش را از متهم این گونه پرسید که برایش سؤال نبود که چرا شرکت اسپادانا در کیش شعبه دارد و متهم در جواب گفت: قبل از آنکه من به شرکت وارد شوم « س ـ خ» دو دفتر در کیش خریده بود و من صرفا بعد از انتسابم به آنجا رفتم و دیگر سؤالی نپرسیدم.
فراهانی گفت: ما معتقدیم که متهم مشارکت داشته است حداقل در ارکان مادی جرم مثل دادن دست چک به گروه. ما باید علم نوعی متهم را ملاک قرار دهیم و گرنه در غیر این صورت سنگ در سنگ بند نمیشود زیرا افراد شبیه به مهآفرید در کشور ما کم نیستند.
در این بخش از جلسه وکیل متهم «ک ـ ن» در جایگاه خود قرار گرفت و با اعلام اینکه موکل من بدون هیچ اطلاعی صرفا به عنوان کارمند در کسوت مدیرعامل وارد این شرکت شده است، گفت: این فرد در سال 89 وقتی ازدواج میکند به دلیل سکونت همسرش در کیش به این شهر نقل مکان میکند و به این ترتیب از آنجا که شغل و کار مشخصی نداشته است توسط آقای « ب ـ د » به کسوت مدیرعاملی در میآید.
وکیل متهم گفت: کلیه اختیارات یک مدیرعامل که براساس قانون تجارت به افراد داده میشود از متهم و موکلم گرفته شده و فقط از او به عنوان یک ماشین امضا استفاده میکردند و این نکته اضافه کنید که متهم بسیار زودباور بوده است.
وکیل متهم درباره 53 فقره گشایش اعتبارات اسنادی توسط متهم گفت: تنها 40 مورد از گشایش اعتبارات اسنادی در دوره حضور موکلم گشایش شده است و 13 مورد دیگر مربوط به دوره مدیریت اقای « ی ـ م » بوده است.
وکیل متهم با اشاره به این مطلب که کیفر خواست غیرقانونی و بدون وجاهت قانونی نوشته شده است گفت: نمیتوان به متهمی که هیچ علمی به کار انجام دادهاش نداشته این اتهام بزرگ را نسبت داد.
در ادامه جلسه نوبت به متهم رسید تا دفاعیات آخر خود را بگوید و او این گونه خطاب به دادگاه گفت: من فردی نبودهام که دروغ بگویم و در خانهام بخورم و بخوابم بلکه من هفتهای یکبار به تهران میرفتم و هفتهای یکبار هم به اهواز.
وی گفت: من چندین قرارداد برای شرکت امضا کردهام که سود تنها یکی از آنها 8 میلیارد تومان بود بیشتر از پولی که میگرفتم کار انجام دادم.
وی گفت: تحصیلات من دیپلم است و در این زمان بود که قاضی پرونده خطاب به وی گفت برخی از متهمان پیش از شما میگفتند که شما پنجمین نفر اقتصاددان ایران هستید و من خیلی مایل بودم شما را ببینم.
در نهایت متهم و وکیلش از دادگاه تقاضای صدور حکم برائت کرده است.
پایان پیام/
نظر شما