به گزارش خبرگزاری شبستان، صبح امروز سومین جلسه از رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه ایران در شعبه 76 دادگاه کیفری آغاز شد و در بخش ابتدایی آن به اتهامات آقای م.ب رسیدگی شد.
نماینده دادستان ذبیحزاده در جایگاه قرار گرفت و کیفر خواست مربوط به م.ب را با این محتوا که وصول 4 فقره چک به مبلغ 73 میلیون و تسهیل مال نامشروع به مبلغ 2 میلیون و 500 هزار تومان وجود دارد.
وی افزود: م.ب متهم به اختلاس توام با جعل همچنین با توجه به محتویات پرونده از دادگاه برای این فرد تقاضای مجازات قانونی داریم.
م. ب در جایگاه متهمان قرار گرفت تا از خود دفاع کند اما قاضی پرونده به وی گفت پیش از دفاع به شما توصیه میکنم صداقت را سرلوحه دفاعیات خود قرار دهید.
قاضی گفت: مطمئن باشید در صورت ثابت شدن صداقت در گفتار شما میتوان در صدور رای نهایی تخفیف قائل شد.
متهم در دفاع از خودش با اعلام این مطلب که کیفر خاص و اتهامات را قبول ندارد گفت: در کیفر خواست مطرح شده که من 4 فقره چک وصول کردم در حالی که من جمعا فقط 3 فقره چک را گرفته و آن را نقد کردم.
م.ب مدعی شد من یک کشاورزم که در شمال کشور برنجکاری دارم. برای میهمانی و دید و بازدید با دخترم سالی یک بار به تهران میآمدم و در آن زمان که آمدم د.ف چکی به من میداد و از من میخواست آن را نقد کنم.
متهم گفت: حتی من به دلیل بیسواد بودن پشتنویسی چکها را خودم انجام نمیدادم و فقط من را به درب بانک میبردند و در آنجا امضای من را میگرفتند و چک اینگونه وصول میشد.
قاضی از او پرسد آیا چکها به نام شما صادر میشد یا خیر متهم گفت: من حضور ذهن ندارم که چکها به نام من بود یا نام دیگری . قاضی گفت: شما میدانید که چکهای دولتی را نمیتوان در وجه حامل نوشت و باید در وجه اشخاص باشد. متهم گفت: آقای قاضی گفتم من که اصلا به متن چکها توجه نداشتم از دامادم میگرفت و نقد میکردم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: جه میزان از وجه نقد شده چکها به عنوان حقالزحمه به شما داده میشد. متهم گفت: من اصلا پولی نگرفتم؛ من بابت چگها از متهم پول نگرفتم فقط به صورت قرض دو و نیم میلیون تومان آن هم به صورت خرد خرد گرفتم.
نماینده داستان ذبیحزاده در جایگاه قرار گرفت و خطاب به متهم گفت: شما در صفحه 117 جلد ششم پرونده خودتان به گرفتن 4 فقره چک اعتراف کردهاید اما حالا این موضوع را منکر میشود.
متهم گفت: من آنجا هم گفتم 3 فقره چک را قبول دارم اما در پرونده نوشتند 4 فقره.
بار دیگر نماینده دادستان به بخش دیگری از اقاریر متهم اشاره کرد و گفت: شما خودتان در دفاعیاتتان آن هم در مرحله دادسرا اعتراف کردهاید که به درخواست دامادتان در بانک ملی و بانک صادرات برای نقد کردن چکها حساب باز کردید شما حتی در بخشی از پرونده اسامی همدستانتان در این پرونده را نیز اشاره میکنید. متهم گفت: من به هیچ عنوان این موضوعات را قبول ندرام و من اصلا چنین چیزهایی را به زبان نیاورم.
قاضی از متهم پرسید آیا شما تاکنون تصادفی کردید که منجر به گرفتن خسارت شود و یا اصلا شما گواهینامه دارید.
متهم گفت: نه تنها خسارتی ندیدهام بلکه گواهینامه هم ندارم.
متهم گفت: من یک فرد روستایی هستم که فقط به اعتماد دامادم 3 فقره چک برای او نقد کردهام.
نماینده دادستان از قاضی دادگاه خواست از متهم این سوال را بپرسد که آیا شما اظهاراتتان را در مرحله دادسرا قبول دارید یا خیر
متهم گفت: من آن اظهارات را قبول دارم در نهایت قاضی پرونده بار دیگر اتهامات را به متهم تفهیم کرده و از وی آخری دفاعیاتش را اخذ کرد.
پایان پیام/
نظر شما