خبرگزاری شبستان: بصیرت تورق حجاب هاست. انسان بصیر حجاب ها و پرده های روییده بر باطن پدیده ها را کنار می زند تا به مغز و جوهره آن دست یابد. در این میان بزرگترین درسی که از علی اکبر(ع) جوان مکتب سرخ حسین (ع) می توان آموخت همین است که انسان به همان میزان که در مسیر حق و اعتلای آن قرار گیرد بصیرت و آگاهی اش هم جان می گیرد و او را در این مسیر راهبری می کند.
در روایت های ما به نقل از حضرت سیدالشهدا (ع) آمده است که فرزند برومند و جوان رعنا و رشیدشان حضرت علی اکبر (ع) را با چنین خصلت هایی یاد می کنند " اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به رسول الله.../ شبیه ترین مردم در خلق و خو و سیرت و صورت به رسول الله" همه ما می دانیم که سخن لغو بر زبان ائمه اطهار نمی آید و از سر احساسات و تعارف سخن نمی گویند. پس وقتی امام (ع) علی اکبر را به صحنه کارزار گسیل می کنند خطاب به یارانشان می فرمایند شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص) در سیرت و صورت، تعارف نمی کنند. افسوس که تاریخ دست هایش در برابر وسعت بیکران سیره و سیرت ائمه اطهار و فرزندانشان کوتاه است و آگاهی های ما در کم و کیف زندگی این ستاره ها بسیار محدود، اما شاید بتوان با استناد به یک روایت تاریخی سیری هرچند ناقص و کوتاه در سیره این بزرگواران داشته باشیم.
حضرت علیاکبر(ع) جوان رعنا و بی باک سید الشهدا (ع) اولین شهید بنی هاشم در روزعاشورا بود. در تاریخ رخدادی نقل شده است که از هر حیث ماجرای عبرت انگیز و زیبایی است. این روایت را چند وقت پیش وقتی با دکتر محمدحسین رجبی دوانی کارشناس تاریخ اسلام گفتگویی داشتم از زبان ایشان شنیدم که انصافا واجد درس های فراوانی است. ماجرا به روزهایی برمی گردد که امام حسین (ع) با یاران و اصحاب و اهل بیت شان از مدینه شهر رسول الله (ص) به سمت کوفه حرکت می کنند. به سید الشهدا (ع) در راه حالتی به نام نومیه دست می دهد و برایشان مکاشفه ای صورت می گیرد و پس از آن استرجاع می کنند و می فرمایند "انا لله و انا الیه راجعون" در آن هنگام که امام (ع) استرجاع می کنند فرزند برومند و رشید و بصیرشان در کنارشان حضور داشتند و خطاب به مولا و مرادشان عرض می کنند پدرجان! چه شد استرجاع کردید؟ سیدالشهدا (ع) می فرمایند من هم اکنون با چشم هایم دیدم که کاروان ما به سوی مرگ روان است. حضرت علی اکبر (ع) رو می کنند به سیدالشهدا (ع) و می فرمایند مگر نه این است که ما به حق و برحق هستیم؟ حضرت تأیید می فرمایند. این جاست که علی اکبر (ع) خطاب به مراد و مولایشان می فرمایند پس در این صورت از مرگ باکی نداریم.
نکته شگفتی است. بسیاری ممکن است سال ها عمر کنند کتاب های زیادی بخوانند، محضر استادان زیادی را درک کنند و به غنای علمی برسند اما ابواب حکمت به روی آن ها باز نشود اما در آن سو جوان رعنای اهل بیت با آن که در سن و سال زیادی قرار ندارد به سبب رشد یافتن و قد کشیدن در مکتب اهل بیت در عنفوان جوانی به بصیرت و آگاهی درخشان و بزرگی دست پیدا می کند.
جوانی سن غلبه و غلیان احساسات است. هیجان ها بر انسان حکمرانی می کنند. عقل هنوز کامل نشده است. اندیشه و خرد آدمی زیردست هیجان هاست. انگار که خانه ات را لبه پرتگاه یا در بستر رودی خروشان یا لبه آتشفشان ساخته باشی، مدام در حال ستیز با خود و خویشتن خودی. کم پیش می آید کسی به تعادل و صلح درونی با خود دست پیدا کند. کم پیش می آید کسی ترازوی زندگی اش در این سن و سال میزان میزان باشد. کم پیش می آید که قوه عاقله انسان بر عاطفه اش چیره شود، اما هر قاعده ای خلاف آمدی دارد. هر قاعده ای استثنایی هم می پذیرد.
حضرت علی اکبر(ع) در روایتی که در بالا مرور کردیم عبارتی می فرمایند که اگر مجسم شود تندیس بصیرت است. این جوان شبیه به رسول الله (ص) در صورت و سیرت به همه نسل ها در فراز تاریخ در فراز جغرافیا به ما که در یک بعد مکانی و زمانی با آن حضرت قرار گرفته ایم این حقیقت مهم را گوشزد می کند که او، پدران و برادران و یاران اهل بیت سراغ مرگ آگاهانه رفته اند. این طور نبوده که آن ها به زندگی و حیات پشت کرده باشند و مرگ آن ها در تاریک و ظلمت روی دهد. آن ها می دانند این کاروان در پی چیست و به کجا می رود. علی اکبر به این نکته مهم اشاره می کنند که وقتی انسان برحق باشد دیگر از چه می تواند هراس به دل راه بدهد. حق وادی ایمن و رهایی است. این ندای قرآنی است که "فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون/ برای آن ها حزن و اندوهی نیست" حزن و اندوه زمانی است که انسان به دار قرار و حقیقت نرسیده باشد. این دار دار غصه ها است اما وقتی انسان با حق پیوند بخورد و قلبش را مسافر طریق حقیقت کند در آن صورت حتی مرگ هم در راه اعتلای حق مثل نوشیدن شربتی شیرین و گوارا می نماید.
بصیرت تورق حجاب هاست. انسان بصیر حجاب ها و پرده های روییده بر باطن پدیده ها را کنار می زند تا به مغز و جوهره آن دست یابد. در این میان بزرگترین درسی که از علی اکبر(ع) جوان مکتب سرخ حسین (ع) می توان آموخت همین است که انسان به همان میزان که در مسیر حق و اعتلای آن قرار گیرد بصیرت و آگاهی اش هم جان می گیرد و او را در این مسیر راهبری می کند.
پایان پیام/
نظر شما