خبرگزاری شبستان؛ کلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و کنار هم قرار گرفتن دو چیز و در اصطلاح کلامی به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است. شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناهکار بتواند وسیله ای برانگیزد و توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان گونه که در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. قرآن در این باره می فرماید: « یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلًا» در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی ندارد، مگر کسی که خدای رحمان به او اجازه دهد و از گفتار او شفاعت کننده یا شفاعت شونده راضی باشد. (سوره طه آیه 109) از آنجا که انکار شفاعت، خلاف قرآن و روایات و مایه یأس مومنانِ گناهکار است، و قبول شفاعتِ بی قید و شرط نیز سبب جرأت خلافکاران و خلاف عدالت الهی است، لذا قرآن کریم برای شفاعت، حساب و کتاب و مقرّراتی در نظر گرفته است.
از نظر قرآن، شفاعت، روزنه امید گناهکاران و وسیله ای برای ارتباط آنان با اولیای خدا و پیروی از آنان است. شفاعت اذن خداست و برخورداران از شفاعت، تنها کسانی هستند که در مدار توحید و دارای منطقِ صحیح و اعتقادات حقّ باشند و گفتارشان مورد قبول خداوند قرار گرفته باشد، یعنی شهادتین آنان موضعی، موسمی، اکراهی، سطحی و بر اساس مسخره و نفاق نباشد،در این صورت اگر در عمل کمبود داشته باشند، با شفاعت مورد عنایت قرار می گیرند. از این روی قرآن، شفاعت بت ها را برای بت پرستان در دنیا و آخرت باطل دانسته است.
شفاعت به معنای فدا شدن حضرت عیسی (علیه السّلام)، برای پاک شدن گناهان پیروانش و یا شهادت امام حسین (علیه السلام)به خاطر شفاعت از شیعیان قابل پذیرش نیست، هر چند امام حسین (علیه السلام) از شافعان بزرگ در روز قیامت است، امّا باید دانست که هدف او از شهادت، شفاعت کردن طرفدارانش نبوده است. امام باقر(علیه السلام) دربارۀ این آیه فرمودند: شفاعت پیامبر(صلی الله علیه وآله) تنها برای کسانی است که از نظر عمل و گفتار مورد رضایت باشند و بر مودّت آل پیامبر (علیهم السّلام) زندگی کرده و بر آن مرده اند.(1)
1- تاویل الایات 304
منبع: کتاب دقایقی با قرآن
پایان پیام/
نظر شما