به گزارش خبرگزاری شبستان در چهارمین سالگرد جنگ در اوستیای جنوبی،حسن بهشتی پور کارشناس مسائل سیاسی و بین المللی در گفتگو با خبرنگار شبستان تاکید کرد که حداقل در پنج سال آینده چشم اندازی برای بازگشت آبخازیا و اوستیای جنوبی وجود نداشته باشد مگر اینکه گرجستان سیاست خود را در رابطه با غرب تغییر دهد.
با توجه به گذشت چهار سال از پایان جنگ در اوستیای جنوبی مناسبات مسکو و تفلیس را چطور ارزیابی می کنید ؟
مناسبات این دو همچنان سرد و تحت تاثیر جنگی است که در سال 2008 به وقع پیوست.روسیه در این مدت سعی کرد به گرجستان نشان دهد که از سیاست های این کشور در نزدیک شدن به غرب راضی نیست و یکی از دلایل برخورد خیلی تند روسیه در قبال تحرکاتی که در جنگ با اوستیای جنوبی داشت مسئله سیاست خارجی گرجستان و رویکرد آن به سمت غرب بود. در سال 2003 میلادی این کشور به سمت آمریکا و اتحادیه اروپا گرایش بیشتری نسبت به روسیه پیدا کرد و روسیه هم از امکانات خودش در جهت جدا کردن دو بخش آبخازیا اوستیای جنوبی از گرجستان استفاده کرد.
جنگ بهانه مناسبی برای سرکوب مخالفان ساکاشویلی درگرجستان بود،اکنون نیروهای اپوزیسیون در این کشور در چه جایگاهی قرار دارند پیش بینی شما از انتخابات سال آینده در گرجستان چیست؟
اولا این برخورد آقای ساکاشویلی با مخالفان را نمی شود سرکوب نامید . سرکوب در واقع مقابله نظامی ، به زندان انداختن مخالفان و اقداماتی از این دست است . در اینجا تنها تظاهرات مخالفان بود که بدون این اقدامات هم مخالفان راه به جایی نبردند حداکثر اینکه ساکاشویلی متهم شد به اینکه نتواسته وعده هایی را که داده محقق کند اما برخورد تندی با مخالفان نداشت.
اما فضای انتخابات در گرجستان در واقع همچنان فضای رقابت میان نیروهای غرب گرا است. یعنی عده ای مخالف آقای ساکاشویلی هستند و طرفدار نزدیک شدن مناسبات گرجستان با اتحادیه اروپا هستند که از جمله آنها می توان به خانم «بورجاناتزه» اشاره کرد و از طرف دیگر گرایش های ملی گرای گرجی هستند که منتقد سیاست های ساکاشویلی هستند و بخش کوچکی هم طرفدار مناسبات نزدیک تر گرجستان با روسیه هستند
در واقع همچنان رقابت بین دو گروه غرب گرا هست یعنی حزب حاکم گرجستان به رهبری آقای ساکاشویلی و همچنین احزاب غرب گرا که عمدتا طرفدار نزدیک شدن روابط با اتحادیه اروپا هستند.
عدم حمایت مناسب غرب از گرجستان در جنگ پنج روزه آگوست 2008 میلادی ضربات مهلکی را به مناسبات تفلیس و ناتو وارد کرد . اکنون این مناسبات را چگونه ارزیابی می کنید؟
اول اینکه ما باید ببینیم که این حمایت را چگونه تعریف می کنیم زیرا غرب و به خصوص آمریکا در آن زمان فقط وارد جنگ با روسیه نشدند. اما غیر از جنگ آمریکایی ها خیلی اقدامات حمایتی دیگر انجام دادند مثلا مذاکرات خود با روسیه را متوقف کردند،مناسبات بین ناتو و روسیه به حالت تعلیق در آمد،اتحادیه اروپا مناسبات خود با روسیه در زمینه اقتصادی را به حالت تعلیق در آورد و اقدامات متعددی برای فشار آوردن بر روسیه انجام شد اما بعد از گذشت یک سال همه این ها را به حالت اولیه خود برگرداندند اما گرجستان انتظار داشت که غرب برخورد بسیار تندتری با روسیه داشته باشد.
در حال حاضر مناسبات گرجستان با غرب خوب است . غرب در آنجا سرمایه گذاری کرده است . وضعیت گرجستان امروز نسبت به سال پیش از نظر اقتصادی بسیار بهتر شده است . آقای ساکاشویلی بحران اقتصادی خود را با جذب سرمایه گذاری های خارجی تا حد زیادی بهبود بخشیده اما همچنان مسائلی مثل مکبود برق و غیره هست.
در مجموع آقای ساکاشویلی سعی کرده که مناسبات خود با اتحادیه و آمریکا را ادامه دهد. انتقادات شدید از ساکاشویلی در زمینه نفوذکشورهای غربی در آنجاست و اینکه تا حدود زیادی کار در دست افرادی است که آمریکایی هستند و منافع خود را به منافع ملی گرجستان ترجیح می دهند.
چرا استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا به عنوان دو میوه نارس از تحولات قفقاز از سوی جهان با استقبال اندکی مواجه شد؟
برای اینکه این استقلال ها جز دردسر فایده دیگری برای ان منطقه ندارد . مسئله مستقل شدن برای این است که فضای جدیدی برای آن منطقه به وجود بیاید تا وضعیت آن نسبت به گذشته بهتر شود در حالی که اوستیای جنوبی از وقتی مستقل شده در اوستیای شمالی مضمحل شده چون همانطور که می دانیم اوستیای شمالی جزو خاک روسیه است و اوستیای شمالی جزو خاک گرجستان و اکنون عملا یک منطقه شمالی که 500 هزار جمعیت داشته با این منطقه جنوبی که صد هزار جمعیت داشته عملا با هم ادغام شدند و این نه به نفع گرجستان و نه به نفع خود اوستیای جنوبی است.
استقلال آبخازیا هم که منجر به انزوای بیشتر آن در سطح بین الملل شده است.بنابراین صرف مستقل شدن نمی تواند برای یک منطقه خوب یا بد باشد. باید دید که این موضوع عملا چه نتایجی را دربر دارد.
اکثریت کشورهای جهان این استقلال را به رسمیت نشناختند چون اولا نقض تمامیت ارضی گرجستان بود و ثانیا مراحل مستقل شدن طبق قوانین بین الملل مراحل تعریف شده ای است مثل کاری که سودان جنوبی یا کوزوو انجام داد یعنی اینکه باید مراحل قانونی برای مستقل شدن آبخازیا یا اوستیا انجام می شد نه اینکه مستقل شدن آن هم با دخالت یک نیروی خارجی انجام شود.
وضعیت آینده تمامیت ارضی گرجستان با توجه به حضور نظامیان روس در اوستیای جنوبی و آبخازیا چگونه خواهد بود ؟
گرجستان شدیدا به دنبال این است که عضو ناتو شود و جای پای محکمی برای ناتو در قفقاز جنوبی باز کند. این سیاست غلط عملا موجی می شودکه روس ها بیشتر تحریک شوند و بیشتر از استقلال این مناطق حمایت کنند بنابراین به نظر می رسدکه حداقل در پنج سال آینده چشم اندازی برای بازگشت آبخازیا و اوستیای جنوبی وجود نداشته باشد مگر اینکه گرجستان سیاست خود را در رابطه با غرب تغییر دهد.
نظر شما