به گزارش خبرگزاری شبستان ،بهمن درّی معاون امور فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی که در جمع اساتید شاغل در مراکز سپاه سخن میگفت: ضمن تحلیل وضعیت فرهنگی کشور در این سخنرانی به سیاست تساهلی و تسامحی دورهی اصلاحات که منجر به ظهور عرفانهای کاذب و نوظهور شده است اشاره کرد و گفت:. آنچه مسلم است ظهور عرفانهای بدلی و دروغین در طی دو دهه اخیر بویژه گسترش آن در دوران اصلاحات بخش مهمی از سیاستهای تهاجم فرهنگی دشمن است که برای ایجاد بحران هویت دینی در کشور با سرمایههای هنگفت مالی شکل گرفت. در بررسی سیر تکوین عرفانهای نوپدید، چاپ و نشر کتاب جایگاه بسیار مهمی دارد و بیتردید خیل کتابهای به چاپ رسیده در دوران اصلاحات با دستمایه قراردادن ترویج عرفانهای ساختگی، نقش بسزایی در گسترش آن در جامعه داشته است.
وی در این سخنرانی به آثار مخرب عرفانهای انحرافی و سیاستهای سلبی و ایجابی در مقابله با آن پرداخت و گفت: با اتخاذ سیاستهای جدی در رویارویی با پدیده عرفانهای نوظهور در دوسال اخیر گرچه شاهد روند نزولی این پدیده در عرصه فرهنگ مکتوب هستیم اما این موضوع نباید ما را از شناخت آثار مخرب این نوع کتابها درجامعه بازدارد.
اشاعه عرفانهای کاذب حربه فرهنگی دشمن
درّی گفت: از جمله حربههای دشمن برای نابودی فرهنگ پویای اسلامی، ایجاد و اشاعه فرقهها و دستههایی چون صوفیگری، بابیگری و بهاییگری است. هدف از ایجاد این فرقهها هرچه باشد، موجب ایجاد انحرافهای فکری و دینی در جامعه میشود. فرقههای انحرافی، همیشه دیگران را با برخورد و رفتار خوب و جذبههای مادی به سمت خود جذب میکنند.
وی خاطرنشان کرد: اگرچه آسیبها و پیامدهای ناشی از فعالیت اکثر فرقهها از نظر ابعاد فرهنگی، اجتماعی و امنیتی چندان مورد اعتنا قرار نگرفتهاند، اما برخی از این گروهها بهدلیل آنکه به گونهای مستقیم ارزشهای اخلاقی و انسانی را نشانه گرفته و امنیت ملی فرهنگی و اجتماعی را خدشهدار میسازند، موضوعی حساس به شمار میروند. نخستین و طبیعیترین نتیجه فرقهسازی، تفرقهافکنی و شکستن صف اتحاد میان مؤمنان است، که نتیجه آن چیزی جز سردرگمی، ایجاد هرج و مرج، کم رنگ شدن اعتقادات و ارزشها و در نهایت نابودی آن نیست. منظور از فرقهسازی، جداسازی یک جزء از یک کل است که در ادیان مختلف سابقه داشته است.
آثار مخرب ظهور عرفانهای انحرافی
درّی با اشاره به پژوهشی آسیبشناسانه که در سال 89 انجام شده گفت: در حدود دویست اثر مخرب در زمینههای دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی برای این جریانها، شناسایی شده مانند ، ایجاد شکاف عقیدتی در سطوح مختلف جامعه، ایجاد حس بیتفاوتی در مورد مسائل مهم روز و از بین بردن حساسیت افراد نسبت به مسائل سیاسی،جایگزین ساختن احساس گرایی به جای تعقل و خردورزی،ایجاد تزلزل در باورها و عقاید افراد همچون ترویج تصویری موهوم از خداوند و ماوراء الطبیعه تساهل نسبت به شریعت، فروکاست اصول اخلاقی به سلیقه شخصی،جایگزینی خودمحوری به جای خدامحوری،تحریف معنوی آموزههای اسلامی،ایجاد بحران هویت دینی، هماهنگ نمودن ارزشهای معنوی با آرمانهای موهوم غرب، از بین بردن کارکرد دین در تعیین سبک زندگی فردی و اجتماعی،گسست اعتقادی مردم از حکومت اسلامی و کاهش استحکام پایههای مردمی آن، سست نمودن بنیان خانواده، ترویج استفاده از مواد مخدر، ترویج بیعفتی و فساد و فحشا و ایجاد روابط ناسالم میان افراد، سوء استفادههای اقتصادی از افراد برخی از مهمترین آنها می باشد.
دستهبندی جریانهای معنوی و عرفانی انحرافی در کشور
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دستهبندی جریانهای عرفانی انحرافی در کشور گفت: امروزه در ایران، به جز عرفان ناب اسلامی و شیعی که در افکار و آثار مرحوم امام راحل (ره) تجلی کرده است، با سه جریان به اصطلاح عرفانی دیگر مواجه هستیم که هرکدام از آنها به نحوی با مبانی عرفان اسلامی ناسازگارند. نخست جریانی است که به مدعیان دروغین معروف شده است. ادعاهای آنها در یک طیف وسیع و گسترده، از ادعای ارتباط با ائمه اطهار (ع) و علم غیب و ارواح گرفته تا دعوی پیامبری، جنگیری، دعانویسی، رمالی، سحر و جادو، غیبگویی و برخی عقاید خرافی دیگر قرار میگیرد. این جریان از فرهنگ مکتوب در دوران اصلاحات بیشترین بهرهبرداری را برای گسترش خود نمود،دسته دوم سلسلههای دراویش میباشند که به صورتهای گوناگون فعالیت میکنند.
درّی همچنین دسته سوم جریانهای نوظهور را این گونه معرفی کرد که گروههای معنویت گرا هستند و در حافظه تاریخ ایران حضور طولانی ندارند و عمدتاً از شرق یا غرب به کشور ما وارد شده و به تعبیری، شبه عرفانهای وارداتی میباشند.
معروفترین گرایشهای ضاله در کشور ما شیطان پرستی، عرفان کیهانی، اوشو، اکنکار، سرخپوستی، رامالله، پائولوکوئیلو و دالایی لاما هستند که توانستهاند در بین قشر جوان کشورمان نفوذ کنند.
وی ادامه داد: مطابق برآوردهای مراکز مسئول، در سالهای اخیر بهویژه از 1389 به این سو، سن گرایش به عرفانهای کاذب در کشور کاهش یافته است. بسیاری از ترویج کنندگان این مکاتب ساختگی برای تأثیرگذاری بیشتر بر افکار نسل جدید از سنین پایین دبستان و راهنمایی آموزشهای خود را آغاز میکنند، حتی برخی از این فرقههای ضاله برای مراحل دبستان و راهنمایی کتابهایی غیرمجاز نیز دارند، زیرا اگر تبلیغ خود را از این سنین آغاز کنند، بیشتر موفق میشوند.
درّی گفت: برخی جریانهای نوظهور معنویت گرا در شهرهای کوچک، در قالب و صورتهایی مانند دراویش تجلی مییابد، اما در حال حاضر مشاهده میشود که در استانهای بزرگ، کتابهایی به فروش میرسد که اوشو، معنویت هندی، معنویت آمریکایی و شیطان پرستی را ترویج میکنند.و این کتابها که حجم زیادی را تشکیل میدهد بیشتر محصول وادادگیهای دوران اصلاحات در عرصه چاپ و نشر کتاب است.که البته در دوسال اخیر بسیار کاهش یافته است.
بزرگنمایی رسانهای
معاون امور فرهنگی یکی از مهمترین نقاط ضعف سیستمها را بروکراسی دولتی دانست وگفت: تا مسئلهای به درجه بحرانی و حساس نرسد، مورد توجه و پیگیری قرار نمیگیرد. همین کندی در درک و واکنش نسبت به آسیب، باعث از دست رفتن بسیاری از موقعیتها و امکانات و بالارفتن هزینههای برخورد و کنترل آن میشود و میتواند آن را به بحران تبدیل کند.
درّی با اشاره به تأکیدات و گوشزدهای حضرت آقا در این حوزه گفت: مقام معظم رهبری باتوجه به آگاهی از این امر و با شناختی که از استراتژی و تاکتیکهای دشمن در ابعاد مختلف آن، داشتند، این آسیبها را پیشبینی و با ادبیات مختلف آن را به مسؤولین گوشزد میکردند.
درّی ادامه داد: هرچند بسیاری از دلسوزان نظام این خطر را بسیار جدی تلقی کرده و بدان واکنش نشان دادهاند، اما نباید از تاکتیکهای جنگ نرم دشمن غافل شد. آنها میخواهند با بزرگ نمایی و دادن آمارهای غلط و غیرواقعی نظام را در موقعیت ضعیفی در حوزههای اصلی و بنیادین، یعنی ارزشهای دینی و اخلاقی نشان دهند. تمرکز رسانهای دشمنان نظام بهعنوان سیبل خبری و مرکز شبهآفرینی، سبب گردیده که درخصوص میزان نفوذ چنین گرایشهایی در سطح جامعه بزرگنمایی رسانهای صورت پذیرد.مثلاً در حوزه کتاب، همچنان به آمارهای چند سال گذشته استناد میکنند.
معاون امور فرهنگی خاطرنشان کرد: مهم ترین نکته این است که ما در حوزههای عرفانهای کاذب و انحرافی در موقعیت «آسیب» قرار داریم نه «بحران». در مدیریت آسیبها معمولان «میزان تهدید»، ضعیف و «زمان تصمیمگیری» و «درجه آگاهی» از آثار و نتایج مخرب بحران زیاد است. وضعیت این متغیرهای سهگانه عملاً مدیریت آسیبها را تسهیل میکند.
اقدامات سلبی و ایجابی
معاون امور فرهنگی اظهار کرد: تا پیش از سال 1373، کتب مربوط به عرفانهای کاذب در ایران، هم اندک بود و هم پراکنده، اما از سال 75 به بعد این کتابها به صورت هجمهوار ترجمه و به بازار روانه شدهاند. آمارها نشان میدهد از آن زمان تا سال 1388، بالغ بر صدها عنوان کتاب در این زمینه به زبان فارسی ترجمه و یا تألیف شده است. که البته برخی از آنها در چند جلد منتشر شدهاند. خوشبختانه این آثار درسال 1390، به شدت روند نزولی داشته است.
وی گفت: در این سال، به بسیاری از این آثار اجازه چاپ و نشر داده نشد (کتابهای پائولو کوئیلو، اشو، کریشنا مورتی، یو گاناندا، دالایی لاما و ...) و به انتشاراتی که این آثار را به صورت وسیع چاپ میکردند، تذکر جدی داده شد.
درّی ادامه داد: در مواردی که ناشرانی معدود دچار تخلف میشدند با محرومیت مواجه شدند. از طرف دیگر در جهت ایجاد آگاهی و شناخت از این جریانها و فرق انحرافی، کتابهای زیادی چاپ و انتشار یافت و ناشرانی در قالب اقدامات ایجابی با نقد جریانهای انحرافی کتابهای بسیاری را منتشر کردند که این روند با عمق بیشتری در سال جاری نیز ادامه دارد و ما شاهد انتشار آثار برجستهای در این زمینه خواهیم بود. وی همچنین برپایی مسابقات بزرگ کتابخوانی بر مبنای مطالعات قرآنی در سطح دانشجویان سراسر کشور بر مبنای کتابهای عرفانی از آیتالله جوادی آملی و علامه مصباح یزدی از جمله اقدامات مؤثر معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد در رویارویی با عرفانهای بدلی دانست و گفت: از سوی دیگر «طرح جامع سیاستگذاری فرهنگی اجتماعی در حوزه عرفانهای کاذب و نحلههای انحرافی در دانشگاهها»، در سال 90 به تصویب و به مورد اجرا در آمد که این طرح در 3 فاز اجرا شد.
وی افزود: یکی از مهمترین نقطه ضعفهایی که دشمنان اسلام و انقلاب توانستند از آن استفاده کرده و به ترویج این جریانات در سطح وسیعی بپردازند، عدم آگاهی عمومی اقشار جامعه از این موضوع بود. مروجان این عرفانها و جریانات انحرافی به اسم ترویج آرامش، موفقیت، یافتن گوهر درون، نزدیک شدن به خدا و مانند آن، با انواع و اقسام ترفندها توانستند نفوذ وسیعی در مراکز سمعی و بصری بکنند.
درّی خاطرنشان کرد: سردمداران فرقههای انحرافی، اخیراً با برنامهریزیهای گسترده، اقدامات مختلفی را برای نفوذ در مجالس خانگی، بهویژه جلسات روضههای زنانه اجرا کرده و تلاش کردهاند برای گسترش افکار و عقاید خود، با زبان عامه پسند مطالب خود را ارائه کنند. از این رو، برای مقابله با این اقدامات با برگزاری کارگاههای مختلف سعی در تحلیل و تبیین خصوصیات و مختصات نحلههای مختلف عرفانهای انحرافی، آثار سوء گرایش به آنها و تشریح تفاوتهای این روش با عرفان شریعت مدار و جنبههای بدیل و ناشناخته عرفان اسلامی پرداخته تا عامه مردم بتوانند به زبان ساده و همه فهم با آن آشنا شوند و با ارایه الگوهای عینی عرفانهای اسلامی (شیعی) و با معرفی شخصیتهایی چون حضرت امام (ره)، همگان به درک درستی از آنها نائل آیند.
وی اضافه کرد: بسیاری از این جریانها و فرقههای انحرافی با واسطه و بیواسطه از بیرون به وسیله دشمنان نظام و انقلاب حمایت میشوند. این حمایتها اشکال گوناگونی دارد. مهمترین آنها به شکل حمایتهای مالی و پولی، کمکهای فکری و انسانی در جهت برنامهریزی و سازماندهی به تشکیلات و بسط و گسترش آن، کمک در جهت ایجاد سایتهای اینترنتی در کمترین زمان، بهطوری که چند ساعت بعد از فیلتر شدن آنها، سایت جدیدی با مشخصات دیگر ایجاد نمایند. وزارت اطلاعات با همکاری نیروی انتظامی توانسته در سال 1390 بسیای از این منابع را شناسایی و به مردم معرفی نماید. بخصوص در فضای مجازی و اینترنت با شناسایی سایتهای مروج عرفانها و دستگیری آنها جلوی پخش و تبلیغ بسیاری از آنها را بگیرد.
وی ادامه داد: قوه قضاییه در راستای مبارزه با عرفانهای انحرافی دو اقدام بسیار مهم انجام داده است. اولین آن ایجاد ساز و کارهای قانونی برای جرمانگاری و تعریف عناصر مادی، معنوی و قانونی این چنین افکار و اعمالی میباشد. این مهم در لایحه قانون مجازات جدیدی که مراحل تصویب خود را در مجلس و شورای نگهبان میگذارند (که به احتمال زیاد در سال 1391 انتشار یابد)، تا حدودی پیشبینی شده است. دومین اقدام، محاکمه بسیاری از عناصر و سر کردگان عرفانهای انحرافی و نوظهور میباشد.
درّی افزود: بهنظر میرسد تلاش جریانهای مسیحی و کلیسایی خانگی در سال 1391، برای تبلیغ مسیحیت در کشور بهویژه در تهران و مناطق شمالی کشور ادامه خواهد یافت و در عین حال با توجه به تدابیر و کنترلهای موجود، تهدیدات ناشی از عرفانها و معنویتهای کاذب و نوظهور افول مییابد و معنادار نخواهد بود.
وی گفت:کاهش انتشار کتابهایی در زمینه عرفانهای انحرافی از حیث تئوریک، جریان عرفانهای بدلی را با چالش جدی مواجه کرده و سقوط آن را نوید میدهد که این موضوع نشانگر همافزایی و اهتمام جدی مسئولان فرهنگی کشور است؛ اهتمامی که همچنان بایددر مقابله با دیگر اهداف تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن، کارکرد تأثیرگذار خود را نمایان سازد.
پایان پیام/
نظر شما