سیره قرآنی شیخ الائمه حضرت صادق علیه السلام

بر من روزی کن حفظ کردن قرآن و اصناف دانش را و آن را در دل و گوش و چشمم پابرجا دار و با گوشت و خون و استخوان ها و مغزم بیامیز و شب و روزم را از رحمت و قدرت خود بدان به کار بند...

خبرگزاری شبستان؛ امروز 25 شوال مصادف است با سالروز رحلت شیخ الائمه و رییس مذهب تشیع حضرت صادق آل محمدصل الله علیه و آله! او که درآتش دیدن خانه و اهلش را از مادرش زهرای اطهرسلام الله علیها به ارث برد و سجاده از زیرپا کشیدن را از جدش حضرت سجادعلیه السلام. امام صادق علیه السلام که خود قرآن ناطق بود، با قرآن نیز زندگی می کرد و سیره و سیمایش هردو یادآور قرآن بود.
حضرت صادق علیه السلام و دستور حفظ آیات الهی
قلب انسان وقتی نورانیت خاصی پیدا می کند که علاوه بر قرائت قرآن، آن آیات را به قلب خود بسپارد به این معنا که این کتاب آسمانی را در قلب خود داشته باشد. امام صادق علیه السلام در تشویق های قرآنی خود، هم دیگران را به این امر خدا پسندانه تشویق می کرد و هم از خدا در دعاهای خویش می خواست تا این کتاب آسمانی را در قلب خود جای دهد.
برخی روایات آن حضرت در این زمینه به خوبی بیانگر این موضوع است از جمله حضرت می فرماید: «اقروا القرآن و استظهروه فان الله تعالی لا یعذب قلبا وعی القرآن، قرآن را بخوانید و آن را به قلب خود بسپارید و همیشه به آن متکی باشید؛ زیرا خداوند قلبی را که قرآن در خود جا داده، عذاب نخواهد کرد»(1) همچنین فرمود: «الحافظ للقرآن العامل به مع السفره الکرام البرره؛ کسی که قرآن را حفظ و به آن عمل کند، همراه سفیران خاص الهی خواهد بود». (2) و از فرمایشات آنحضرت است که «من استظهرالقرآن و حفظه و احل حلاله و حرم حرامه ادخله الله الجنه به و شفعه فی عشره من اهله کلهم قد وجب لهم النار؛ کسی که مستظهر به قرآن باشد و آن را حفظ کند و حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بداند، خداوند به همین علت او را بهشتی کند و در خصوص ده نفر از خاندانش که مستحق آتش باشند، خداوند به او حق شفاعت درباره آنها را می دهد». (3) «ان الذی یعالج القرآن لیحفظه بمشقه منه و قله حفظه له اجران؛ کسی که برای حفظ کردن قرآن خود را در زحمت می اندازد و حافظه اش کم است و با مشقت قرآن را حفظ می کند، دو اجر خواهد داشت». (4)
امام در دعایی که برای حفظ قرآن به ابان بن تغلب آموزش می دهد، چنین فرموده است: «بار خدایا! از تو می خواهم به حق محمد پیامبرت و رسولت، و ابراهیم خلیل و برگزیده ات، و موسی هم سخنت و هم رازت و عیسی کلمه ات و روحت، و از تو می خواهم به حق صحف ابراهیم و تورات موسی و زبور داود و انجیل عیسی و قرآن محمدصا الله علیه و آله و به هر وحی که فرستادی و حکمی که اجرا کردی... و بدان نامت که آن را بر شب نهادی و تاریک شد، و بدان نامت که بر روز نهادی و روشنی گرفت، و بدان نامت که بر زمینش نهادی و آرام گرفت، و بدان نامت که روزها را بدان پراکندی، و از تو می خواهم به آن نامت که مرده ها را به آن زنده کنی، و به بست و بندهای عزت عرشت و منت های رحمت قرآنت، از تو می خواهم که رحمت فرستی برمحمد و آل محمد، و به من روزی کنی حفظ کردن قرآن و اصناف دانش را و آن را در دل و گوش و چشمم پابرجا داری و با گوشت و خون و استخوان ها و مغزم بیامیزی و شب و روزم را از رحمت و قدرت خود بدان به کار بندی، زیرا جنبشی و توانی جز به وسیله تو نباشد، ای زنده پاینده !»(5)

 

حضرت صادق علیه السلام  و فضایل برخی سوره ها

اگرچه قرآن، کلام خداست و همه آیاتش نور، اما به تعبیر معصومان، برخی از سوره ها فضیلتی خاص دارند که با تلاوت یکی از آنها، ثواب مورد نظر را به او می دهند. امام صادق علیه السلام ضمن چند روایت، فضایل برخی از سوره ها را بیان فرموده است.
فضیلت سوره «توحید»
ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده:من قرأ (قل هوالله احد)مره فکانما قرا ثلث القرآن و ثلث التوراه و ثلث الانجیل و ثلث الزبور؛ کسی که سوره (قل هو الله احد) را بخواند، مانند آن است که یک سوم قرآن، تورات، انجیل، و زبور را خوانده است.(6)

فضیلت سوره «نور»
آن حضرت فرمود: «حفظ کنید و بیمه کنید اموال و نوامیس خود را با تلاوت سوره نور؛ زیرا هرکس هر روز سوره نور را بخواند، هرگز کسی از بستگان او آلوده نخواهد شد و پس از مرگ هفتاد هزار فرشته تا محل خاکسپاری، او را تشییع می نمایند که هر کدام برای او طلب آمرزش می کنند». (7)

فضیلت سوره «واقعه»
صادق آل محمد صل الله علیه و آله فرمود: «من اشتاق الی الجنه و صفتها فلیقرا الواقعه؛ هرکه مشتاق بهشت و مواهب آن است، سوره واقعه را بخواند». (8)

فضیلت سوره «یس»
و فرمود: «علموا اولادکم یس فانها ریحانه القرآن؛ به فرزندان خود سوره یس، را یاد دهید؛ زیرا سوره یس گل سرسبد قرآن است ». (9) و نیز فرمود: «ان لکل شیء قلباً و قلب القرآن یس؛ برای هرچیزی قلبی است وقلب قرآن، سوره یس است». (10)

فضیلت سوره «حمد»
آن حضرت فرمود: «اسم الله الاعظم مقطع فی ام الکتاب؛ اسم اعظم در سوره حمد پراکنده است». (11) و فرمود: «السوره التی اولها تحمید و اوسطها اخلاص و آخرها دعاء سوره الحمد؛ تنها سوره ای که آغاز آن حمد الهی، وسط آن اخلاص و پایان آن دعاست، سوره حمد است». (12) همچنین فرمود: «لو قرأت الحمد، علی میت سبعین مره ثم ردت فیه الروح ما کان عجباً؛ اگر سوره حمد را هفتاد مرتبه بر مرده ای بخوانند و زنده شود، تعجبی ندارد». (13)

 

امام و پاسخ به پرسش های قرآنی

یکی از برنامه قرآنی امام صادق علیه السلام تفسیر و تأویل برخی آیات قرآن بوده است؛ چرا که درذهن یاران او بسیاری از سؤال ها بود که تنها آن حضرت می توانست بدانها پاسخ دهد. از جمله این که اولی الامر که در قرآن آمده چه کسانی هستند؟ ابن شهر آشوب می نویسد: حسن بن صالح بن حی نزد امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! درباره گفته خداوند چه می گویید که فرمود: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)(14)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را و پیامبر خدا و اولوالامر را اطاعت کنید». به نظرشما اولوالامر کیان اند که خداوند ما را به پیروی از آنان دستور داده است؟ امام فرمود: علما. وقتی همه دوستان از محضر امام بیرون رفتند، حسن گفت: ما کاری نکردیم! چرا از او سؤال نکردیم که این علما کیان اند؟ پس بار دیگر به محضرش بازگشته، پرسیدند: این علما کیان اند؟ حضرت در پاسخ فرمود: امامان از اهل بیت (15)

گناهان کبیره اززبان صادق آل عبا علیه السلام

از حضرت در باره گناهان کبیره سوال شد که گناهان کبیره کدام اند؟ ابن شهر آشوب می نویسد: عمرو بن عبید نزد امام صادق علیه السلام رفت و این آیه مبارکه را تلاوت کرد: ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه(16)؛ «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید، پرهیز کنید» و گفت: مایلم بدانم که گناهان کبیره در کتاب خدا چیست؟ امام در پاسخ فرمود: آری، ای عمرو! و سپس به تفصیل به پرسش عمر چنین پاسخ داد: یکی از کبائر در کتاب خدا، شرک به خداست؛ «ان الله لا یغفر ان یشرک به» (17) خداوند هرگز شرک را نمی بخشد. دوم؛ یأس و نومیدی «ولا تیاسوا من روح الله» (18) و از رحمت خدا نا امید مشوید. سه؛ عقوق والدین؛ چرا که عاق والدین، جبار است و شقی «و برا بوالداتی و لم یجعلی جباراً شقیا»(19) و مرا به مادرم نیکوکار قرار داده و جبار و شقی قرار نداده است. چهار؛ کشتن انسان بی گناه «و من یقتل مؤمنا متعمداً» (20)؛ و هرکس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند. پنج؛ تهمت ناروا به زنان شوهردار و خوردن اموال ایتام از روی ظلم «ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلماً»(21)کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می خورند. شش؛ فرار ازجنگ «و من یولهم یومئذ دبره»(22) و هرکس درآن هنگام به آنها پشت کند. هفت؛ ربا خواری «الذین یاکلون الربا»(23)کسانی که ربا می خورند. هشت؛ سحر و جادو «و لقد علموا لمن اشتراه»(24) نه؛ زنا «و لایزنون و من یفعل ذلک یلق اثاماً»(25) و زنا نمی کنند و هرکس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید. ده؛ قسم دروغ؛«ان الذین یشترون بعهدالله و ایمانهم ثمنا»(26)کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود به نام مقدس او را به بهای ناچیز می فروشند.
حضرت صادق علیه السلام به عنوان قرآن ناطق و با علم الهی خود همچنان گناهان را نام می برد و می فرماید: یازده؛ خیانت «من یغلل یات بما غل»(27) هرکس خیانت کند، روز رستاخیز آنچه را درآن خیانت کرده، با خود می آورد. دوازده؛ جلوگیری از زکات«یوم یحمی علیها فی نار جهنم»(28)آن روز که آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده. سیزده؛شهادت به باطل و کتمان شهادت«و من یکتمها فانه آثم قلبه»(29) هرکس شهادت را کتمان کند، قلبش گناهکاراست. چهارده؛ شرب خمر، به گفته پیامبر صل الله علیه و آله«شارب الخمر کعابد وثن» شراب خوار همانند بت پرست است. پانزده؛ ترک نماز که به فرموده رسول خدا«من ترک الصلاه متعمداً فقد بری من ذمه الله و ذمه رسوله» هرکس که نماز را ترک کند، از پناه خدا و رسولش بیرون می رود. شانزده؛ گسستن پیمان ها و قطع رحم«الذین ینقضون عهدالله»(30)کسانی که پیمان های خدا را نقض می کنند. هفده؛ سخن باطل «و اجتنبوا قول الزور»(31) ازسخن باطل بپرهیزید. هجده؛ جرئت یافتن بر خدا«افامنوا مکرالله»(32) آیا آنها خود را از مکر الهی در امان می دانند؟
نوزده؛ کفران نعمت «و لئن کفرتم ان عذابی لشدید»(33) اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است.بیست؛کم فروشی«و یل للمطففین »(34) وای بر کم فروشان! بیست ویک؛ عمل زشت لواط «الذین یجتنبون کبائر الاثم»(35) همانها که از گناهان بزرگ دوری می کنند. بیست و دو؛ بدعت چرا که پیامبر خدا صل اللهعلیه و آله می فرماید: هرکس به صورت بدعت گذاری لبخند بزند، به تحقیق در ویرانی دین خویش کمک کرده است.
پس عمرو از محضر امام صادق علیه السلام بیرون آمد، در حالی که صدای گریه اش بسیار بلند بود و می گفت: نابود شود آنکه میراث شما را غارت برد و با شما در علم و فضیلت نزاع کرد. (36)


امام و پرندگانی که حضرت ابراهیم آنها را کشت!

از دیگر سولاتی که از محضر صادق آل محمد صل الله علیه و آله پرسیدند توضیح درباره پرندگانی بود که حضرت ابراهیم علی نبیناوآله وعلیه السلام کشت؟ یونس بن ظبیان گوید: همراه جمعی در محضرامام صادق علیه السلام بودم به ایشان عرض کردم: اینکه خداوند به حضرت ابراهیم فرمود: چهارپرنده را ذبح کن «فخذ اربعه من الطیرفصرهن»(37) آیا این پرندگان از یک جنس بودند یا گوناگون؟ امام فرمود: آیا می خواهید مثل آن را به شما نشان بدهم؟گفتیم: آری.
فرمود: ای طاووس! به ناگاه طاووسی پر زد و نزد امام آمد. سپس فرمود: ای کلاغ! که در مقابلش کلاغ حاضرگشت. سپس فرمود: ای باز! که یک باز حاضر شد و سپس فرمود: ای کبوتر! وکبوتری در مقابل حضرت قرار گرفت. آن گاه دستور داد تا این چهارپرنده را بکشند و سپس پرهایشان را قطعه قطعه کرده گوشت و استخوان آنهارا با یکدیگر مخلوط کنند. سپس دست برد و سر طاووس را گرفت. دیدیم گوشت واستخوان و پرهای طاووس از دیگر پرندگان جدا شد و تمام اعضای طاووس به هم پیوستند و از جای برخاست و درمقابل امام قرار گرفت، آن گاه همین کار را در مورد کلاغ، باز و کبوتر انجام داد. (38)

استدلال به قرآن در دفاع از امامت
بخش دیگری از زندگی قرآنی شیخ الائمه امام صادق علیه السلام را دفاع از مقام«امامت» تشکیل می داد که با استناد به قرآن کریم ازاین مقام منبع دفاع می کرد. سدیر صیرفی گوید: نزد امام صادق رفتم؛ درحالی که مبلغی ازاموال امام در نزد من جمع شده بود. مایل بودم آنها را خدمتش تقدیم کنم، اما یک دینار ازآن مبلغ را کم گذاشته بودم تا به گفته مردم درباره آن حضرت پی ببرم. از این رو، اموال را در خدمتش قرار دادم. امام نگاهی به من کرد و فرمود: ای سدیر! به ما خیانت کردی، البته این خیانت برای قطع رابطه با ما نبوده است. عرض کردم: فدایت شوم! آن خیانت چیست؟ امام فرمود: مقداری از حق ما را برداشتی تا به خیال خود ما را بیازمایی و به راه و روش ما پی ببری.گفتم: راست گفتی، فدایت شوم! هدفم ازاین کار این بود تا یارانم را آگاه سازم. امام فرمود: آیا ندانستی که هرچه بدان احتیاج هست، ما آن را می دانیم و نزد ما موجود می باشد. آیا فرمایش خدا را نشنیدی که می فرماید:«و کل شیء احصیناه فی امام مبین»(39) و همه چیز را در کتاب آشکارکننده ای بر شمردیم؟بدان که علم پیامبران در کنار علم و دانش ماست. همه آن علوم نزد ما جمع شده است، علم ما ازعلم پیامبران است. درباره ما چه فکر می کنی، به کجا می روی؟! عرض کردم: راست گفتی، فدایت گردم!

 

استدلال به قرآن دراحکام فقهی
از امام صادق علیه السلام صدها روایت برجای مانده که در تمام ابواب فقهی برای اثبات وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه به آیات قرآن مجید استدلال و تمسک کرده است. بدون شک این نوشتار کوتاه گنجایش آن همه روایات را ندارد و صرفا برای آشنایی برخی موارد فقهی در خصوص احکام نماز که حضرت برای اثبات حکم شرعی آن استدلال کرده، بیان می شود(40)
محافظت از نمازهای یومیه و ضایع نکردن آن؛ برای تحدید کردن وقت نماز ظهر و عصر؛ وجوب نمازهای پنج گانه؛ وقت نماز مغرب؛ کراهت قضای نافله در وقت فریضه؛ وجوب استقبال قبله؛ استحباب داشتن زینت در مسجد در روز جمعه و اعیاد اسلامی؛ حکم خواندن نماز در کلیساها، استحباب خشوع در نماز؛ حکم خواندن نماز مریض در بستر؛ وجوب آهسته یا بلند خواندن در نمازهای واجب؛ نحوه قرائت در نماز؛ حدود اذکار واجب در رکوع؛ حکم کسی که نتواند بر روی زمین سجده کند؛ حکم دعا و نیایش در حال نماز؛استحباب بالا بردن دست به هنگام دعا؛ کیفیت خطبه خواندن امام جمعه؛ حکم سفر پیش از نماز جمعه، تحریم خرید و فروش به هنگام نماز جمعه؛ عدم جواز نماز درحین سخنرانی امام جمعه؛ بیرون رفتن به صحرا برای نماز عید؛ و صدها حکم فقهی دیگر که امام برای اثبات آنها به آیات شریف قرآن مجید استدلال کرده است.

پی نوشت ها :
1-مستدرک الوسائل، ج1، ص290.
2-کافی، ج2، ص 441.
3-مستدرک الوسائل، ج1، ص 29.
4-کافی، ج2، ص 443.
5-قرآن دراحادیث اسلامی، ص69، به نقل از کافی، ج2، ص 491.
6-توحید، صدوق، ص 260.
7-ثواب الاعمال، ص 98.
8-همان، ص 105.
9-امالی، صدوق، ج2، ص 290.
10-ثواب الاعمال، ص 100.
11-تفسیر عیاشی، ج1، ص 20.
12-همان، ص 19.
13-مکارم الاخلاق، ص 42.
14-نساء/59.
15-بحارالانوار، ج47، ص 29.
16-نساء/31.
17-همان/48.
18-یوسف/87.
19-مریم/32.
20-نساء/93.
21-همان/10.
22-انفال/16.
23-بقره/275.
24-همان/102.
25-فرقان/68.
26-آل عمران/77.
27-همان/161.
28-توبه/35.
29-بقره/283.
30-همان/27.
31-حج/30.
32-اعراف/99.
33-ابراهیم /7.
34-مطففین/1.
35-نجم/32.
36-مناقب آل ابی طالب، ج3، ص 375، بحارالانوار، ج47، ص216.
37-بقره/260.
38-بحارالانوار، ج47، ص111.
39-یس/12. 
40-دراین زمینه می توانید به کتب فقهی شیعه، مانند: «من لا یحضره الفقیه»، «تهذیب»، «کافی»، «استبصار»و«وسائل الشیعه»مراجعه کنید.
منبع : فرهنگ کوثر (ویژه اندیشه و سیره اهل بیت شماره 82 ) / انتشارات آستانه مقدسه حضرت معصومه (س )سال 1389

پایان پیام/
 

کد خبر 170802

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha