خبرگزاری شبستان: در 31 شهریور سال 1359، نیروهای عراق با آمادگی قبلی و زمینه سازی مناسب، حمله به مرزهای ایران را در طول نوار مرزی از آبادان تا قصرشیرین آغاز کردند. هم زمان با این حمله، هواپیماهای دشمن بسیاری از مراکز نظامی و استراتژیک و فرودگاه های ایران و نیز 19 شهر را مورد بمباران قرار دادند. در این تجاوز صدام حسین دستور استفاده از انواع جنگ افزارهایی خریداری شده از غرب را صادر کرده بود که سلاح های شیمیایی و کاربرد آن علیه مردم ایران فجایع انسانی را به بار آورد که گرچه در زمان وقوع خود با بی توجهی قدرت های بزرگ تولیدکننده آنها روبرو شد اما در حافظه تاریخ انسانیت ثبت وضبط گردیده است. اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23 بهمن 1359 برابر با 13 ژانویه 1981 می باشد که در منطقه ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلومتری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد و به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل کننده اعصاب گزارش شده است.
براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید. در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده کرد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شهرهائی درجنوب بوده که در برخی از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است . وسعت کاربرد عوامل شیمیایی و تلاش های بی وقفه مسولان ایران سرانجام دبیرکل سازمان ملل را بر آن داشت تا پس از دریافت گزارش کارشناسان اعزامی خود به مناطق جنگی آلوده که همراه با انجام تحقیقات ،بررسی ها،نمونه برداری عوامل پایدار شیمیایی و تشخیص نوع گاز های شیمیایی با صدور بیانیه ای ضمن تایید استفاده عراق از سلاح های ممنوعه شیمیایی بر علیه ایران،کشور عراق را برای اولین بار محکوم و همراه با نامه رسمی تحویل شورای امنیت نمود. ولی شورای امنیت بازهم مانند موارد گذشته ای که در جنگ پیش آمده بود جانب عراق را گرفته و به درخواست ایران در خصوص صدور قطعنامه بر علیه آن کشور وقعی ننهاد و فقط به صدور بیانیه ای به محکومیت صرف استفاده از سلاح های شیمیایی بسنده نمود.
استفاده از سلاح های شیمیایی به طور مداوم در مناطق مختلف پیگیری می شد، به عنوان مثال در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10(اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود استقبال بی سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن ، رژیم بعثی را آن چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت.
نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می نویسد:
"بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد.خیابانهای شهر هفتادهزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود . زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای در آمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند." در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند.
تاسف بارتر اینکه وجدان های خفته جهانی بازهم بیدار نگشت و با کنایه و کلی گویی از کنار این عظیم ترین جنایت علیه بشریت در جهان و حادثه کاربرد سلاح های شیمیایی کشتار جمعی علیه مردم بی دفاع حلبچه گذشتند و به اصرار ایران در اعزام گروه حقیقت یاب به بهانه دخالت در امور داخلی عراقی توجهی ننمودند. این در حالی است که براساس آخرین افشاگری های انجام شده، در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق، حدود پنجاه شرکت اروپایی و امریکایی تجهیزات و امکانات ساخت و تولید عوامل شیمیایی را در اختیار رژیم بغداد قرار دادند. بدین ترتیب، عراق موفق شد به کمک این فناوری های نوین، بزرگ ترین مجتمع های شیمیایی را بنا و مهلک ترین عناصر شیمیایی را تولید کند و آنها را عملاً در جبهه های جنگ و حتی در شهرها و روستاها علیه مردم غیرنظامی مظلوم ایران به کار گیرد. بدین سان رژیم بعثی عراق در دو دهه پایانی قرن بیستم جنایات بر علیه بشریت را رقم زدند جنایتی که دامنه آن از جبهه ها و رزمندگان ایران فراتر رفته و مردم بیگناه سردشت و حلبچه را نیز شامل گردید و این همــه در سایه بی تفاوتی مجامع جهانی و حتی حمایتهای ضمنی و مستقیم کشورها و شرکتهای دولتی و خصوصی جهان غرب رقم خورد.
نویسنده: اقدس اقبال
پایان پیام/
نظر شما