به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با همه روزمرگیها و غرق شدنهای ما در مشغلههای تکراری روزانه که اغلب شکل دویدن روی تردمیل به خود گرفته، و با اینکه اکثر ما از این مینالیم که آمد و رفت ایام و وصل شدن زمستان به بهار و آمدن تابستان از پی آن و چه و چه، دیگر به چشممان نمیآید و حوّل حالنایی را که باید، حس نمیکنیم، اما نه، میشود و نه، میتوان از کنار برخی اتفاقات ساده و غافل گذشت، اصلاً هر قدر هم که عینک تکرار بر قدرت دید ما اثر گذاشته باشد، چشم دل پرده را کنار میزند و با همه وجود سینه را از عطر دلنشین این اتفاقات پُر میکند!
نیمه شعبان از همین بزنگاههای زمانی است، فرق ندارد چله تابستان و گرما باشد، یا شب عید و بدوبدوهای خانه تکانی و آخر سال، سوز و سرمای زمستان باشد یا بحبوحه کرونا، هیچ چیز نمیتواند حال و هوایی که قلب شهر را در این ایام درگیر خود میکند، تحت تأثیر قرار دهد!
همین ناتوانی در بیخیالی نسبت به نیمه شعبان، باعث شده هر کس به قدر وسع و بضاعتش سهمی در جشنهای این ایام و شادیهایش داشته باشد... پرچمهای رنگارنگی که این روزها زینت بالکنها و سَردَر خانهها شده، چراغانیهایی که گردنآویز در و دیوار شهر است، ایستگاههای صلواتی که پای ثابت مساجد و ورودیهای اصلی محلات هستند، کاغذرنگیهایی که در کنار چراغانیها بر آرایش شهر و کوچههایش افزوده همه و همه از هیجان و شوقی حکایت دارد که در آستانه نیمه شعبان وجود شهر و آدمهایش را سرشار از شوری شیرین کرده است.
نوای مولودی خوانیهایی که حین عبور از خیابان گوش نوازی میکند، سینیهای شیرینی و شربتی که حین رانندگی و وسط ترافیک کامت را شیرین میکند و لبخند به لبانت مینِشاند، بنرهایی که گوشه گوشه شهر، بیننده را به جشن و مراسمی در مساجد و هیئات دعوت میکند و آماده کردن مساجد برای احیای شب نیمه شعبان از دیگر جاذبههایی است که در این روزها چشم نواز شده و فضای روزمرگیهای ما را تحت تأثیر گرمای خود قرار داده است.
نیمه شعبان و جشنها و برنامههایش در کنار تأثیر بر فضای عمومی جامعه، فضای خانوادگی ما را هم تحت تأثیر قرار میدهد، چنان که اغلب در این روزها به جشنهای ازدواج و نامزدی و یا مهمانیهایی که مدتها منتظر برگزاریشان بودیم، دعوت هستیم.
نیمه شعبان جشنها و فضاسازیهایش، حال و هوای شخصی ما را هم متأثر میکند، اوجگیری حس و حال عبادت جمعی و برگزاری احیای شب نیمه شعبان که در چند سال اخیر شبیه به احیای شبهای قدر در ماه مبارک رمضان، در جذب مخاطب موفق بوده این تغییر ذائقه مناجات و عبادت را نشان میدهد، تغییری که بیش از هر چیز عطش به ظهور منجی و انس با او را فریاد میزند!
فضای خدمات اجتماعی هم در ایام نیمه شعبان شور و حال دیگری را تجربه میکند؛ گروههای جهادی و خیران به اسم امام زمان(عج) و به برکت سالروز ولادت باسعادتایشان، جدیت بیشتری در محرومیت زدایی، رونق بخشیدن به سفره محرومان و کاهش دردهای نداری و نیاز مییابند، برای همین هم بازار تهیه بستههای معیشتی در مساجد و هیئات، تخصیص کمکهای درمانی و دارویی، تأمین لباس و دیگر ملزومات اولیه برای نیازمندان به ویژه کودکان کار و زنان بیسرپرست و بدسرپرست و به طور کلی نشاندن لبخند بر لب دردمندان به نامِ نامی امام زمان(عج) در این روزها بشدت داغ میشود و دامنه کار حتی به تهیه جهیزیه برای نوعرؤسان نیازمند و آزادی زندانیان جرائم مالی و غیرعمد گسترده میشود انگار که تلاشی پنهان و قراری نانوشته وجود دارد تا آن رونق اقتصادی و آن فضای غنا که روایات از عصر ظهور امام مهدی(عج) ترسیم کردهاند، حتی به قدر چند روز تمرین و تجربه شود.
این شادیها در کنار خوب کردن حال ما، پاسخ دندان شکن به آنهایی است که شیعه را متهم به غمبازی و حزن میکنند که منتظر هر فرصتی است تا روضه برپا کرده و عزاداری کند اما نیمه شعبان نشان میدهد که شیعه غم و شادیاش بسته به غم و شادی امامش است وقتی امام زمان(عج) شال سیاه بر گردن انداخته و غم بر دل دارد بساط روضه برپا میکند و وقتی کام دنیا به قدوم موالید آلالله(ع) شیرین است، رخت شادی بر تن کرده و این شادی را در بوق و کرنا میکند و برای همه در آن سهم قائل است.
اما... با همه شور و هیجانی که نیمه شعبان و سالروز ولادت امام زمان(عج) با خود میآورد و فرصت شاد بودن از جنس حقیقی را به ما میدهد، اما مثل تمام غروبهای جمعه یادمان میآورد که در عصر غیبت، غریب افتادهایم و یک سال دیگر هم گذشت و خبری از حلول بهار واقعی و حوّل حالنای حقیقیمان نشد، همین غم منتظران واقعی را بس است غمی که حتی در پسِ شادیهای نیمه شعبان حساش کرده و زیر لب زمزمه میکنیم: «بیا چشمه غصههای مرا/پر از جوشش شعر امید کن».
نظر شما