دکتر «اسماعیل مجللی»، نویسنده، محقق و پژوهشگر تعزیه و نمایشهای آیینی و سنتی و تعزیه خوان در گفت وگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان درباره برکات تاریخی تمدنی و فرهنگی هنری حضور و شهادت امام رضا(ع) در ایران، اظهار کرد: شمار مناظرات امام رضا(ع) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین، و فرق اسلامی فراوان است. مباحث این گفتوگوهای علمی که به آرامی و در جو صمیمی برگزار میشد در باره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیاء الهی، عصمت آنان جبر و اختیار و امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهل بیت (ع) احادیث، دعا و احکام دین بود. این رویدادها موجب شد تا پس از شهادت امام رضا(ع) در ایران تحولاتی عظیمی در فرهنگ و هنر ایرانی به وجود آید.
تغییر آداب زیارت با حضور امام رضا(ع) در ایران
وی ادامه داد: هرچند که زیارت و آستانبوسی مزار اهل بیت(ع) تا پیش از حضور امام رضا(ع) در ایران وجود داشت و زیارت مکه و کربلا برای همگان به نوعی آزاد بود ولی پس از حضور امام رضا(ع) و تدفین ایشان در ایران، آداب زیارت حال و هوای دیگری پیدا کرد. راه اندازی کاروان هایی که به قصد زیارت امام رضا از اقصی نقاط کشور به سمت مشهد حرکت می کردند یکی از این تحولات است. مشقت ها و سختی های زائران از قبیل وجود راهزنان، مرگ و میر زائران در بین راه، بازماندن از قافله، شفا یافتن بیماران و... سوژه هایی برای خلق آثار داستانی و شعر و... در فرهنگ ایرانی به وجود آورد. نکته دیگر خلق اصطلاح «مشهدی» بود. مشهدی اصطلاحی رایج در سراسر کشور است و عموما به اشخاصی که توفیق زیارت امام رضا(ع) را پیدا نکرده اند، اطلاق میشود. همانگونه که برای شخصی که حج رفته است، اصطلاح حاجی و شخصی که به کربلا سفر کرده اصطلاح کربلایی به کار می برند.
وی با اشاره به برخی آیین هایی که در منطقه خراسان و بخصوص مشهد پس از شهادت امام رضا(ع) خلق شده اند، گفت: برگزاری آیین های مختلف نمایشی از دیگر تاثیرات حضور امام رضا(ع) در ایران به شمار می آید؛ مانند آیین عزاداری نمایشی که در دوران دیالمه از خلقت آدم تا زیارت امام رضا(ع) را برای مخاطبان اجرا می کردند. آیین نقاره کوبی که در صحن مطهر علی بن موسی الرضا(ع) اجرا می شود و اکنون به عنوان یکی از گونه های هنر موسیقی ایرانی به شماره می آید یکی از آثار فرهنگی و هنری است که عنوان شد. سازهایی همچون نقاره و کرنا که از سازهای فلکلور خراسان محسوب می شوند، از برکت وجود امام رضا(ع) رنگ و روی مذهبی به خود گرفته اند.نقاره زنی که قبل از طلوع و بعد از غروب خورشید به عنوان استقبال و بدرقه خورشید انجام می شود نیز یکی از این آیین هاست. در مراسم دیگری همچون نشان دادن شکوه پادشاهی، جشن ها و اعیاد، اعلام فتوحات و آمادگی برای نبرد که رفته رفته بر موسیقی محلی نیز تاثیری شگرف گذاشت.
مجللی در ادامه بیان کرد: مناقب خوانی نیز از دیگر رویدادهایی است که مرهون حضور امام هشتم(ع) در ایران و خراسان است. ماجرا از این قرار است که سرودههای شعرا در مدح و منقبت امامان معصوم(ع) توسط گروهی که مناقب خوان نامیده میشدند، برای مردم کوچه و بازار خوانده میشد. مناقب خوان ها شبیه مداحان عمل میکردند با این تفاوت که کار آن ها محدود به اوصاف امامان و ائمة شیعة امام علی(ع) بوده و در این زمینه به نقل حدیث و روایت و داستانهای حماسی و مذهبی میپرداختند. به همین دلیل این قبیل اشعار را مبدا اصلی حماسه نامههای مذهبی میدانند. در منقبت خوانیهای استان خراسان درباره کرامات امام رضا(ع) اشعاری خوانده میشد. این اشعار اگر چه عاری از داستانهای حماسی بودند ولی از لحاظ آموزشی و اخلاقی نکات مهمی را در بر داشتند. این اشعار که با حمد خداوند و نعت پیامبر اسلام و حضرت علی شروع میشدند، به بیان فضایل اخلاقی امام رضا بدون بیان داستانی زندگی ایشان میپرداختند.
این پژوهشگر آیین های سنتی در پاسخ به این سوال که «آیا بازگشت زائران از مشهد در شهرهای مختلف ایران با مراسم و آیینی همراه بوده است؟»، تأکید کرد: بله. هنگام بازگشت مسافران از مشهد، دسته ای از مردم به استقبال و بدرقه زائر می رفتند و تا مسافتی بسیار کوتاه زائر را همراهی می کردند. در هنگام بازگشت زائر را به در منزل می رساندند. در این بین شخصی به خواندن منقبت اهل بیت و گرفتن صلوات از مردم می پرداخت که به چاوشی خوانی معروف بود.
نمونه ای از اشعار چاوشی خوانی را برای شما می خوانم:
شکر خدا که تیر دعا بر هدف رسید روی سیاه ما به ضریح نجف رسید
بارالها کن نصیب شیعیان هر سال ها هم نجف هم کربلا هم مشهد شاه رضا
تاثیر آستان قدس بر هنر ایرانی اسلامی
مجللی درباره تاثیر بارگاه نورانی امام رضا(ع) بر هنر ایرانی، بیان کرد: به گفته علامه دهخدا، نقال کسی است که قصه و حکایت بیان میکند یا کسی که در قهوه خانهها و مجامعی از این قبیل داستانهای حماسی و سرگذشت پهلوانان و عیاران را به آهنگی خاص نقل میکند. نقل های دینی و مذهبی گونه ای از هنر نقالی است. بخش قابل توجهی از نقلهای مورد استفاده در نواحی ایران از مضمون دینی و مذهبی برخوردار است. بعضی از نقلهای مذهبی مستقیما تعدادی از احادیث قرآنی یا روایات دینی و مذهبی را به عنوان جوهر اصلی خود برگزیدهاند. نقل معجزات حضرت امام رضا (ع) نمونه ای از این گونه نقلها است. در نقلهای مربوط به امام رضا(ع) داستان سفر ایشان از مدینه به طوس مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین ویژگی این نقل، افزودن شاخ و برگهای عامیانه به اصل داستان و آوردن معجزات و کرامات امام رضا(ع) است. گروه دیگری از این نقلها مستقیما در رابطه با معنویات خاص و یا کرامات انبیا، اولیا و امامان شیعه است. نقل ضامن آهو از جملة این نقلها است. داستان این نقل حکایت ضمانت امام رضا نزد صیاد جهت آزادسازی آهویی است که بره شیرخوارهاش در انتظار او است.
سهم بالای زندگی امام رضا(ع) در تعزیه ها
وی تأکید کرد: هنر نمایش نیز از این ثاتیرپذیری بی نصیب نمانده است. البته نمایش ایرانی را که باید با هنر شبیه خوانی شناخت. که پس از حضور امام رضا(ع) در ایران تحت تاثیر قرار گرفت، متون نمایشی بسیاری براساس زندگی امام رضا(ع) در هنر تعزیه خلق شد. هرچند که تعزیه بر مبنای واقعه عاشورا شکل گرفت ولی رفته رفته بر اساس زندگی سایر ائمه نیز مجالس تعزیه سروده و اجرا می شوند. از میان امامان معصوم، بعد از امام حسین (ع)، امام رضا(ع) بیشترین داستان های تعزیه را به خود اختصاص داده که بر اساس زندگی این بزرگوار و همچنین واقعه های مربوط به پس از شهادت ایشان به صورت متون نمایشی تعزیه در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. تعزیه شکل تکامل یافته مراسم و سوگواریهای مذهبی است که از قرون اولیه اسلامی در ایران رواج یافتند که خود این مراسم نیز ریشه در آیینهای قبل از اسلام داشتند. از زمان عضدالدوله دیلمی در قرن چهارم هجری، به راه انداختن دستههای عزاداری رواج یافت. برپایی دستههای سوگواری در سوگ سیاوش، از قبل از اسلام آغاز شده بود. این دستهها شعرهایی را در ذکر مصایب شهدای کربلا میخواندند. این اشعار که گاه به صورت سوال و جواب خوانده میشد بعدها در شکل گیری گفتوگوی نمایشهای دینی نقش عمدهای داشتند.
وی افزود: این مراسم و تظاهرات مذهبی با رسمیت یافتن مذهب شیعه در دوره صفوی، شکل و هیبت منظم و سازمان یافته ای پیدا کرد و به تدریج با نوشته شدن حماسههای مذهبی و کتابهایی در مدح و منقبت خاندان پیامبر (ص) و نیز ظهور پدیدهها و عناصر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مراسم دیگر چون روضه خوانی، واقعه گویی، نقالی، مناقب خوانی، حمله خوانی در اواخر دورة صفویه به شکل و صورت کنونی درآمدند. البته تعزیه و تعزیه خوانی در تمام مناطق ایران در یک زمان و به یک شکل رواج نیافت و از نظر کیفیت و شیوه اجرا یکسان نبود.
مجللی اضافه کرد: شخصیت امام رضا(ع) در تعزیه ها به دو صورت معرفی می شود. نخست تعزیه هایی که ماجرای آن مربوط به دوران حیات امام است و حضور فیزیکی امام را به وضوح می توان درک کرد. مانند مجلس تعزیه شهادت امام رضا(ع)، امام کاظم(ع) و... . ساختار مجلس تعزیه شهادت امام رضا(ع) بدین گونه است که امام از مدینه به طوس در حال حرکت است و اتفاقاتی برای ایشان در طول مسیر رخ می دهد و پس از حضور در طوس اتفاقات دیگری برای امام به وجود می آید و در نهایت با شهادت امام تعزیه به پایان می رسد.
وی در ادامه بیان کرد: خط اصلی داستان این مجلس، سفر امام به ایران و شهادت حضرت است اما در این بین، این اتفاقات به جذابیت و کشمکش داستان اصلی کمک میکنند. اتفاقات و داستان های مسیر حرکت امام از مدینه به طوس عبارت اند از: شفا دادن کور، دیدار با مرد سلمانی و ملاقات او هنگام مرگ، خشک شدن باغ با نفرین امام و ضمانت آهو و شرمساری صیاد، مکر پیرزن برای ضربه زدن به شخصیت امام و رسوا شدن او با مرگ پسرش. این داستانها علی رغم ارتباط با یکدیگر، ساختمان و قصهای مستقل دارند و هر یک دارای آغاز، میانه و پایان هستند. در مجلس شهادت امام رضا داستانهای فرعی در بستر داستان اصلی قرار گرفته اند؛ به طوری که هیچ گاه پراکندگی در خط داستانی احساس نمیشود. این تکنیک داستان پردازی به زیبایی توانسته بدون انقطاع ذهنی مخاطب از داستان اصلی، توجه او را به خرده داستانهای نمایش نیز جلب کند.
این تعزیهخوان در ادامه بیان کرد: بخش دوم مربوط به ماجراهای دوران حیات امام رضا(ع) است ولی حضور امام به صورت عینی در این مجالس دیده نمی شود. مانند مجالس تعزیه عزیمت امامزادگان از مدینه برای دیدار امام رضا(ع) که در راه کشته می شوند. آمار این مجالس بالغ بر پنجاه مجلس می باشد. مانند مجلس تعزیه شاهچراغ که درمورد حضور شاهچراغ برادر امام رضا(ع) در ایران و چگونگی شهادت ایشان است. همچنین تعزیه های مربوط به امامزاده های مدفون در ایران که در همه این شبیه نامه ها امامزادگان برای دیدار با امام رضا(ع) وارد ایران می شوند و در اقصی نقاط کشور ایران توسط حاکمین بلاد کشته میشوند. اما بخش سوم تعزیه خوانی ماجراهای مربوط به پس از حیات امام رضا(ع) که این نوع با فرهنگ ایرانی سنخیت بیشتری دارد و حضور امام رضا(ع) را به صورت امام غیبی مشاهده می کنیم. ماجراهای این مجالس بیشتر مربوط به زیارت مزار امام هشتم(ع) و اتفاقاتی است که برای زایرین رخ می دهد. در این مجالس فرهنگ های مختلفی همچون چاوشی خوانی و قافله زوار وجود دارد که به صورت کلی نمایانگر فرهنگ اصیل ایرانی است. مجالسی همچون زوار ترکمن که ماجرای خانواده ای است که برای زیارت امام رضا(ع) عازم خراسان می شوند و در راه گرفتار حمله راهزنان می شوند و توسط امام رضا(ع) نجات می یابند.
وی در ادامه بیان کرد: تعزیه هرمز چاریار؛ ماجرای مرد تاجر سنی مذهبی است که برای تجارت وارد مشهد می شود و به اطرافیان می سپارد مراقب آن باشند که پسرش به زیارت امام رضا نرود اما پسر به زیارت می رود و در حرم رضوی با مرد درویشی آشنا می شود و... تعزیه زوار غریب؛ ماجرای عزیمت زائری است که برای زیارت کربلا همراه کاروانی به راه می افتد و در راه از قافله عقب میماند و به صورت ناخواسته به قافله مشهد می پیوندد.
مجللی درباره تاثیرپذیری هنرهای دیگر از حضور امام هشتم(ع) و بارگاه منور آن حضرت(ع) در ایران، گفت: پرده خوانان با نصب پرده های قهوه خانه ای به شرح ماجرای کربلا می پردازند، در بخشی از این پرده نقاشی قهوه خانه ای ماجراهای مربوط به زندگی امام رضا و کرامات ایشان نقاشی شده است.اتفاقاتی از قبیل شفای بیمار توسط امام ،آتش گرفتن باغ و باغبان دشمن امام و ... از دیگر موارد مربوط به تاثیر امام رضا بر نقاشی ایرانی، خلق مینیاتورهایی با موضوع امام رضا توسط هنرمندان است. پرده خوانی هنر دیگری است که مرهون حضور امام رضا(ع) در ایران است. در ایران، در برخی مراسم، نقال، داستان خود را از روی تصویری که روی پرده کشیده شده است شرح میدهد. موضوع تصاویر پرده خوانی دو بخش است: بخش اول: داستانهای کهن ایران و حماسههای ملی، بخش دوم: حماسههای مذهبی و داستانهایی از زندگی امامان معصوم و مصایب شهادت امام حسین و یارانش. در بین پرده خوانیهای مذهبی میتوان به پردة سفر امام رضا(ع) و شرح معجزات وی از جمله شفا دادن کور، ضمانت آهو و داستان نجات زائر غریب اشاره کرد.
وی درباره تاثیر هنر عکاسی از حضور امام هشتم(ع)، بیان کرد: تاثیر امام رضا(ع) بر هنر عکاسی نیز قابل توجه است. در هر خانه و کاشانه ای عکس یادگاری از اهل خانه در دیوارهای منازل دیده می شود که در حرم رضوی گرفته شده است. این عکس ها با پیش زمینه نقاشی شده از حرم رضوی و ماجراهای مربوط به امام رضا تهیه شده اند. زائرین با پوشیدن لباس های عربی، درویشی و... در کنار ماکت هایی از حیواناتی همچون آهو، شیر و... عکس زیارتی تهیه می کنند. عکس زیارتی فقط و فقط مخصوص مشهد است و در هیچ شهر زیارتی دیگری چنین موضوعی وجود ندارد. عکاس زیارتی و زائر هر دو تلاش میکنند فضایی روحانی در تصویر به وجود آورند تا به یادگار ثبت شود و حضور ذهنی و مذهبی آن ها را با هم همراه کند. این تعاملی است بین فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم و تکنولوژی ثبت تصویر با دوربین عکاسی. البته این نوع عکاسی بسته به شرایطی تاریخی و سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات فراوان شده، زیرا بافت اجتماعی که عکس در متن آن به وجود میآید معنای فرهنگی بسیار متفاوتی به عکس میدهد.
مجللی ابراز کرد: در عکاسی زیارتی مهمترین مسئله و محور اصلی، پسزمینه است، پیشینة استفاده از پرده، به عنوان پسزمینه در عکاسی، به همان ابتدای شروع عکاسی برمیگردد. در عکاسی زیارتی پرده وسیلهای برای بیان زیبایی و بازسازی دنیای خیال است. پردههای زیارتی خیالانگیزند، فضاهای ذهنی و تخیلات مذهبی با هم همراه میشوند تا زمینهای که زائر در آن قرار میگیرد و از او عکسی به یادگار باقی بماند، به رمزگان فرهنگی و مذهبی او نزدیک باشد. گویی او عکسی در عالم خیال و رؤیا گرفته است. ذات عکس حضور واقعی را گوشزد میکند و پرده دنیای خیالی و ماورایی را. در حقیقت ما را وارد دنیای فرا واقعی میکند.
وی تأکید کرد: رنگآمیزی عکسهای سیاه و سفید در عکاسخانههای حرم بارگاه بسیار رایج بود معمولاً پسزمینه پردهها را رنگآمیزی میکردند تا به واقعیت فضا نزدیکتر شوند. با ورود فیلمهای رنگی و ثبت رنگها در عکاسی دیگر نیازی به رنگآمیزی عکسها نبود و فیلم رنگی در عکاسخانههای حرم ـ بارگاه مورد استقبال فراوان قرار گرفت. البته عکاسی در خود حرم، توسط عکاسان سیار ادامه داشت هرچند بعد از بمبگذاری منافقان در حرم امام رضا در سال ۱۳۷۱ عکاسی در خود حرم کاملاً ممنوع شد به طوری که با عکاسان برخورد میشد.
مجللی اضافه کرد: به جز پرده از مهمترین ابزار عکاسی زیارتی، صحنهآراییها و لباسهای مذهبی و ژستهای مشتریان است. زائران میخواهند در تصاویر، خالصانهترین لحظه زیارتی خود را با ژستهای مذهبی و حالتی از نیایش به تصویر کشند؛ با دستهایی بر روی سینه و یا با نگاه متوسلانه به بارگاه حضرت، خلوص هرچه بیشتر خود را در برابر امام رضا (ع) ثبت کنند و با داشتن این عکس دیگران را در رابطه روحانی خود شریک کنند. پوششها و صحنهآراییها به تجسم هرچه بیشتر واقعیت ذهنی مردم کمک میکنند. لباسهای عربی یا لباسهای درویشان به همراه کشکول و تبرزین همه نشانههایی است که زائر را از عصر خود جدا میکند و به گذشته و زندگی گذشتگان ارتباط میدهد، زیرا میخواهد از حیث نشانههای ظاهری نیز به یاران امام رضا(ع) نزدیک شود. از مجسمههایی چون آهو و شتر برای صحنهآرایی عکسها استفاده میکنند. شتر از آن جهت که همچون افراد همعصر در رکاب حضرت باشد و آهو باوری است مذهبی مبنی بر آنکه امام رضا ضامن آهویی شود که به او پناه میآورد. عکاس و مشتریان همه تلاش میکنند ذهن را به خدمت اسطورهسازی درآورند. مثل صحنه تئاتر تعزیه، میخواهند بینندگان عکسهایشان را با خود همراه کنند. زائر با این عکس میخواهد دیگران را مطمئن سازد که با این سفر زیارتی، سفری به عالم دیگر کرده است و این تجسم ذهنی را با ثبت دوربین نشان میدهد. نکته قابل توجه اینکه شرایط فرهنگی و تغییرات سیاسی نیز بر این نوع عکاسی تاثیر گذاشت: نمونههایی از عکسهای اوایل انقلاب اسلامی موجود است که حرم امام رضا(ع)، همراه عکسی از امام خمینی و آیتالله گلپایگانی مونتاژ شده است.
بعد از رواج دوربین دیجیتال و استفاده از نرمافزار فتوشاپ و شکل گرفتن عکس در فضای مجازی، نگاه متفاوتی در کارها ایجاد شده است. پردهها که پر از رمزگان و نشانههای زیارتی بود اکنون کمتر استفاده میشود؛ پردههای زیارتی فقط نشانهای از گذشته عکاسی حرم بارگاهها در عکاسخانه هستند و بیشتر مردم خواهان آناند که عکسشان با عکسهای موجود در حرم، صحن و بارگاه مونتاژ کامپیوتری شود تا آن ها در فضایی واقعیتر قرار گیرند. ثبت واقعیت و حضور مادی مهمتر از فضاهای ذهنی زائر است. در این عکسها نشانهها و ژستهای مذهبی خیلی به ندرت دیده میشود. عکس شخص را به همراه عکسهای مختلف که از حرم موجود است طوری مونتاژ کامپیوتری میکنند که فرد کنار حوض یا سقاخانه بنشیند یا کنار ضریح بایستد. پیشرفت و تغییر فناوری و شکل گرفتن عکس در فضای مجازی حال و هوای این نوع عکاسی را تغییر داده است. اما عکس زیارتی همچنان در فرهنگ عامه به فعالیت خود ادامه میدهد.
نظر شما