خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: نزدیک به ۵۴ سال خاندان اسد بر سوریه حکومت کردند که این حکومت طولانی با حافظ اسد در سال ۱۹۷۰ آغاز شد و با بشار اسد در هشتم دسامبر ۲۰۲۴ پس از بیش از نیمه قرن حکومت این خاندان به پایان رسید.
نیروهای مخالف سوریه امروز (یکشنبه ۱۸ آذر) بر کاخ ریاست جمهوری دمشق درحالی تسلط یافتند که رئیس جمهوری سوریه دمشق را به مکان نامعلومی ترک کرد.
حافظ اسد؛ معمار سوریه
حافظ اسد در کودتای حزب بعث در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۰ با آغاز دوره جدید در سوریه به قدرت رسید.
در آن زمان، سوریه به نبود ثبات سیاسی شناخته شد، به طوری که شاهد بر کودتاهایی در تاریخ پس از استقلال سیطره یافت.
حافظ اسد، پایگاه قدرت خود را به عنوان فرمانده نیروهای هوایی سوریه و وزیر دفاع بنا کرد. راهبرد حافظ اسد استفاده از اختلافات نژادی، مذهبی و سیاسی در سوریه بود.
رژیم او به این معنا بود که او تبدیل به محور اصلی شد که بخشهای دولت را به هم متصل میکرد و نتیجه آن یک ساختار نهادی ضعیف بود که جانشینان او را با شالودهای شکننده باقی گذاشت.
حافظ اسد اقلیت علوی را که به طور سنتی یک گروه به حاشیه رانده شده بود، به مقاماتی در ارتش و دولت ارتقا داد.
طایفه علوی
پس از استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶، طایفه علوی به عنوان قدرت مهمی در دو عرصه اصلی حرکتهای سیاسی و نیروهای مسلح برجسته شدند.
این تحول به عنوان خروج از وضعیت تاریخی شکنندهشان بود. به طوری که علویها نفوذخود را در ساختار قدرت در سوریه حفظ کردند.
این اقبلت که نزدیک به ۱۲ تا ۱۵ درصد از ساکنان سوریه را قبل از جنگ تشکیل میدادند، پایگاه حمایتی مهم نظام سوریه بود.
این حمایت ناشی از در حاشیه بودن تاریخی آنها در جامعه و فرصتی که در دوره اسد به آنها به ویژه در ارتش و دستگاههای امنیتی داده شده بود.
حزب بعث که سال ۱۹۴۷ تاسیس شد، تلاش کرد تا قومگرایی عربی و سکولاریسم و سوسیالیسم و مبارزه با امپریالیسم را یکی کند.
آرمانهای سکولار و فراگیر حزب بعث، جایگزین جذابتری برای اخوانالمسلمین، یک سازمان اسلامگرای سنی که در مصر تأسیس شد و طرفداران زیادی در سوریه پیدا کرد، فراهم کرد.
انتقال موروثی قدرت
حافظ اسد پس از مدتی از حکومتش، قصد کرد که حکومت را به پسرش، «باسل» که برای رهبری آماده میشد؛ منتقل کند.
با این حال، با فوت غافلگیرانه باسل در حادثه تصادف رانندگی در سال ۱۹۹۴، حافظ به فرزند دومش یعنی بشار روی آورد. بشار چشم پزشک بود و در سیاست مهارتی نداشت.
هنگامی که حافظ در سال ۲۰۰۰ فوت کرد، بشار مناصب حکومتی را برعهده گرفت و منصب خود را در همه پرسی با ۹۷ درصد آرا تثبت کرد.
ظهور بشار در ابتدا با خوش بینی روبرو شد، زیرا او نه تنها نظام پدرش را به ارث برد، بلکه حلقه درونی پدرش را نیز به ارث برد که متشکل از رهبران انقلابی مسن بود که از دهه ۱۹۷۰ بر نهادهای اصلی دولتی کنترل داشتند.
اولین سالهای حکومت بشار با تلاشهایی برای جایگزینی متحدان پدرش با افراد نزدیکش که بیشتر آنها متعلق به نخبگان سوریه بودند، مشخص شد.
حلقه درونی بشار هیچ گونه ارتباط مردمی نداشت و همین امر نظام را از جمعیت روستایی در سوریه منزوی کرد.
ضعف نهادهای دولتی در دوران بشار مصادف بود با ظهور گروه محدودی از نخبگان که حول یک خانواده متمرکز بودند.
شخصیت هایی مانند ماهر، بشری، همسرش، آصف شوکت، نقش عمده ای در دستگاه امنیتی و نظامی رژیم داشتند.
قدرت اقتصادی در دستان نزدیک به نظام، به ویژه رامی مخلوف، پسر عموی بشار، که بیش از ۶۰ درصد از اقتصاد سوریه را کنترل میکرد، متمرکز بود.
شاخصه حکومت اسد سرکوب بود که مشهورترین آن در سال ۱۹۸۲ رخ داد که ارتش سوریه انتفاضه مسلحان جماعت اخوان المسلمین را در شهر حماه سرکوب کرد. که تعداد ۱۰ تا ۴۰ هزار نفر کشته شدند و خشونت آمیزترین سرکوب در تاریخ خاورمیانه را رقم زد.
اعتراضهای ۲۰۱۱
این روش سرکوب در دوره بشار اسد ادامه داشت و اوج آن در سال ۲۰۱۱ میلادی بود.
این اعتراضها از درعا آغاز شد و به سمت جنگ داخلی پیش رفت، به طوری که صدها هزار نفر کشته و میلیونها نفر آواره شدند.
دوره بشار اسد به نبود مدیریت اقتصادی و نبود برابری مشخص شده است. به طوری که تولید ناخالص داخلی سرانه بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ دوبرابر شد، اما این مزایا در میان نخبگان کوچک متمرکز بود.
فقر گسترده، بیکاری و فساد نارضایتی عمومی را تشدید کرد.
خشکسالی شدید در اواخر قرن ۲۱، که با مدیریت ضعیف منابع تشدید شد، صدها هزار نفر از ساکنان روستایی سوریه را مجبور به مهاجرت به مناطق شهری کرد.
استراتژی بقای نظام اسد، ریشه در مدل «دولت در سایه» دارد، جایی که قدرت واقعی خارج از نهادهای رسمی است.
این سیستم که به گونه ای طراحی شده است که در برابر کودتا مقاوم باشد، بر روی همپوشانی سرویس های امنیتی و شبکه های حمایتی متکی است ...
باوجوداثربخشی آن در حفظ کنترل، حکومت سوریه را مبهم و غیرقابل پاسخگویی کرده است.
پس از گذشت ۱۳ سال از جنگ داخلی در سوریه، مخالفان این بار در سال ۲۰۲۴ به رهبری هیئت تحریر الشام حمله بی سابقهای را بر نظام بشار اسد انجام دادند.
سقوط اسد
هیچ کس انتظار نداشت نظام بشار اسد به این راحتی و در این زمان کم سقوط کند و باوجود سالها درگیری تلخی که این کشور مدتها داشت، به نظر می رسید که نظام توانسته است بیشتر موارد را تحت کنترل درآورد. اما حوادث ناگهان شتاب گرفت و نظام با سرعت شگفت انگیزی در دسامبر ۲۰۲۴ سقوط کرد.
پس از نبردهای کوتاه اما سرنوشتساز، گروههای مخالف توانستند کنترل بسیاری از زندانهای معتبر در حومه دمشق، قنیطره و حمص را به دست بگیرند. در صحنهای که نماد پیروزی مخالفان بود، هزاران زندانی پس از مذاکرات کوتاهبا ناظران زندانها آزاد شدند که این مسئله برای موفقیت مخالفان درسرنگونی بشار اسد، شتاب بیشتری بخشید.
در زمانی که گروههای مخالف به پیشروی خود به سمت دمشق ادامه میدادند، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، بر اساس گزارشها، سوار بر هواپیمایی از پایتخت که به مقصدی نامعلوم در حرکت بود.
این درحالی است که محمد غازی الجلالی، نخست وزیر سوریه، درباره او می گفت که همچنان در سمت خود است و کشور را ترک نخواهد کرد. اما هیئت تحریر الشام که مرتبط با سازمان القاعده است، به رهبری احمد الشراع (ابومحمد الجولانی) توانست دمشق را فتح کند و بشار اسد این کشور را به مکان نامعلومی ترک کرد.
سقوط نظام بشار اسد را نمی توان بدون نگاه به تاریخ طولانی خاندان اسد که بیش از پنجاه سال بر سوریه حکومت کردند، درک کرد.
آغاز این دوران با حافظ اسد بود که در سال ۱۹۷۰ پس از کودتای نظامی به قدرت رسید و تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۰ در قدرت باقی ماند. پس از مرگ حافظ اسد، قدرت به پسرش بشار رسید که گمان میرفت راه پدرش را ادامه دهد، زیرا قانون اساسی اصلاح شد تا او بتواند در سنین پایین ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد. اما تقریباً ۲۴ سال پس از روی کار آمدن بشار اسد، هیچ کس در عدم امکان تداوم این نظام به ویژه با وقوع جنگ داخلی۲۰۱۱، شک نداشت.
اسد نتوانست کنترل کامل بر خاک سوریه را به ویژه با تشدید نقش مخالفان مسلح در سال های اخیر بازگرداند.
اما چالشها همچنان پابرجاست، زیرساختها ویران شدهاند و بسیاری از مناطق تحت کنترل گروههای مسلح مختلف زندگی میکنند، در حالی که در غیاب حکومت مرکزی قوی، اسرائیل همچنان از وضعیت موجود در مناطق راهبردی بهرهبرداری میکند و سوری ها باید بر اختلافات شان غلبه کنند و با یکدیگر در بازسازی نهادهای ملی همکاری کنند تا بتواند کشور را بازسازی کنند و حاکمیت را بازگردانند.
نظر شما