خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: داود احمدزاده کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشت اختصاصی درباره تحولات سوریه و آینده این کشور نوشت: فروپاشی نظام بشار اسد در بازه زمانی کوتاه و تحولات سیال آن, آینده سیاسی سوریه را با ابهامات جدی روبرو ساخته است. گذر از وضعیت بحرانی و نیل به آرامش و ثبات نسبی در این کشور جنگ زده نیازمند تعامل بازیگران داخلی و منطقه ای است و هرگونه تعارض منافع و تلاش برای کسب منفعت بیشتر از سوی عناصر دخیل در بحران میتواند شرایط را با دشواری بیشتری همراه سازد. در اینجا نگاهی به نقش بازیگران منتفذ دربحران سوریه و سناریوهای پیشرو میاندازیم :
ترکیه
نقل است ترکیه چه به شکل پنهان و علنی مهمترین قدرت خارجی است که از مخالفین بشار اسد و در راس آن هیئت التحریر شام حمایت کرده و میکند. این کشور از نظر جغرافیایی در شمال غربی با مناطق مخالفین سوریه همسایه است و دولت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه از قیام بهار عربی در سال ۲۰۱۱ علیه نظام بشار اسد، در تدارک یک جنگ نظامی و روانی بوده است .
ترکها با چشمداشت تاریخی به خاک سوریه و بر اساس تز عثمانگرایی همواره از گروههای همسوی خود و مخالف بشار اسد به وِیژه گروههای تندرو سلفی حمایت کردند قبلا جبهه النصره در حلب و ادلب با پشتیبانی ترکیه و حتی برخی کشورهای عربی توانسته بود در مقابل نیروهای دولتی سوریه و حامیان آن به برخی دستاوردهای مهم دست یابد.
شاخه القاعدهای سوری جبهه النصره با تغییر نام به رهبری محمد جولانی به تحریر الشام در توافق با برخی گروههای مخالف دیگر توانست ضمن حفظ آرایش جنگی در مناطقی چون ادلب از ضعف دولت مرکزی سوریه و نیز تحولات منطقهای به ویژه جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل شرایط را برای آغاز حمله برق آسا به نظامیان وابسته به اسد تصرف دمشق مهیا کند . این درحالی بود که تحریر الشام سلاح پیشرفته ای از ترکیه و حتی غرب (پهپاد) دریافت کرده بود.
از زمان شکست داعش در سوریه ترک ها نگران ظهور یک نهاد کرد سوری در شمال سوریه به رهبری نیروهای کرد دموکراتیک سوریه بوده اند، اگرچه یک سازمان سوری است، اما ریشه در کردهای مخالف ترکیه دارد.
زمانی که نیروهای عراقی، سوریه و کرد عراقی در اوج حمله داعش در سال ۲۰۱۴ در تنگنای نظامی قرار داشتند، ایالات متحده در قالب ۹۰۰ سرباز در شمال سوریه با همکاری با این نیروها در زمینه نظامی با حمایت و پشتیبانی اطلاعاتی به مهمترین شریک راهبردی کردها تبدیل شدند تا از ظهور مجدد داعش در منطقه جلوگیری شود.
برای ترکها، مهمترین هدف، ریشهکن کردن نیروهای دموکراتیک سوریه، متحد آمریکاست. اردوغان حساسیت کردهای سوریه را در سیاست داخلی بالا برده است، نه تنها برای اینکه شهروندان کرد خود را در حالت دفاعی قرار دهند، بلکه به عنوان وسیله ای برای منحرف کردن افکار عمومی درقبال مسائل حقوق بشری استفاده می کند
با این حال، منطق واقعی، اگرچه به طور علنی بیان نشده است، اما ترس از این است که کردهای سوریه با هر دولت مرکزی در دمشق برای دستیابی به یک موقعیت خودمختار معامله کنند، درست مانند کردهای عراق پس از جنگ عراق، ترکها به خوبی به یاد دارند که ایالات متحده عامل اصلی کمک به کردهای عراق برای ایجاد حکومت منطقه ای کردستان امروزه بود. ایالات متحده یک بار دیگر با یک نهاد کرد دیگر در اتحاد است و ترس آنکارا از تکرار تاریخ ضرورت مقابله با کردها را دو چندان ساخته است.
در نتیجه، همسویی آمریکا با کردهای سوری به عامل اصلی اختلاف بین آنکارا و واشنگتن تبدیل شده است.
ترکیه در روزهای نخست حمله مخالفین از ادلب سعی کرده به ظاهر از پیشرویهای گروههای مسلح فاصله بگیرد و تاکید کرد که در این عملیات دخالتی ندارد. این در حالی است که از زمان آغاز قیام علیه حکومت اسد از مخالفان حمایت کرده است و مرزهای خود را به روی آوارگان سوری باز کرده است.
اسرائیل
اسرائیل پس از آتش بس موقت با حزب الله لبنان تمام توان خویش برای فشار بیشتر به حماس برای پذیرش شروط این رژیم در مبادله اسرا را بکار گرفت. با این وجود هیچ وقت از سوریه غافل نبود، سوریه مسیر همواری برای گسیل اسلحه به حزب الله لبنان و بازسازی توانمندی نظامی آن است و نقش بارزی به رغم سکوت و انفعال بشار اسد در قبال جنگ نوار غزه و جنوب لبنان در پایداری محور مقاومت ایفا کرده است . بنابراین در شرایط پسا بشار اسد تل اویو فرصت مغتنمی برای حمله به مراکز مهم نظامی و انبار تسلیحاتی سوریه یافته است.
در همین حال، رژیم صهیونیستی منطقه مورد مناقشه بلندیهای جولان سوریه را بیش از ۵۷ سال قبل از اعلام الحاق خود به اشغال درآورد. واشنگتن این الحاق را در دولت قبلی ترامپ علیرغم قطعنامههای بینالمللی واضح که بلندیهای جولان را سرزمینی اشغالی میداند، به رسمیت شناخت.
در همین حال، اسرائیل نیروهای هوایی و زمینی خود را در بلندیهای جولان بهمنظور پیشبینی هر وضعیت اضطراری بسیج کرد و از آن زمان کنترل کل این سرزمین را به دست گرفت. اسرائیل احتمالاً آنچه را که در سوریه اتفاق میافتد از نزدیک رصد میکند، بهویژه اگر رژیمی که ظهور میکند، دروننگر باشد و به مشکلات داخلیاش مشغول باشد و حق خود را نسبت به بلندیهای جولان یا رسیدن به سواحل دریاچه طبریه ادعا نکند.
ایران
ایران یک متحد مهم و حیاتی را در منطقه از دست داده است. تاریخچه روابط دو کشور به چندین دهه قبل از به قدرت رسیدن بشار اسد برمی گردد. منافع بین جمهوری اسلامی برخاسته از انقلاب تحت رهبری امام خمینی (ره) که شاه را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کرد و منافع رژیم ناسیونالیستی سکولار حزب بعث به رهبری «حافظ»، پدر بشار اسد، با ایران گره خورده بود. در آن زمان حافظ اسد از تهران در جنگ علیه عراق در دهه ۱۹۸۰ حمایت کرد. دو طرف در خصومت خود با رژیم صدام حسین، رئیس جمهور عراق و رقابتشان با واشنگتن که از عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران در دهه ۱۹۸۰ حمایت نظامی میکرد، متحد بودند. همچنین نقش فرمانده نیروی قدس سرلشکر قاسم سلیمانی - که در اوایل سال ۲۰۲۰ در حمله آمریکا در بغداد شهید شد - در جلوگیری از سقوط نظام و مدیریت عملیات نظامی در حلب در سال ۲۰۱۵ تعیین کننده بود، جایی که او شخصا نبرد را رهبری کرد. محاصره بزرگترین شهر سوریه و پایتخت اقتصادی این کشور را شکست و مخالفان سوری بشدت از این عمل دل آزرده بودند.
تهران با از دست دادن متحد خود در دمشق، با تردیدهای جدیتری در منطقه و حفظ محور مقاومت در رویایی با اسرائیل و غرب روبروست. با این حال، به نظر میرسد مواضع محتاطانهای در قبال تحولات اخیر اتخاذ کرده است که در اظهارات سنجیده مسئولین در مورد وضعیت سوریه منعکس شده است.
روسیه
مشهور است که مسکو یکی از مهمترین سهامداران در آنچه در سوریه اتفاق می افتد، باقی مانده است. خروج اسد می تواند ضربه بزرگی به کرملین باشد که دارای سایتهای نظامی در سوریه است. مهمترین آنها پایگاه هوایی حمیمیم واقع در جنوب شرقی شهر لاذقیه و پایگاه دریایی طرطوس است. این دو سایت به روسیه امکان دسترسی به آبهای مدیترانه را از کرانه شرقی خود دادند و به منافع این کشور در منطقه و آفریقا نیز خدمت کردند.
روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین از سال ۲۰۱۵ با حدود ۴۰۰۰ سرباز حمایت نظامی قابل توجهی از این نظام سوریه ارائه کرده است. این حمایت با عنوان مبارزه با به اصطلاح داعش و گروههای افراطی، برای حفظ حکومت اسد بسیار مهم بوده است.
سقوط این نظام به این معنی است که با توجه به دشمنی عمیق گروه های مسلح، مسکو دیگر در سوریه جای پایی نخواهد داشت. از نظر ژئواستراتژیک، این یک ضربه به پوتین است که نزدیک به سه سال است که در اوکراین درگیر جنگ بوده است. این تحولات ممکن است عاملی برای حل و فصل جنگ در اوکراین باشد و درگیری بین ناتو و کشورهای غربی از یک سو و روسیه از سوی دیگر را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد.
ترس از مدل لیبیایی یا افغانی
اکنون که گروههای مسلح به رهبری هیئت تحریر الشام - جبهه النصره سابق - کنترل دولت سوریه را به دست گرفتهاند و با برنامههای ایدئولوژیک متفاوت این گروهها و همراهی برخی از آنها با قدرتهای منطقهای و بینالمللی، وضعیت اگر تاریک نباشد همچنان مبهم است.
باید یادآوری شود که سهم خواهی فاتحین شام از آینده قدرت سیاسی می تواند سوریه را در یک جنگ داخلی گسترده و ناتمام فرو ببرد. پیشران این سناریو بدبینانه دشمنی میان تحریرالشام و قسد گروه کرد دمکراتیک سوریه هست اخیرا در چندین منطقه استراتژیک درشمال غربی و شرقی سوریه وارد نبرد با یکدیگر شدند.
هیچ کس نمیتواند با قاطعیت بگوید که کشور تجزیه نخواهد شد و انتقال دموکراتیک قدرت انجام نخواهد شد یا اینکه آیا سوریه میتواند از سرنوشتی مشابه لیبی از زمان قیامش علیه رژیم معمر القذافی در ۱۷ فوریه ۲۰۱۱ جلوگیری کند.
این کشور شمال آفریقا سالها بین یک دولت به رسمیت شناخته شده بینالمللی مستقر در طرابلس در غرب و یک دولت در شرق به رهبری فیلد مارشال خلیفه حفتر، مرد قدرتمند لیبی، تقسیم شده است که به دوقطبی شدن منطقهای و بینالمللی کمک میکند.
تاکنون، تمام تلاشها برای التیام شکاف بین دو طرف و پایان دادن به رقابتی که منجر به کشته شدن صدها نفر و تحمیل دو دولت، دو بانک مرکزی، نیروهای مسلح و شبهنظامیان، زیرساختهای ویران و اقتصادش با وجود ثروت عظیم نفتی کشور دچار فروپاشی شده است.
ترس دیگر تکرار سناریوی افغانستان است، جایی که طالبان به طور شگفت انگیزی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ کنترل کامل را به دست گرفتند، و تحمیل یک رژیم اسلامگرای تندرو در آنجا پس از خروج ایالات متحده و سایر نیروهای بین المللی انجام شد.
هیئت تحریر الشام، که رهبری سرنگونی نظام اسد را بر عهده داشت، می خواهد کنترل اهرمهای حکومتی را در کشوری چند اقوامی و چند قومیتی که از کردها، علویها، دروزیها، شیعیان و سنیها تشکیل میدهند، در دست بگیرد. این علاوه بر مسیحیان است که بخشی جدایی ناپذیر از بافت جمعیتی سوریه را تشکیل می دهند، زیرا اجداد آنها اولین کسانی بودند که این دین را پذیرفتند و از تعالیم عیسی پیروی کردند. این در حالی است که مخالفان، اولین دولت موقت خود را بدون حضور خانواده اسد در بیش از پنج دهه تشکیل میدهند و انتقال مسالمتآمیز قدرت صورت میگیرد. در کشوری که اکنون با یک وظیفه بسیار دشوار برای التیام زخمهای جنگ داخلی گذشته و تشکیل دولت فراگیر ملی روبروست.
نظر شما