درس خارج مهدویت، علمی یا غیرعلمی؟

این روزها در محافل مهدویت صحبت‌هایی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه آیا ضرورتی برای وجود درس خارج مهدویت در حوزه علمیه وجود دارد؟ یا برگزاری این درس بدعتی در حوزه ها خواهد بود؟

به گزارش خبرگزاری شبستان، این روزها در محافل مهدویت صحبت‌هایی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه آیا ضرورتی برای وجود درس خارج مهدویت در حوزه علمیه وجود دارد یا نه! چرا که برخی معتقدند در حوزه تاکنون درس خارج فقه و اصول وجود داشته و این به عنوان بدعت محسوب می‌شود، درحالی‌که در جبهه مخالف، برخی دیگر از کارشناسان فعال در عرصه مهدویت با تأکید بر لزوم درس خارج مهدویت، آن را پشتوانه‌ای برای فراگیر کردن اندیشه ناب مهدوی در جامعه و توسعه منطقی و کلامی آن میان مردم می‌دانند.

 

حجت الاسلام محمدصابر جعفری، قائم مقام بنیاد فرهنگی مهدی موعود در نامه‌ای به آیت الله علم الهدی از دیدگاه وی درباره غیرعلمی بودن درس خارج مهدویت انتقاد کرد.
متن این نامه به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیت‌الله علم‌الهدی
سلام علیکم؛
چشم بینا و دلسوز عالمان زمان‌شناس همیشه مدافع و یاریگر دین به ویژه در دوران غیبت بوده است. ضمن تشکر از تلاش و کوشش و مساعی حضرت عالی در این عرصه به ویژه دفاع در مقابل هجمات بر علیه مهدویت ؛ با توجه به مطالبی که اخیرا در رسانه های عمومی از شما درباره غیر علمی بودن درس خارج مهدویت مطرح شده است ، مطالبی به عرض می‌رسد.

یادآوری می‌کنم برخی سایت‌ها و رسانه‌های عمومی مطالبی را از شما نقل کرده‌اند که البته شاید در فهم خطا یا در نقل امانت داری لازم نشده باشد و جا دارد تصحیح لازم صورت پذیرد. به هرحال اگر این مطالب نقل نمی‌گشت و دستاویزی برای منحرفان و کسانی که مباحث سیاسی و نقدهای به جا یا نا بجای خود به افراد را با نقد مهدویت و هجمه به آن خلط کرده‌اند نمی‌شد؛ هر نظر و دیدگاهی، در جایگاه مناسب علمی، قابل ستایش و ارزیابی علمی بود و باید گله کرد از کسانی که نظرات صحیح یا سقیم تخصصی را به سطح عموم می‌کشانند.

1. پیش از تذکر ملاک فقهی یا کلامی بودن یک موضوع، لازم است به استحضار برسانم؛ جنابعالی فرموده‌اید که درس خارجی با موضوع "جهاد و قیام در زمان غیبت امام زمان(عج)" را مطرح نمود ه‌اید. این موضوع نشانگر آن است که حضرتعالی نیز مهدویت را دارای مباحثی می‌دانید که فقهی است و قابلیت بحث در دروس خارج فقه و اصول را داراست.

2. مباحثی مانند نهی از قیام و بطلان و طاغوت بودن آن یا به تعبیر حضرتعالی جهاد و قیام در زمان غیبت امام زمان (عج)؛ حکم تسمیه و ذکر نام شریف حضرت در دوران غیبت، وجوب و عدم وجوب مراجعه به نواب عام و ولایت فقیه، مشروعیت یا عدم مشروعیت زمینه‌سازی، عدم تکلیف در مبارزه با ظلم و تباهی با عنوان تقیه و غیر آن و ادعای ملاقات و حجیت یا عدم حجیت ملاقات و حجیت سخن امام در خواب و بیداری و... مواردی است که حضرتعالی نیز در فقهی بودن آنان تردیدی ندارید و خود به درس خارج برخی از آنان اهتمام ورزیده‌اید.

3. موارد ذکر شده و موارد دیگر و تضارب آراء فقها و موضع گیری ها در این باره از خاطره تاریخی جامعه ما به ویژه خطه ای که حضرتعالی در آن مشغول خدمتید، پاک نشده است.

4. آیا اگر مباحثی از مهدویت مانند آنچه خود به درس خارج آن پرداخته اید، مورد بررسی سندی و دلالی و با روش فقه جواهری مورد تأکید حضرت امام توسط فقهایی به نام نظیر اساتیدی که هم اکنون در مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم به این امر اهتمام دارند قرار گیرد ابتذال مهدویت و یا درس خارج است؟

5.ای کاش پیش از رسانه ای کردن سخنان خود، با چنین بزرگوارانی که از وزنه های علمی حوزه علمیه هستند و ده ها اثر و رساله فقهی و اصولی و کلامی منتشر شده و چندین اجازه اجتهاد از مراجع به نام دارند، گفتگو می کردید.

6. ای کاش لااقل با پرسش از جناب حجت الاسلام و المسلمین قرائتی این عالم دین شناس و دلسوز؛ از رضایت مراجع عظام تقلید به ویژه مقام معظم رهبری از چنین درسی با خبر می شدید.

7.آیا روایات تیمم و طهارت باید بررسی سندی و دلالی گردد ولی روایات مهدویت باید فراموش گردد.

8. آیا طرح موضوعاتی که بیشتر صبغه کلامی دارد در فقه و اصول به ابتذال کشاندن آن است ؟آیا مباحث میان رشته ای را باید صرفا به یک رشته سوق دارد و ورود و طرح آن در رشته ای دیگر را غیر علمی پنداشت ؟

9. آیا بررسی سندی، دلالی روایات فراوان دقت کارشناسانه و اجتهادی موضوعات مهدوی ابتذال مهدویت یا درس خارج فقه و اصول است ؟ راستی اگر موضوع خطیری مانند مهدویت مورد دقت رجالی، سندی و دلالی قرار نگیرد، چه بحثی باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. آیا جریانی شبیه انجمن حجتیه و جریانات انحرافی دیگر جز از عدم ورود عالمانه و کارشناسانه و فقیهانه میدان یافته اند .

بد نیست به تأکید مقام معظم رهبری در دیدار با کارشناسان تخصصی مهدویت در سال قبل بپردازیم که " از کار عالمانه و همراه با دقت در مساله انتظار و مساله دورا ن ظهور نباید غفلت کرد و از کار عامیانه و جاهلانه بشدت باید پرهیز کرد".آن بزرگوار به صراحت بر لزوم بررسی سندی ، رجالی و حدیث شناسی تاکید نمودند.
شما به خوبی می دانید که بسیاری از این جریانات منحرف با کج فهمی از یک روایت به برداشت غلط فقهی رسیده و به آن متمسک شده اند.

10. حال لازم است این سوال را بپرسیم که ملاک کلامی و فقهی بودن یک مساله چیست؟

الف) یکی از مشکلات خلط دو وجه کلامی و فقهی در اشتباه فهم روش آن دو می باشد.
برخی می پندارند صرف نقلی بودن دلیل، نشانگر فقهی بودن مسئله ای است یا صرف عقلی بودن دلیل، مسئله ای را کلامی یا فلسفی می کند.
چنان که، بسیاری از مسائل فقهی را می توان یافت که دلیل آن ها عقلی است نه نقلی، مانند وجوب اطاعت از خداوند. چه آن که، این مسئله در عین حال که دلیلی عقلی دارد، مسئله ای فقهی بوده و مربوط به وظیفه مکلف است. بزرگانی چون حضرت امام خمینی(ره) وقتی به مقوله سیاست،حکومت وولایت می نگرند،وجوه چندگانه آنرا –به ویژه دووجه کلامی وفقهی آن را- به صورت توأمان موردنظرقرار می دهند.کلامی بودن این مطلب تنها درباره پیامبر (ص) و ائمه معصوم(ع) نیست. بلکه اصل مقوله جانشینی،ازاین ویژگی برخورداراست.بدین معناکه مقوله امامت پیامبر(ص) باامامت جانشینان او (مستقیم وغیرمستقیم )،ازیک مقوله است وتنهابااذن ونصب الهی قابل تحقق است. مساله سرپرستی و ولایت برای فقها در دوران غیبت یا همان ولایت فقیه را برخی از بزرگان نظیر آیت الله جوادی آملی،به مثابه فقیه،فیلسوف، متکلم وعارفی ژرف اندیش ؛ همانند برخی دیگرازژرف اندیشان معاصر وجه کلامی و فقهی ولایت راتوأمان درنظر می گیرند .هم کلامی می دانند و هم فقهی .

ب)مشکل دوم عدم توجه به موضوع در تمییز بین مسائل کلامی و فقهی است.
آیت‌الله جوادی آملی اصل ولایت فقیه را مساله‏اى کلامى می داند که از آن در علم فقه نیز بحث مى‏شود و می‌گوید: "کلامی بودن ولایت فقیه، از کلامی بودن امامت سرچشمه می‌گیرد و با آن که اثبات ولایت و تعیین امامت پس از نبوت از سوی خداوند، یک مسئله کلامی است، ولی در عین حال در فقه نیز از آن بحث می‌شود، هم از وظیفه امام در پذیرش امامت و هم از وظیفه مردم در اطاعت از امام خود". یعنی بحث ولایت فقیه هم کلامی است چون نیابت از امام معصوم است و منوط به اذن الهی. و هم فقهی است چون وظایف وحقوق مکلفان در دوران غیبت را با خود همراه دارد.
یعنی تمایز دقیق بین دو وجه کلامی و فقهی این است که هر مسئله‌ای که موضوعش فعل خدا باشد، کلامی خواهد بود و هر مسئله‌ای که موضوع آن فعل مکلف باشد، فقهی است. از این رو، اگر نتیجه برهانی که در اثبات ولایت فقیه ذکر می‌شود، وجوب و ضرورت تعیین ولایت فقیه از سوی خداوند سبحان باشد، بحث از ولایت فقیه، بحثی کلامی خواهد بود. بحث کلامی درباره ولایت فقیه، این است که آیا ذات اقدس اله که عالم به همه ذرات عالم است: «لا یعزب عنه مثقال ذره»، او که می داند اولیای معصومش زمان محدودی حضور و ظهور دارند و خاتم اولیائش مدت مدیدی غیبت می‌کند، آیا برای زمان غیبت، دستوری داده یا این که امت را به حال خود رها کرده است؟ در این تلقی، موضوع چنین مسئله ای، فعل الله است و لذا اثبات ولایت فقیه و برهانی که بر آن اقامه می‌شود، مربوط به علم کلام است. پس از اثبات ولایت فقیه در علم کلام، در علم فقه نیز از دو جهت، سخن از ولایت فقیه به میان خواهد آمد: اول آن که، چون خداوند در عصر غیبت ولایت را برای فقیه تعیین فرموده، پس بر فقیه جامع الشرایط واجب است که این وظیفه را انجام دهد و دوم این که، بر مردم بالغ و عاقل و حکیم و فرزانه و مکلف نیز واجب است که ولایت چنین رهبری را بپذیرند .این دو مسئله، فقهی اند و متفرع بر آن مسئله کلامی هستند.

با مثال و استدلالی که بیان شد می توان نتایج ذیل را اتخاذ نمود :
نخست آن که: اصل مقوله وجوب اطاعت از صاحبان ولایت،و یا موارد بسیاری که در مهدویت مطرح می شود خاستگاهی کلامی دارد. اما بررسی برخی از ابعاد فرعی تر آن می تواند از منظر فقهی صورت گرفته و تکلیف عملی و رفتاری مکلفان را روشن کند.
دوم:‌ عدم طرح یک موضوع به عنوان موضوع فقهی و یا عدم وجود درس خارج به این عنوان تا کنون، ما را بر آن نمی دارد که امری را غیر علمی و یا مبتذل بدانیم .چنانکه خود که واقفید ،« نه تنها از ولایت والیان دینی یعنی فقیه عادل در متون فقهی بحث نمی شد (مگر به طور نادر و متفرق) بلکه از زعامت و رهبری والیان معصوم نیز در آن ها بحث عمیق و دامنه دار به عمل نمی آمد و جزو مسائل و احکام غیرمبتلابه محسوب می شد»
سوم: چنانکه گفته شد عدم ورود عالمانه و فقیهانه در موضوعات مختلف مهدوی میدان را برای کارهای جاهلانه و ملاقاتی‌ها و مدعیان ارتباط و توقیت باز می‌گذارد.
از پرداختن و پاسخ به باقی مطالب مطرح شده می گذرم و توفیق و عمر با عزت شما را از خداوند متعال خواستارم.
قائم مقام بنیاد
حجت الاسلام محمدصابر جعفری

بنابرگزارش شبستان، چندی پیش حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در دیدار حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید به ارائه گزارشی از مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم پرداخت و اظهارداشت: حدود 10 سال است که جمعی از طلاب حوزه علمیه که سطح را به پایان رسانده و به درس خارج مشغول هستند. در مرکز تخصصی مهدویت حوزه فعالیت می‌کنند که تا به حال موفقیت خوبی داشته اند.

وی افزود: هم‌اینک دو کرسی درس خارج مهدویت توسط آیت‌الله گرامی از استادان برجسته حوزه علمیه و حجت‌الاسلام والمسلمین طبسی از استادان سطح عالی حوزه تدریس می‌شود که طلاب و فضلای حوزه علمیه حضور جدی در این کلاس‌ها دارند.

 

پایان پیام/

کد خبر 185173

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha