به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 28 آذر به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان سیاست از کجا پیچیده و پر هزینهه می شود به قلم محمد ایمانی به تحلیل انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است در بخشی از آن می خوانیم:
اما مهمتر از این که به روال هر انتخاباتی، کدام نامزد برگزیده می شود، این مسئله اهمیت دارد که جبهه بزرگ اصولگرایان (همه وفاداران و حاملان انقلاب) به کدام استراتژی کلان و پایدار برای قبل و بعد از انتخابات رسیده باشند؟ این استراتژی سیاسی- انتخاباتی شامل؛ 1- نیازها و ضرورت ها و اهداف و مقاصد 2- فرصت ها و ظرفیت ها و امکانات 3- برنامه ها 4- چالش ها و تهدیدها و موانع است. منطقا بحث انتخابات ریاست جمهوری و تعیین نامزد، بخشی از این پازل کلان استراتژیک و فرع بر آن است.
این رویکرد استراتژیک، به سیاست ما شفافیت، نظم، ثبات و استحکام می بخشد و نیروها و امکانات را در خدمت آرمان های بلند بسیج می کند. مهم نیست که اصولگرایی چند ضلعی است و اضلاع آن چندند. مهم تر، قدرت دوراندیشی و تنازل و تواضع آنها در نسبت با هم برای تمرکز حول نقطه ثقل و ثبات و اقتدار حاکمیت دینی (ولایت و رهبری) است. ولایت و رهبری، امان از تفرقه و گسست و پراکندگی است. فارغ از شمار گروه ها و نامزدها، آنچه درخور اهمیت است، قدرت تعامل و تفاهم و هم اندیشی و انسجام این طیف ها برای هم افزایی نیروهاست، صرف نظر از این که مصلحت روز انتخاب، معرفی یک یا چند نامزد اصولگرا باشد. این جبهه را باید از وسوسه و رخنه و ابهام مصون داشت. مسابقه انتخابات با همه اهمیت، در متن یک جنگ بزرگ با جبهه استکبار برگزار می شود و دشمن هرگز شعله این جنگ را پایین نمی کشد، به ویژه اگر ما بیش از حد سرگرم مسابقه و زورآزمایی انتخاباتی باشیم.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان پولهای کشور و آن 300 نفربه قلم محمد کاظم انبارلویی به تحلیل سخنان رییس جمهور در مورد وضعیت اقتصادی کشور پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
در این بیان بهنظر میرسد آقای رئیس جمهور خیلی دلش نه برای پولهای کشور میسوزد و نه مایل است آن 300 نفر معرفی شوند وعلاقها ی به تأدیب و مجازات آنها هم ندارد. اگر غیر از این بود بهطور شفاف ، هم آن افراد را معرفی میکرد، هم مقدار معوقات را میگفت، هم توضیح میداد این پول چگونه بهدست آنها رسیده است و همساز وکارهای برخورد با آنان را نشان میداد.
با کمی توضیح میشود به همه این سئوالات پاسخ داد . اما رئیس جمهور این کار را نمیکند. او مشغول تسویه حساب با یک جریان موهوم است. لذا این 300 نفر را به آن آدرس سنجاق میکند و قصه در همین پرده به پایان میرسد.
برای پاسخگویی به این سئوالات خیلی راحت میتوان به پاسخهای شفاف رسید؛
1- این 300 نفر به بانکهای کشور بدهکار هستند.
2- همه پولهای کشور در بانکها دپو نشده است. لذا میتوان حدس زد اگر گزاره رئیس جمهور درست باشد 60 درصد وامهایی که بانکها به اشخاص حقیقی و حقوقی دادهاند به این 300 نفر تعلق گرفته است.
3- معمولا هر کس که از بانک وام میگیرد صاحبان بانکها برای حفظ حقوق بانک، ضمانتهای مطمئن از وام گیرنده میگیرند . بهعنوان مثال 50 درصد وام را سند ملکی میگیرند یا ماشین آلات بنگاه را در رهن بانک قرار میدهند تا در صورت عدم پرداخت اقساط به فوریت بانک به حقوق خود برسد و لذا در ازای وامی که داده و پس داده نشده اموال واملاک وام گیرنده تملک میشود. این وامها مربوط به مشتریان معتبر است. از مشتریان غیر معتبر، وثیقههای سنگین ومطمئن میگیرند و تردیدی در آن نیست.
اخیرا اطمینان ضمانتها را آنقدر ارتقا دادهاند که در صورت عدم پرداخت اقساط، بانک بدون مراجعه به مراجع قضائی بلافاصله وثیقه را سریعا تحت تملک قرار میدهد.
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان خون آمریکاییها رنگینتراز دختران شین آباد است؟ به قلم سید جواد سیدپور به تحلیل پیام رییس جمهور برای کشته شدن دانش آموزان امریکایی پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
رئیسجمهور در پیامی به مردم آمریکا بابت کشته شدن چند دانشآموز تسلیت گفته که در نوع خود اگر چه بی سابقه نیست اما قابلتوجه است و بر آن می توان نکته ها نوشت و گفت:
1 - اگر چه ایران با آمریکا رابطه ای ندارد و دولت این کشور همواره علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کینه ورزی به خرج داده و از هیچ اقدامی برای آسیب رساندن به ایران فروگذار نکرده ، اما این امر مانع از آن نشده است تا اگر در این کشور حادثه ای تلخ رخ داد، ایران به نظاره بنشیند و هیچ اقدامی نکند. از این زاویه ابراز همدردی رئیسجمهور ایران با مردم آمریکا قابل قبول است ولی در همین مورد هم میشد به همان ابراز همدردی که سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با مردم آمریکا به عمل آورد اکتفا کرد و بیش از آن سطح ابراز همدردی را بالا نبرد.
2 - حال به هر دلیلی که رئیسجمهور محترم تشخیص داده یا ترجیح داده شخصا با مردم آمریکا چنین ابراز همدردی بهعمل بیارود طبیعتا و ناخود آگاه ذهن هر شهروند ایرانی به سوی حوادث مشابه و حوادثی که با عمق بیشتری در همین چارچوب سرزمین خودمان ایران رخ داد معطوف می شود و به مقایسه واکنش رئیسجمهور به این حوادث و حادثه آمریکا می پردازد. مشخصا به دو نمونه اشاره می شود. زلزله اخیر در استان آذربایجان شرقی و آتش سوزی مرگبار در مدرسه روستای محروم شین آباد از توابع شهرستان پیرانشهر. متاسفانه مقایسه واکنش رئیسجمهور به این دو حادثه با حادثه ای که در آمریکا رخ داد ما را به نتیجهگیری مناسبی سوق نمی دهد. چرا که آقای احمدی نژاد به حادثه مدرسه شین آباد که 28 دانش آموز دچار آتش سوزی شدید شدند و یکی از آنان در نهایت معصومیت مرحوم شد هیچ واکنشی نشان نداد و هیچگاه هم برای مردم زلزله زده آذربایجان در مقام رئیسجمهور ایران پیام تسلیتی صادر نکرد. این در حالی است که آقای احمدینژاد زودتر از تمام روسای جمهور کشورهای دیگر به حادثه ای که برای 20 دانش آموز آمریکایی- از نظر عددی 8 نفر کمتر از حادثه دانش آموزی شین آباد- رخ داد، واکنش بسیار تالمآمیز و توأم با ابراز همدردی شدید نشان داده است.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان بودجه انقباضی چگونه محقق می شود به تحلیل این روابط پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
سخن بر سر این است که کاستن از هزینههای سال آینده کشور براساس چه رویکرد و الگویی باید انجام پذیرد.
اهالی فن بودجه نویسی در این باره مثل گویایی دارند که لایحه بودجه کشور را به آیینه تشبیه میکند. بر این اساس آنچه در آیینه بودجه نمایان میشود، همان واقعیتی است که روبروی آن چهرهای واقعی از اقتصاد کشور قرار گرفته است. اگر میخواهیم بودجه سال آینده کشور انقباضی و کم حجمتر از امسال باشد، این قبض و کاهش را باید در واقعیت اقتصاد کشور اعمال کنیم وگرنه بودجه به وضعیت آیینه بودن، نمیتواند اقتصادی فربه را لاغر نشان دهد!
با این نوع نگاه میتوان پرسش آغازین این نوشتار را دوباره مطرح کرد؛ انقباض در کدام قسمت از لایحه بودجه سال 92 قرار است، اعمال شود؟ پاسخ از سه گزینه خارج نیست، کاهش هزینههای جاری، کاهش هزینه عمرانی و یا حفظ کف هر دو هزینه با شرایط پر کردن خلأ درآمد نفتی با سایر درآمدها.
پایان پیام/
نظر شما