به گزارش خبرنگار شبستان، جان لنت در همایش علمی جشنواره تجسمی فجر که عصر روز گذشته 26 بهمن در موزه هنرهای معاصرگفت: اگرچه کشور ایران در گذشته دارای مسابقات، جشنواره ها، و نمایشگاه های کاریکاتور بود، به نظر می رسد، تعداد این رویدادها افزایش یافته و موضوعات آنها انسان دوستانه تر، سیاسی تر و از تنوع بیشتر برخوردار است.
وی افزود: درباره گسترش رشته کاریکاتور در ایران بعضی مثال ها درباره گسترش رویدادهای کاریکاتور در ایران شامل «نگرش ایالات متحده نسبت به برنامه هسته ای ایران»، «مسابقه کاریکاتور بین المللی غزه» به مناسبت مرگ در غزه، «مسابقه بین المللی پیچیدگی های شهری» و در حال حاضر «نخستین مسابقه بین المللی کاریکاتور ضدتروریسم» و این جشنواره فجر می شود. البته دوسالانه بین المللی کاریکاتور تهران اکنون به عنوان یکی از بهتران مسابقات/جشنواره های دنیا در حال رونق بیشتر است.
جان لنت به خانه کاریکاتور ایران اشاره کرد و گفت: به نظر می رسد خانه کاریکاتور که هنوز پابرجاست و از پیشرفت های قابل توجهی برخوردار شده است، اکنون دارای تجهیزات مدرن تری نسبت به سال 1999 یعنی یک سال پس از شروع فعالیت حرفه ای آن است و مجله های طنزی نظیر کیهان کاریکاتور و نشریه جواد علیزاده با عنوان طنز و کاریکاتور در شرایط بسیار سخت بازار برای سالیان متمادی به فعالیت خود ادامه داده است. به علاوه، آنچه در سال 1999 جلب توجه می کرد و امروز می کند حضور مستمر زنان به عنوان کاریکاتوریست های حرفه ای و آماتور و کارآموز است. امروز حضور آنان حداقل در irancartoon، کارکنان طنز و کاریکاتور (ده نفر) و خانه کاریکاتور به چشم می خورد. زنان کاریکاتوریست در بسیاری مناطق، همچون غرب آسیا، خاورمیانه و آفریقا، یا کم تعداد هستند و یا اصلا وجود ندارند.
وی اظهار کرد: آنچه من را به تعجب وامی دارد این است که چگونه کاریکاتوریست های ایرانی می توانند مجموعه های خود را به صورت کتاب با این سرعت منتشر سازند. نمونه آن آثار کامبیز درمبخش، توکا نیستانی و مسعود شجاعی طباطبایی است. به طور کلی، به نظر می رسد تعداد کتاب های کاریکاتور بیشتر از سایر رشته ها باشد.
این محقق در ادامه به چالش های کاریکاتور در ایران پرداخت و گفت: ارزیابی من از چالش های پیش روی کاریکاتور ایران مبتنی بر مسائل جهانی است که در سال 2000 برای این حرفه تشخیص دادم. این مسائل هنوز و شاید حتی بیشتر از یک دهه پیش صدق می کنند. آن ها شامل جهانی سازی و مالکیت تجارت های بزرگ، تجاری سازی، بین المللی سازی یا بومی سازی، کامپیوتری شدن، و کاهش حمایت دولت می شوند.
جان لنت درباره چالش های حوزه کاریکاتور افزود: در ابتدا نگاهی به جهانی سازی و مالکیت تجارت جهانی هنر طنز می اندازیم. سرعت رعدآسای جهانی سازی اشکال فرهنگی و تمرکز آن ها در چند شرکت موقتی دغدغه های غیرقابل انکاری هستند. فرهنگ جهانی که این شرکت های عظیم ترویج می کنند در حالی که در تلاش برای کنترل تمامی جنبه های تصاویر و محصولات خود هستند، صرفاً با ملاحظات مرتبط با بازاریابی شکل می گیرند. یکی از نتایج مهم تجاری سازی فرهنگ توسط رسانه های متنفذ، تصاحب و کنترل تمام جنبه های فرهنگ به گونه ایست که آنچه را که قبلاً می شد با بهایی کم در دسترس عموم قرار داد تنها در اختیار کسانی قرار می دهد که قادر به پرداخت مبالغ هنگفت هستند. منتقد رسانه ای، هربرت شیلر، آن را اصطلاحاً «حصار تجاری فرهنگ» نامیده است.
وی در ادامه گفت: دیگر نتایجی همچون تغییر در نیروی کار، که گاهی منجر به «فرار مغزها» می شود و طی آن هنرمندان وطن خود را برای جستجوی سرزمین رویایی شان ترک می کنند به همان میزان زیانبار است. این امر به علاوه منجر به ایجاد انحصار، استانداردسازی و یکی شدن محتوی، در اختیار گرفتن سلیقه و حس زیبایی شناسی عموم توسط عده ای اندک خواهد شد. به نظر نمی رسد این مسائل کاریکاتور ایران را به هیچ وجه تحت تأثیر قرار داده باشد، به غیر از آن که شاید بتوان به تقلید کاریکاتوریست های جوان از سبک غربی اشاره کرد. این مورد آخر در صورتی قابل درک است که این هنرمندان حس کنند آن ها برای دستیابی به یک بازار بین المللی یا رقابت در مسابقات خارجی از چنین سبک هایی استفاده نمایند. اما به خاطر داشته باشیم که باید تا حد امکان در حفظ سبک ها و روایت های محلی کوشید، چون اگر بخش هایی از یک فرهنگ تحت سلطه جهانی سازی درآیند برای همیشه از دست خواهند رفت.
این پژوهشگر افزود: دو مسئله مالکیت تجاری و تجاری سازی ارتباط نزدیکی با موضوع جهانی سازی دارند. سطوح گسترده ای از تجاری سازی که توسط شرکت های غول آسای پرولع ایجاد شده بخش اعظمی از کاریکاتور دنیا را در قبضه خود دارد. این گرایش جدیدی نیست اما مسئله متفاوت،این است که تجارت تقریباً همه جا هدف غایی کاریکاتور شده است. این تجارت در ایالات متحده و ژاپن به شکل سرسام آور و مضحکی درآمده است. هزاران اسباب بازی، بازی، کارتهای بازرگانی، پوستر، کارت تبریک، مجسمه، و دیگر زباله هایی که به شکل کارتون درآمده همچون طاعون این جوامع را فراگرفته است. بعضی فیلم های انیمیشن تنها بهانه ای برای ایجاد یک خط تولید محصولات گرانقیمت، نا مرتبط، و کاملاً بی مصرف برای بازار کوچک کودکان است. بدین ترتیب، ارزش محصول تجاری بیش از اثر هنری خواهد بود. آنگونه که کاریکاتوریست مشهور امریکایی، بیل واترسون، می گوید، وقتی کارتون از شکل اصلی خود خارج و تبدیل به یک محصول تجاری می شود ارزش خود را از دست می دهد. آنچه که به ویژه قابل ملامت است خوراندن این زباله به کودکان تأثیرپذیر است. دیگر نتیجه احتمالی این است که کیفیت کاریکاتور تحت سلطه کاریکاتور تجاری کاهش می یابد. سرعت عمل بالا رفته و منتهی به طراحی های بی کیفیت و، به ویژه، روایت ضعیف می شود.
وی با تاکید بر محتوای بومی در کاریکاتور ایران گفت: بحث درخصوص میزان محتوای بین المللی و بومی که باید در یک فرهنگ وجود داشته باشد ادامه دارد. شکوه و شکایت از امپریالیسم رسانه ای اعمال شده از سوی آثار طنز امریکایی و ژاپنی در برخی نقاط جهان به قوت خود پابرجاست و هنوز به بحث های آتشین در خصوص همگون سازی فرهنگ ها، معدوم ساختن ارزش های بومی، از بین بردن سنت کاریکاتور بومی، دزدیده شدن آثار کاریکاتوریست های بومی به علت کاهش استفاده رسانه ها از کاریکاتورهای ارزان تر سندیکاهای امریکایی، دامن زدن به یک ذهنیت استعماری که کاریکاتورها/طنزهای خارجی را برتر و بنابراین شایسته تقلید می داند و ایجاد استعمار ایدئولوژیکی پایدار از طریق شخصیت های کارتونی خارجی به ظاهر بی ضرر دامن می زند. کاریکاتوریست های ایرانی باید همواره هوشیار باشند مبادا این عوارض جانبی سود بردن از طریق بین المللی شدن اهمیت حفظ فرهنگ غنی کشور را تحت الشعاع قرار دهد.
ابن هنر پژوه خاطر نشان کرد: موضوع مهم سوم پیش روی کاریکاتور جهانی استفاده گسترده از کامپیوتر است. فناوری های تازه اطلاعات پیشاپیش شکل و محتوای کاریکاتور و شرایط کاری هنرمندان را تغییر داده است. کامپیوترها اکنون ریزه کاری های طاقت فرسا را که قبلاً توسط دست انجام می شد بر روی کاریکاتور و انیمیشن انجام می دادند و در بعضی موارد در خلق کاریکاتور به هنرمند کمک می کنند. نحوه توزیع آثار با قرار گرفتن آن ها روی اینترنت تغییر کرده و کاریکاتوریست ها از طریق شبکه های کامپیوتری ارتباطات ارزشمندی برقرار می سازند. تمام این تغییرات عمدتاً سودمند را می توان در ایران شاهد بود. اما دو نکته هشدار دهنده درباره استفاده از فناوری جدید اطلاعات برای کاریکاتوریست ها قابل بررسی است. اول آنکه کامپیوتر و دیگر فناوریهای جدید اطلاعاتی بیش از آن که برای یکایک کاریکاتوریست ها و حرفه کاریکاتور به طور عام سودمند باشند برای شرکت های تجاری منفعت دارند. بنابراین، کاریکاتوریست ها باید هوشیار باشند که کامپیوتر از مهارت آنان نکاسته و استاندارد این حرفه را تنزل ندهد. دوم آنکه باید به خاطر داشت کاریکاتور یک هنر محسوب می شود که مخلوق مغز بشر است و تکیه زیاد بر کامپیوتر می تواند آثار مخربی بر روند خلاقه هنرمندان داشته باشد.
جان لنت در پایان گفت: به طور کلی، با توجه به مسائل ذکر شده کاریکاتور ایران دارای چه جایگاهی است. دوباره می گویم، از دیدگاه یک خارجی معتقدم کاریکاتور ایران از جایگاه رفیعی برخوردار است به دلیل آن که جامعه کاریکاتوریست ها در مقابل «حصار تجاری» مقاومت کرده است. تجاری سازی در آن به شکل کمیته در آمده و آثاری با ویژگی ها و کاربرد تردید برانگیز به دقت کنترل می شود. کاریکاتور ایران محتوای بومی را به شدت ترویج نموده و به گونه ای خردمندانه از فناوری های جدید اطلاعاتی استفاده کرده است. همچنین حمایت دولت، به خصوص شهرداری ها، از کاریکاتور برای کاریکاتوریست های ایرانی بسیار سودمند است. کاریکاتور ایران با تاریخچه ای از دستاوردها و نحوه برخورد با چالش های تازه به رشد و بالندگی خود ادامه خواهد داد و در دنیای آینده طنز به جایگاهی دست خواهد یافت که شاید با زیبایی شناسی ایران باستان در تاریخ هنر ایران قابل مقایسه باشد.
نظر شما