به گزارش خبرنگار شبستان، جدیدترین مجموعه داستان محمدمهدی رسولی با عنوان «سمفونی ماهیهای شیشهای» با حضور نویسنده روز سهشنبه 12 دی ماه، ساعت 16 در کتابخانه فرهنگسرای فردوس نقد می شود. در این جلسه همچنین محمدرضا گودرزی و خلیل نیکپور حضور دارند و به نقد اثر میپردازند.
سمفونی ماهیهای شیشهای، نه داستان کوتاه از حماسهای که تکرار نمیشود... جنگ آنجا که خون و کشتار نیست، حد فاصل انسانیت و تنفر، عشق و انسانیت...
داستان آنچه قاصد گفت چنین آغاز شد: باران مثل سیل از آسمان میریزد. به ساعتم نگاه میکنم: سه و بیست و پنج دقیقه. قبل از اینکه در حیاط را ببندم، دوباره صدای مادر را میشنوم: «امیر، مادر جون، صبر میکردی بابات میاومد با چتر میرفتی.» میگویم: «طوری نیس... خداحافظ.» و در را پشت سرم میبندم. آب باران از جوی وسط کوچه لبریز شده. کوچه خلوت است. فقط صدای ریزش باران و تقوتوق ناودانهای حلبیست که آب باران از میان گلوی زنگزدهشان میگذرد و میریزد روی سنگفرش کوچه. یقهی کتم را بالا میدهم و از کوچه میزنم بیرون. شلغم فروش پیر زیر طاقچهی نانوایی کز کرده. دستهاش را تو جیب کت گشادش چپانده و از پشت بخار گرم شلغمها، تار و کمرنگ دیده میشود. به خیابان که میرسم، باران شدیدتر شده و نیزههاش گلولای باغچههای کنار خیابان را به هم میدوزد، منتظر ماشین میشوم. درست سه روز گذشته، باید خیلی زودتر از اینها میرفتم. بالاخره تصمیم گرفته بودم بروم و کار را یکسره کنم، اما چطور؟ از صبح با خودم کلنجار رفته بودم.
پایان پیام/
نظر شما