امام حسین (ع) در خلال حرکت از مدینه تا کوفه صحبتهای زیادی دارند که در لابهلای آن میتوانیم کلیدواژههایی از اهداف نهضتش بیابیم. گفتگوی شبستان با حجتالاسلام والمسلمین محمدامین پور امینی رادر این رابطه در ادامه می خوانید:
• نهضت سیدالشهدا (ع) چه آثار و نتایجی برای مسلمانان ارمغان آورد؟
این نهضت یا قیام آثار زیادی دارد که از آن جمله می توان توجه به امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد اصلاح در امت پیغمبر، برخورد با ظالمان و ستمگران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد و پلید مانند(یزید) را برشمرد که حضرت درباره جکومت یزید فرمودهاند "باید فاتحه اسلام را خواند اگر امت مبتلا به حاکمی مانند یزید شود"؛
اگر بخواهیم روی یک نکته تکیه کنیم و آن را به عنوان علت اصلی نهضت امام حسین (ع) بیان کنیم ایجاد مرزبندی بین اسلام حقیقی و اسلام اموی است. آنگاه میبینیم مانند جریان انحرافی که بعد از فوت رسول الله(ص) پیدا شدند و به گونه ای بسترسازی شد که کم کم معاویه ویزید به حکومت رسیدند و زاویه رفته رفته بیشتر و بیشتر شد.
بعد از 50 سال کار به جایی رسید که مسایلی در حکومت معاویه و یزید دیده می شد که اصلا در سیره خلفای قبلی دیده نمیشد لذا اینجا لازم بود یک مرز بندی ایجاد وعلنی شود چون خیلی از مسلمانان آن زمان فرق مسایل را نمیدانستند و امت اسلامی نیز خیلی پهناور شده بودو خیلی از افراد تازه چشم باز کرده بودند واز اسلام نیز جز اسلام حاکمان واسلام اموی نمی دانستند وحقیقت اسلام ناب محمدی را نمیشناختند.
تفکیک اسلام حقیقی از اسلام اموی کار بسیار سختی بود و شدیدا نیاز به آن احساس میشد و باید برای آن خون ریخته میشد و امام حسین (ع) این شجاعت را از خود به خرج داد تا این مرزبندی ایجاد شود که این از مهمترین آثار نهضت ایشان بود و وقتی مرزبندی میشود وظایف و مسئولیتها مشخص میشود، در زیارت نامه اربعین آن حضرت می خوانیم که آن حضرت خون دل خود را داد تا مردم از نادانی وسرگردانی ناشی از گمراهی نجات یابند (وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة).
شیعیان اهل بیت در فروع دین دو عنصر به نام تولی و تبری دارند که مرزبندیهایی را بین مسلمانان انجام میدهند. در مقام تولی که دوستی دوستداران خدا است و فراگیرست و در تبری ایجاد یک مرزبندی است و در زیارت عاشورا مرزبندیها مشخص میشود و ما باید دقت کنیم وقتی میگوییم مرزبندی منظورمان ایجاد اختلاف بین مسلمانان نیست. از ظالمان و ظلم آنها باید بیزاری جست که این امر یکی از نکاتی است که در زیارت عاشورا و دیگر ادعیه نیز به چشم میخورد و اگر این کار را نکنیم باید فاتحه اسلام را بخوانیم، چون در غیر اینصورت تمام آن جنایات را به نام مکتب بخورد مردم می دهند.
این نکته بسیار مهمی است که ما باید مرزبندی فکری و عقیدتی خودمان را داشته باشیم و بدانیم اختلاف در مبانی و دیدگاه وجود دارد اما از یک طرف ما بحث وحدت را نیز داریم، این چطور میشود که ما هم مرزبندی داشته باشیم و هم وحدت را رعایت کنیم؟
رعایت این دو مسئله باعث به وجود آمدن تناقض نمیشود و مسلمانان باید این شرایط را به خوبی درک کنند، ما در بحث وحدت تکیه بر مشترکات میکنیم و در عرصههای سیاسی، بینالمللی، فرهنگی و اقتصادی وحدت قابل تحقق است اما در شکلگیری بنیه اعتقادی است که باید مرزبندیها مشخص شود و این است که اسلام واقعی و ناب از پیامبر و سیره معصومین گرفته شد و نه آن اسلامی که با زور حاکمان ستمگر بر مردم تحمیل شد وگرفتاریهای فراوان وخونریزی وخشونت در بین امت پدید آورد ومردم را به گرفتاری وسردرگمی مبتلا ساخت، اینها باید از هم جدا شوند. عدم افتراق این دو امر (اسلام نبوی با اسلام اموی) باعث اختلال و سردرگمی در برخی افراد میشود.
در نهضت امام حسین (ع) این مرزبندی فکری و عقیدتی ایجاد شد که تبیین آن بعدها توسط امام باقر (ع) وامام صادق(ع) فراهم شد و این پشتوانه فکری توانست غنای فکری مسلمانان را تکمیل کند.
با کار مهم امام حسین (ع) به این نتیجه میرسیم که ظلم و جنایات بنیامیه و بنیعباس و دیگر حاکمان ستمگر که انجام دادند و حتی در آینده به طرفداران ایشان انجام می دهند دیگر اسم اسلام نوشته نمیشود بلکه این ظلمها به نام آن اشخاص وآن جریان ثبت میشود، چون امام حسین(ع) با تقدیم خون پاک خود وعزیزترین عزیزانش وبهترین یارانش راه دیگری پیمود وخط بطلان بر روش ومنش ستمگران کشید.
• چگونه میتوانیم آثار این نهضت را در جامعه تسری دهیم؟
وقتی حضرت خونش را تقدیم کرد و راه نجات را به بشریت آموخت این همان مفاد نهضت امام حسین (ع) است که با توجه به ملاحظات زمانی و مکانی با بهرهگیری از رهبری صحیح اسلامی میتوان در پی اجرای عدل اسلامی بود و البته باید ابتدا اصل حق و باطل را شناخته شود تا دچار شخصیت زدگی نشویم.
انسان با شناخت این حوادث عمیق تاریخی میتواند در برابر اتفاقاتی که میافتد شناخت وتصمیمگیری صحیح و بجا داشته باشد وامکان موضع گیری درست و تصمیمگیری در شرایط خاص اجتماعی و سیاسی برایش فراهم می شود، در زمان فتنهها تشخیص مشکل می شود که با توجه به این اصل تشخیص حق از باطل برای او میسر می گردد و از این جهت برای همه دورههای زمانی قابل تسری است.
• فرق نهضت با انقلاب و قیام چیست؟
نهضت و قیام در واقع یکی است و نظر در واقع به مرحله آغازین حرکت دارند ، قیام و نهضت که مدتها هم ممکن است طول بکشد، مرحله تکاپو وجنبش وحرکت را می گویند، حال اگر نهضت و قیام به نتیجه برسند باعث ایجاد دگرگونی شده و از آن به عنوان انقلاب تعبیر میشود، البته این انقلاب هم به معنای ایستایی نیست و خود پویایی و حرکت خاص خود را دارد ولی خوب از مرحله جوشش به یک مرحله استقرار میرسد که باید دقت کنیم و مواظب آفتها وآسیبهایش باشیم.
• قیام و نهضت را با توجه به حرکت امام حسین (ع) توضیح دهید؟
در نهضت امام حسین (ع) اگر ما نسبت به آغاز حرکت امام حسین (ع) در سال 61 نگاه کنیم در اینجا تعبیر به قیام میشود، آن نهضت و قیامی است که خیلی عمیق و فراگیر است و آن نهضت هنوز هم ادامه دارد. اگر کسی بخواهد بگوید من به سرانجاماش مینگرم تأثیر فراگیر آن در سطح مردم و جهانی و فرهنگها را داشته باشد از آن تعبیر به انقلاب میکند اما نهضت امام حسین (ع) که اصل جوشش و خروش حضرت بود به قدری موجآفرین بود که هنوز به حرکتسازیاش ادامه میدهد و خیلی از حرکتها، نظامها و قیامها و انقلابها در واقع از این نهضت امام حسین الهام گرفته بودند، ووقتی آن نهضت به انقلاب منتهی می شود که فرزندش حضرت مهدی (عج) سکان دار اداره بشر در سطح جهان گردد وحکومت جهانی صالحان تشکیل دهد، بنابر این به نظر می رسد هنوز در دوره نهضت حسینی بسر می بریم.
بعد از 50 سال کار به جایی رسید که مسایلی در حکومت معاویه و یزید دیده می شد که اصلا در سیره خلفای قبلی دیده نمیشد لذا اینجا لازم بود یک مرز بندی ایجاد وعلنی شود چون خیلی از مسلمانان آن زمان فرق مسایل را نمیدانستند و دایره جغرافیایی امت اسلامی نیز خیلی پهناور شده بودو خیلی از افراد تازه چشم باز کرده بودند واز اسلام نیز جز اسلام حاکمان واسلام اموی نمی دانستند وحقیقت اسلام ناب محمدی را نمیشناختند.
پایان پیام/
نظر شما