ولادت حضرت محمد مصطفی(ص)
حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله در هفدهم ربیع الاول(1) و در سالی که اصحاب فیل برای خراب کردن کعبه معظّمه وارد مکّه شدند به دنیا آمد(2).
بیشتر تاریخ نگاران و محدثان بر این اتفاق نظر دارند که تولد پیامبر (ص) در ماه ربیع الاول بوده ولی در روز تولد آن حضرت اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که ایشان در روز جمعه هفدهم ماه ربیع الاول، پس از طلوع فجر چشم به جهان گشود و مشهور میان اهل سنت این است که ولادت آن بزرگوار در روز دوشنبه دوازدهم ماه ربیع الاول اتفاق افتاده است.(3)
قبیله قریش و نیاکان پیامبر (ص)
قبیله قریش که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بپاخاست، یکی از بانفوذترین قبایل عرب بوده و بعد از اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. بیشتر شهرت قریش مربوط به "قصی بن کلاب" جد چهارم پیامبر اسلام (ص) است. "عبدمناف" فرزند قصی، جد سوم پیامبر (ص) از نجابت و خوش رفتاری خاصی با مردم برخوردار بود.
"هاشم"جد دوم پیامبر (ص) نیز جزو چهرههای درخشان قریش بود و فرزند او "عبدالمطلب"، جد اول پیامبر (ص) از نامیترین و عاقلترین افراد عرب در زمان خود به شمار میرفت. او بود که چاه زمزم را که پر شده بود حفر کرد و وظیفه آب دادن به حاجیان و رسیدگی و پذیرایی از آنها به او رسید. نسل پیامبر (ص) به حضرت اسماعیل (ع) رسیده که همه آنها حنیف یعنی یکتاپرست بودهاند.
عبدالله، پدر پیامبر (ص) کوچکترین پسر عبدالمطلب در میان قریش از لحاظ زیبایی و حجب و حیا مشهور بود. او با آمنه (سلام الله علیها) دختر وهب که به پاکی و عفت معروف بود ازدواج کرد. عبدالله برای تجارت به شام رفت و در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه بستری گردید. او در سن 25 سالگی در مدینه وفات یافت.
خزرجی، که از طائفه بنی عدی بن نجار بود، ازدواج کرد و عبدالمطلب پدر عبدالله و جد رسول خدا(ص) از همین زن متولد شد و مدتی هم در همان شهر یثرب (مدینه) بود تا هنگامی که هاشم بن عبد مناف از دنیا رفت برادرش، مطلب بن عبد مناف، به مدینه رفت و عبدالمطلب را که نامش "شیبة الحمد" و نام اولش "عامر" بود با اصرار زیادی از مادرش سلمی باز گرفته و با خود به مکه برد و چون هنگام ورود به مکه پشت سر عمویش مطلب سوار شده و صورتش در اثر آفتاب بیابان حجاز رنگین شده بود مردم مکه خیال کردند آن پسرک برده مطلب است که از یثرب یا جای دیگر خریداری کرده و به او "عبد المطلب" گفتند و با اینکه مطلب بارها به مردم گفت که او برادر زاده وی و فرزند هاشم است ولی همان نام عبد المطلب برای او معروف گردید و نام اصلی وی یعنی "شیبة الحمد" از یاد رفت.
پنج سال در صحرا
کودک عبدالمطلب مدت پنج سال در میان قبیله "بنی سعد" به سر برد و رشد و نمو کافی نمود. در ضمن این مدت،دو یا سه بار حلیمه او را پیش مادرش برد و آخرین بار او را به مادرش تحویل داد.
نام های پیامبر(ص) در قرآن
در حدیث گهرباری از امام باقر(ع) است که: پیغمبر(ص) 10 نام داشت؛ پنج نام در قرآن آمده و پنج نام در غیر آن است.نام هایی که در قرآن آمده عبارت است از: محمد، احمد، عبداللّه، یس، و نون.
برخی از علما نیز از قرآن مجید، چهارصد نام برای آن حضرت ذکر کرده اند که مشهورترین آن ها عبارت است از: شاهد، شهید، بشیر، داعی، رحمة للعالمین، رسول اللّه ، خاتم النبیین، نبیّ، اُمّی، رئوف و رحیم.
اخلاق کودکی پیامبر(ص)
پیامبر(ص) به رغم آن که از نعمت پدر و مادر بی بهره بود، همواره رفتار و منشی شایسته از خود نشان می داد. او در نظافت و پاکیزگی بی نظیر بود، لباس تمیز،موهای شانه زده، دهان خوشبو و بوی خوش حضرت، از ویژگی های برجسته رسول خدا به شمار می آمد.
آن حضرت هیچ گاه در غذا خوردن شتاب نمی کرد و مانند بیشتر کودکان، حرص و ولع نمی ورزید و خود را به غذای اندک قانع می ساخت و این تربیت عالی، آن گونه بود که در شرایط دشوار گرسنگی و تشنگی، هرگز شکوه و گلایه ای بر زبان جاری نمی ساخت.
اتّفاقات واقع شده در هنگام ولادت پیامبر اکرم(ص)
وقتی رسول خدا (ص) متولّد شد، دیوها رانده شدند و مردم را زمین لرزه ای فرا گرفت که به همه جای دنیا رسید تا آنجا که کلیساها ویران گشت و چیزی که جز خدا پرستش میشد از جای خود کنده شد و ستارگانی هویدا گشت که پیش از آن دیده نمیشد و کاهنان یهود از آن در شگفت ماندند.(4)
از حضرت امیر المؤمنین(ع) روایت شده است؛ که چون آن حضرت متولّد شد بت ها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل کان زهوقا؛(5)
مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج از امام موسی(ع)روایت کرده است که چون پیامبر اکرم(ص) از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمین گذاشت و دست راست را به سوی آسمان کرد و لب های خود را به توحید به حرکت آورد و از دهان مبارکش نوری ساطع شد که اهل مکّه قصرهای بصری و اطراف آن را که از شام است دیدند و قصرهای سرخ یمن و نواحی آن را و قصرهای سفید اصطخر فارس و حوالی آن را دیدند و در شب ولادت آن حضرت دنیا روشن شد تا آن که جنّ و انس و شیاطین ترسیدند و گفتند در زمین امر غریبی رُخ داده است. ملائکه را دیدند که فرود میآمدند و بالا میرفتند و تسبیح و تقدیس خدا میکردند و ستاره ها به حرکت آمدند و در میان هوا میریختند.(6)
پیامبر صلی الله علیه و آله از منظر امام خمینی(ره)
رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران درباره عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: «حضرت ختمی مرتبت، به قدری ریاضت کشید و قیام در مقابل حق کرد که قدم های مبارکش ورم کرد و از طرف ذات مقدس حق آیه نازل شد که: ای رسول خدا! ما قرآن را از آن جهت برای تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد در هدایت خلق) خویشتن را به رنج درافکنی. در شدت شفقت و رأفت آن بزرگوار بر همه عائله بشری بس است آیه شریفه اول سوره شعراء که فرمود: ای رسول خدا! تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که می خواهی جان عزیزت را از غم این که ایمان نمی آورند هلاک سازی. سبحان الله! تأسف به حال کفار و علاقمندی به سعادت بندگان خدا، کار را چقدر بر رسول خدا تنگ نموده که خدای تعالی او را تسلیت دهد و دل لطیف او را نگهداری کند که از شدت همّ و حزن به حال این جاهلان بدبخت، دل آن بزرگوار پاره شد و قالب تهی کرد».
سیمای نبوی در کلام رهبری
رهبر معظم انقلاب اسلامی، درباره وجود گران قدر پیامبر اسلام فرموده اند: «نبیّ مکرم اسلام، جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتصال به غیب، و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آن ها حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق العاده، طراز اول و بی نظیر است. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بی نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی نظیر، در صدر سلسله انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظف شده ایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم. ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن؛ در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معالمه مان هم باید به او اقتدا کنیم، پس باید او را بشناسیم. خدای متعال، شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را به دوش حمل کند».
منابع:
1- منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، جلد 1.
2- حیوة القلوب، تاریخ پیامبر اسلام، علّامه محمّد باقر مجلسی، جلد 3.
3- کافی،ج 1/439.
4- یعقوبی، احمد بن اسحاق، پیشین، جلد 1، صفحه 359.
5- سوره اسراء، آیه 81.
6- مجلسی، علّامه محمّد باقر، پیشین، جلد 15، صفحه 275 و 274.
پایان پیام/
زینب رمضانی- بیرجند
نظر شما