نفی خود و دوری از تکبر ویژگی مشترک بودا و بوسعید

بوسعید و بودا به گونه ای رفتار می کردند که گویی فراتر از معیارهای بشری اند، مسئله نفی خود از ویژگی هر دوی آنها بود، این دو هر گونه خودانگاری را رد می کردند.

به گزارش خبرنگار شبستان، جنبه‌های اجتماعی رهبانیت در دین بودایی و مقایسه‌ آن با آداب اجتماعی خانقاه و تصوف، عنوان رساله‌ دکتری محمدرضا عدلی است که در دومین دوره‌ی جایزه‌ی دکتر فتح‌الله مجتبایی در دی ماه سال‌ جاری برگزیده شده است.
مقایسه آداب و مفاهیم مرتبط با سلوک زاهدانه در رهبانیت بودایی و تصوف اسلامی از مباحثی است که در این رساله تحلیل و بررسی شده است.

بر پایه این گزارش، نشست هفتگی شهر کتاب سه‌شنبه، 17 بهمن به بحث «"بودا و بوسعید" با سخنرانی محمدرضا عدلی اختصاص داشت که طی آن سلوک و آداب فردی و اجتماعی و مفاهیم مرتبط در رهبانیت بودایی و تصوف اسلامی بررسی شد.

عدلی در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: هموار در مورد تاثیرگزاری سنت های دینی بر یکدیگر بحث بوده و این مولفه موضوع مناقشه برانگیزی محسوب شده است، ما همواره می گوییم سنت های ما روی سنت های دیگر اثر داشته است اما به سختی تاثیرگیری سنت خودمان از سنت دیگر را می پذیریم.
وی ادامه داد: نیکلسون در یکی از تالیفات خود در مورد بودا و عرفان اسلامی می گوید: عرفان اسلامی ریشه در قرآن دارد، این نویسنده معتقد است که اگر اسلام در سرزمینی بر می خاست که از مجاورت های فرهنگ ها دور افتاده بود باز هم از دل اسلام عرفان بیرونمی  آمد و عرفان اسلامی در بودا ریشه ندارد.
عدلی گفت: دکتر مجتبایی طی مقاله ای در جلد دوم دائرة المعارف اسلامی در مورد شباهت میان ابراهیم ادهم و بودا، می گوید: هر دوی آنها تاج و تخت را رها کردند.
این محقق تصریح کرد: مجاورت فرهنگ بودایی و ایرانی کاملا مشهود است، کتیبه ها و ستون های آشوکا، به ستون های احکام معروف است که در آن پنج قاعده مهم بودایی کنده کاری شده است، همچنین از حدود قرت اول کوشان قدرتی در شرق ایران پیدا کردند، آنها کاملا بودایی بودند.
وی با اشاره به حضور و مجاورت فرهنگ بودا در ایران بیان کرد: می گویند اجداد برمکیان متولیان صومعه بهار یا نوبهار بودند که می دانیم آنان اصلیتی بودایی داشته اند، در مجموع سنت بوداییان تاثیرات زیادی بر سنت ایرانی گذاشته است.

عدلی با بیان اینکه تا قرن پنجم ردپایی از بوداییان در ایران نیست، ابراز کرد: آنچه که هم وجود داشت به شکلی پریشان است، و یا در آٍثاری چون آثار ابوریجان بیرونی که به دقیق بودن مشهور است نیز توصیفات از بودا همین ویژگی را دارد و پریشان گویی شده است.

وی با اشاره به نگرش شیعی به بوداییان عنوان کرد: به طور کلی منابع اسلامی و کتب فرق نگاه منفی نسبت به بوداییان دارند اما در نگاه شیعی و اسماعیلیه از بودا به نبی هندی یاد می شود.

این پژوهشگر با اشاره به فرهنگ بوداییان و ویژگی های آنان ادامه داد: بوداییان یا آنچه که به آن ها بودایی می گویند ترجمه ای از بودیسم است، اما خود بودایی ها خود را با این نامه خطاب نمی کننند بلکه خود را پیروان "دَرمَه" می دانند که اشاره به همان نظم حاکم بر عالم دارد، این واژه یعنی آنکه بوداییان خود را پیرو دَرمَه(حقیقت) می دانند.
وی تاکید کرد: بنابر دلایل مذکور نیز بودا را تجسم دَرمَه می دانند چون معتقدند او حقیقت را درک کرده است، البته بوداییان معتقد نیستند که شخص بودا "درمه" را بنیان نهاده است بلکه او را تجلی درمه می دانند، به بیان بهتر واژه بودا مانند کلمه "ولی" در اسلام است و یک لقب محسوب می شود، به این معنا که در هر دوره یک نفر به عنوان "بودا" بوده است اما آنچه که سبب تمایز این بودا شد، در این مسئله است که وی نظامی را بنیان نهاد که در آن زندگی رهبانی قاعده مند شد.
عدلی در ادامه به ویژگی مشترک اسلام و بودا اشاره کرد و گفت: اینکه در هیچ طریقه ای در اسلام نیز پیامبر (ص) را انتهای تجلی حقیقت نمی دانند ویژگی مشترک با بوداییان است که آنها نیز بودا را انتهای تجلی حقیقت نمی دانند و او را تنها نمودی از حقیقت می دانند.

وی ادامه داد: از جمله گروه های موجود در میان بوداییان عبارت اند از راهب بودایی، همسر (زن) راهب بودایی، خدمتگزار که نقش خدمتگزار غذا دادن به راهبان است، در واقع این شخص با غذا دادن به آنها به نوعی در ثواب آنان نیز سهیم شده است، مانند خانقاه در سنت اسلامی که هر کس از مردم برای ساکنان خانقاه غذا می آورد یا خدمتی می کرد در ثواب آنان سهمیم می شد.

عدلی گفت: نخستین کسی که درمه را قانون کرد بودا بود و بوسعید نخستین کسی بود که خانقاه را ساخت، البته قبل از او هم وجود داشت اما طبق منابع آن چه که امروز از خانقاه می شناسیم، کار بوسعید بود، او زندگی در خانقاه را دارای قاعده کرد مانند بودا که قاعده و قانون خاصی را ترسیم کرد.
این محقق با بیان اینکه شباهت میان بوسعید و بودا فروان است، تصریح کرد: فراست بوسعید بسیار مطرح بوده است، همین امر برای بودا نیز ذکر شده است که او چگونه ذهن افراد را می خوانده است، همچنین در مورد محبوبیت و جاذبه بودا نیز فراوان ذکر شده است، به نحوی که می گویند او ظاهری دلربا داشت، در مورد بوسعید نیز چنین می گویند که او نیز ظاهری زیبا داشته است.
وی "پیروز شدن مطلق در مناظرات" را از دیگر خصوصیات مشترک بودا وبوسعید خواند و یادآور شد: این دو شخصیت به گونه ای رفتار می کردند که گویی فراتر از معیارهای بشری اند، "مسئله نفی خود" از ویژگی هر دوی آنها بود، این دو هر گونه خودانگاری را رد می کردند.
پایان پیام/

 

کد خبر 225357

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha