به گزارش خبرگزاری شبستان// خراسان شمالی
اهمیت منطقه خاورمیانه؛
خاورمیانه، مهم ترین و حیاتی ترین منطقه دنیا برای حاکمیت غرب است. سوخت های فسیلی که حیات دنیای صنعتی به آن وابستگی دارد؛ مسئله ای نیست که غرب به آسانی از آن چشم بپوشد. غربی ها می خواهند تا حد امکان اقتصاد کشورهای خاورمیانه به فروش سوخت های فسیلی به صورت خام وابسته باشد تا آنها برای گذران زندگی، همواره به فروش این ماده حیاتی نیاز داشته باشند. به همین خاطر همواره به حاکمیت استبداد و در جهل نگه داشتن مردم اهتمام می ورزند تا برای بدست آوردن این ماده حیاتی دچار مشکل نشوند.
استبداد در خاورمیانه؛
استبداد در خاورمیانه سابقه تاریخی دارد اما از زمان ورود استعمار غربی به این منطقه از حدود 200 سال پیش حکومت های استبدادی جدیدی به وجود آمد. از آن زمان به بعد شاهان و حکام برای استمرار بخشیدن به حکومت فردی و جابرانه خود به عامل خارجی وابسته شدند. تا پیش از آن در بسیاری از مواقع، شاهان در اکثر قیام های مردمی و یا در رقابت های داخل دربار کشته و سرنگون می شدند اما با وجود عامل خارجی امکان سرنگون ساختن حاکمان ظالم کاهش یافت.
استعمار کهنه در اثر اشغال سرزمینی به وجود آمد و قدرت های استعمارگر در خاورمیانه برای اداره مناطق تحت کنترل حکام قبلی را به قدرت رساندند. در دوران استعمار فرانو نیز با اینکه اشغال سرزمینی کنار گذاشته شد اما قوانین میان استعمارگر خارجی و حکام خارجی با حکام دست نشانده با حکام وابسته همچنان ادامه داشت.
در یکصد سال اخیر خشن ترین دیکتاتورهای منطقه خاورمیانه با مداخله مستقیم غربی ها به قدرت رسیدند یا اینکه ادامه حیات دادند. به طور مثال در ایران رضاخان با کنار زدن دستاوردهای مشروطیت استبداد شدیدی را مستقر ساخت. در عراق، مصر و اردن شاهان مستبد با کمک انگلیسی ها بر مسند قدرت و سلطنت نشستند. در کشورهای جنوبی خلیج فارس نیز حکومت هایی بر سر قدرت نشستند که فقط نماینده یک قبیله و یا خاندان بودند.
پیوند حکومت های فردی و وابستگی خارجی، مجموعه ای را در خاورمیانه به وجود آورد که از بین آن برخی خشن ترین اقدامات سیاسی در جهان در این منطقه ظهور یافت. حکومت محمدرضا پهلوی در ایران و صدام در عراق نمونه هایی از آن است.
بیداری اسلامی در خاورمیانه؛
با وجود اینکه رابطه مستحکمی میان استبداد و وابستگی وجود دارد اما ملت های خاورمیانه در سال های اخیر قدم های بزرگی در نفی استبداد برداشته اند. یکی از نخستین قدم ها در این مسیر در ایران به وقوع پیوست. ملت ایران پس از سال ها تحمل استبداد فردی شاهان مستبد به رهبری امام راحل قیام کردند و با توسل به ایمان الهی و حفظ وحدت، بت استبداد را سرنگون ساختند. موج استبداد ستیزی ملت ایران به سرعت به سرتاسر خاورمیانه گسترش یافت. البته در مقابل این موج، کشورهای غربی مدعی دموکراسی و حقوق بشر از حمایت های خود از حکومت های استبدادی افزودند.
در عراق، "صدام" با پول و اسلحه غربی ها حکومت ترور و وحشت را مستقر ساخت. در مصر "حسنی مبارک" با اعلام وضعیت فوق العاده 30 سال حکم فرمانی کرد. همین الگو بعدها در الجزایر با کمک آشکار آمریکایی ها و فرانسوی ها به اجرا گذاشته شد. اما اینگونه تلاش ها در مقابل اراده ملت ها بی حاصل خواهد بود به همین علت در چندسال اخیر نشانه های تسری گرایش های ضد استبدادی در سراسر خاورمیانه دیده می شود. در چند هفته اخیر 2 دیکتاتور در مصر و تونس سرنگون شدند. در الجزایر تلاش هایی برای تغییر وضعیت فوق العاده صورت گرفته. در یمن علی عبدالله صالح اعلام کرده که دیگر نامزد ریاست جمهوری نخواهد شد حتی در سواحل جنوبی خلیج فارس و در داخل کشور پادشاهی عربستان بحث های جدی برای مقابله با استبداد و اعمال روش های دموکراتیک حکومتداری مطرح شده است.
آینده خاورمیانه؛
نگاه به تغییرات امروز در جهان و منطقه بیانگر روند رو به رشد دموکراسی در منطقه است و برخلاف گفتار و پندار برخی، این تحولات را به تصاعد است و مردم بیش از پیش خواهان دموکراسی هستند. تردیدی نیست در خاورمیانه جدید، استبداد آن هم از نوع وابسته آن جایگاهی نخواهد داشت و ملت های منطقه دیگر تحمل حکومت های فردی و جابرانه را ندارند. در قرن بیست و یکم و در شرایطی که وسایل ارتباطی آگاهی های مردمی را افزایش داده جایی برای شاهان مستبد و روسای جمهوری مادام العمر وجود نخواهد داشت.
پایان پیام/
یادداشت از "س.ن"
نظر شما