نشانه زهد حقیقی سه چیز است...

مراقبه به این معناست که انسان هر روز که از خواب بیدار می­شود قصد جدی کند که هر عملی که پیش آید رضای خدا را در آن مراعات کند و تا وقت خواب همچنان مراقب باشد تا کارهایش نفع آخرتی داشته باشد.

خبرگزاری شبستان: پله بعدی در راه سیر و سلوک و خودسازی توبه و بازگشت از غیر خدا به خداست. توبه در گشایش رحمت الهی است تا انسان ها به این وسیله از سیطره شیطان خارج شده و توفیق زندگی الهی یابد. در واقع توبه درک این حقیقت است که گناه چرک و آلودگی است و روح را تیره می­کند. و انقلابی درونی است که در نتــیجه آن قـــوای خــیر و راســـتی بر شــر و باطل پیــروز می­گردند و انسان دوباره متولد می­گردد.

پله دیگر در راه تربیت نفس زهد است. زهد یعنی وارستگی و بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و عدم دلبستگی به آن و زهد راستین آن است که انسان نسبت به غیر خدا زاهد و رویگردان باشد و نسبت به خدا راغب باشد. البته رسیدن به این مقام اگر چه با سختی و پشت پا زدن به شهوات نفسانی توأم است اما انسان را از بند اسارت دنیا رهایی می­بخشد و باعث اشتیاق انسان به عالم غیب و نعمت های باریتعالی می­شود.

از منظر امام علی (علیه السلام) سه چیز نشانه زهد حقیقی است. اول کوتاهی آرزوها، دوم شکر در هنگام نعمت ها و سوم خودداری پیش از آمدن حرام هاست. در واقع انسانی که به امور مادی بی اعتناست هرگز به دنبال آرزوها ی دور و دراز نیست و چنین کسی سپاسگزار نعمتهای الهی است و در برابرگناهان خویشتن دار است.آری زهد به معنی بی نیازی و سیراب بودن روح انسان به وسیله معنویات و ترک دلبستگی های مادی است و نشانه آن پرهیزاز تجمل و لذت گرایی است .زهد یعنی انسان بتواند قوای نفسانی را تعدیل کند و از دلبستگی و اسارت دشمنان گوناگون داخلی و خارجی برهاند و به اختیار و آزادی برسد و مالک خود شود. شکوفایی توانایی ها و رشد و تکـامل و عظمت معنوی انسان در ســـایه زهدورزی و اعـــراض از غــیر خدا صورت می­پذیرد. آری انسان زاهد در راستای نزدیک شدن به خداوند در دنیا و نجات از هلاکت و رسیدن به حیات و سعادت جاودان در آخرت است.

پله بعدی در راه خودسازی مراقبه و محاسبه نفس است. یعنی انسان باید از نفس خویش مراقبت کند. مراقبه به این معناست که انسان هر روز که از خواب بیدار می­شود قصد جدی کند که هر عملی که پیش آید رضای خدا را در آن مراعات کند و تا وقت خواب همچنان مراقب باشد تا کارهایش نفع آخرتی داشته باشد و در پایان روز کارهایی را که انجام داده محاسبه کند هر کدام را مطابق رضای خدا انجام داده شکر کند و هر کدام را که تخلف بوده استغفار کند و این رویه را هر روز ادامه دهد. در واقع انسان خداوند را همه جا ناظر و حاضر ببیند و دائم در حال مراقبت باشد و آنی از نفس خود غافل نشود. مسلماً هر کس با خلوص نیت نیست و با کمال کوشش با نفس و شیطان و هوای نفس مجاهده نماید و بر احوال نفسش مراقبت نماید و به همان طریقی که پیشوایان ما رفتند گام گذارد کامیاب و سعادتمند خواهد گردید.

 

بعد از مراقبه محاسبه لازم است...
انسان بایستی ارزش و وزن اعمال خویش را بلکه وزن خودش را از نظر ایمان و اخلاق معین کند و به حساب آن برسد تا اگر ضرر و کاستی در اعمال اوست هر چه زودتر در مقام جبران بر آید و نوبت به وزن و حساب آخرت نرسد که آنجا راهی برای جبران نیست. در واقع محاسبه دقیق وقتی ممکن می شود که به یاد محاسبه دقیق قیامت باشیم.

آخرین گام و پله از پله های خودسازی تقواست. تقوا یعنی خودنگهداری و مراقبت و تسلط بر نفس.از منظر امام علی (علیه السلام) تقوا حالتی است مقدس و معنوی که باعث می­شود متقی با فرض استقرار در محیط گناه خویش را آلوده نسازد و خود را از گناهکاری و عصیان نگه دارد...

پس اگر انسان بخواهد شخصیت متعالی داشته باشد باید پله پله به خودسازی روی آورد تا کانون عقل و خرد او به تسخیر احساس و امیال نفسانی در نیاید و آزادی معنوی از او سلب نشود. در حقیقت اگر حجاب های معاصی مرحله مرحله برطرف گردد صورت ملک و شهادت هویدا می شود و در نهایت انسان خودساخته متخلق به صفات متقین می گردد.

 

حجاب آفرینش را دریدند                         ز الله ما سوی الله را ندیدند

 

نتیجه گیری

طبیعت اصلی روح انسان همیشه سر به بالا دارد و خواهان رشد و رسیدن به کمال حقیقی است. انسان نیز موجودی آسیب پذیر است.از یک طرف در معرض دشمنان بیرونی و درونی(شیطان و نفس اماره) است و از طرف دیگر خواهان هدف های متعالی برای رشد و کمال است. سیر تکاملی انسان از منظر امیر المومنین (ع) از بیداری و یقظه شروع می شود و در نهایت به آراستگی به صفات متقین می انجامد. برای رسیدن به این مرحله بایستی پله های خودسازی را یکی یکی طی کرد تا به فلاح و رستگاری درسایه تقوا رسید. بدون خودسازی شهوت و غضب بر انسان مستولی شده و او را به وادی خطرناک حیوانیت و اسارت نفس سوق می دهد و از سعادت قرب به خدا دور می گرداند.پس اگر انسان بخواهد شخصیت متعالی داشته باشدباید به خودسازی روی آورد و چه بهتر اینکه این راه را بر اساس تعلیمات امام المتقین امیر المومنین (ع) طی کند که ایشان تمامی این مراحل را در حیات طیبه خویش پیاده فرموده اند و در نهایت به مقام (فزت و رب الکعبه) نایل شده اند.

نوشته شده فاطمه خیوه,کارشناس ارشدنهج البلاغه

پایان پیام/

کد خبر 249365

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha