خبرگزاری شبستان: شیخ محمد رفعت، در سال 1950 میلادی(1300 هـ . ق) سالی که دنیای اسلام ستارهای از ستارگان درخشان خود را از دست داد و دلهای میلیونها عاشق این ستاره درخشان داغدار گشت، ستارهای که وقتی لب به تلاوت قرآن میگوشد سرتاپای شنونده در خشیت و خشوع الهی قرار میگرفت و این ستاره درخشان کسی نبود جز امام القراء، «محمد رفعت»، کسی که صدایش در تلاوت قرآن کریم کم نظیر بود."شیخ محمد رفعت" سبکی منحصر به فرد را در تلاوت قرآن برای خود برگزید که البته کمتر کسی میتواند از این سبک تقلید کند، وی تلاوتهای نابی را از خود برای جهان اسلام به یادگار گذاشت.
وی متولد سال 1300 هـ . ق (1950 میلادی)در شهر قاهره کشور مصر بود و از مفاخر جهان اسلام در زمینه تلاوت قرآن کریم بوده است و در علم قرائات روشی منحصر به فرد داشته و در میان قاریان بزرگ جهان جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است .
او در سن شش سالگی به بیماری شدیدی مبتلا شد، بدین جهت بینایی خویش از دست داده و تا پایان زندگی از این نعمت محروم گردید . زایری که سال ها قبل به شوق زیارت « بیت الله الحرام » به حجّ مشرف شده بود ، نقل می کند که هنگام بیتوته در مناء به مسجد خویش وارد شدم ، ناگهان خیل عظیمی از زایران شهرهای مختلف را مشاهده نمودم که در این مسجد گرد آمده و به تلاوت قاری نابینایی که در بالای صفّه نشسته و با صدایی بسیار زیبا و ملکوتی قرآن را قرائت می کرد ، گوش سپرده اند .
در آن لحظه از نوای قرائت استادانه او متحیّر شده ، از خود بیخود گشتم ، چرا که تاکنون چنین صوت زیبایی را که متناسب با معنی آیات قرآن باشد از دیگری نشنیده بودم . آنگاه که او دهان به تلاوت می گشود خیل جمعیت که از کشورهای گوناگون در آن محل جمع شده بودند ، مهر سکوت بر لب زده و مشتاقانه قرائت وی را استماع می کردند . و... آن قاری کسی جز امیر القرّاء ، استاد شیخ محمد ، محمود رفعت نبود .
گویند: در آن زمان که کودکی بیش نبود ، چون شیخ علی محمود ، صوت زیبای او را شنید ، به شدّت گریست ، تا بدانجا که به حالت اغما افتاد. وی زمانی که دریافت که این کودک نابینایی است که چنین زیبا نغمات قرآن را سر می دهد، در حالی که می گریست ، به همراهان او وعده داد که در آینده ای نه چندان دور به مرتبه ای بس والا خواهد رسید و به حقیقت نیز چنین شد ، تا بدانجا که گوی سبقت را از شیخ علی محمود و احمد ندا در ربوده و بر آنان در این مجالس پیشی گرفت .
آری نام شیخ محمد رفعت، در تاریخچه قرائت قرآن نامی است بس آشنا . نامی که همگان را شهرت و عظمتش در رسیده است نامی که پیرامون او افسانه های بیشماری رونق گرفت. چه او را نابغه ای شگفت می پنداشتند . مفتی سوریه پس از وفات وی در وصف استاد می گوید: اسلام ، با وجود او جوانی و نشاط از سر گرفت. گویند یکبار افسری کانادایی به نزد مدیر رادیوی انگلیس آمده ، از او درخواست کرد تا ملاقات او را با شیخ رفعت فراهم آورد ، چرا که پس از استماع صوت شیخ تحت تاثیر واقع شده ، پذیرای دین اسلام شده بود . صوت روح بخشی که سکینه روح و جان و عواطف است . مدیر رادیو نیز به خواسته این شخص پاسخ مثبت داده ، و زمینه ملاقات او را با شیخ فراهم کرد تا جایی که آن مرد توانست مدتی را در کنار او زندگی کند.
این افسر پس از انقضای این مدت با بازگشت به سرزمینش – در وصف چنین نابغه ای که تمامی ویژگی ها و خصایص نبوغ در او جمع گردیده بود – مقاله ای را به رشته تحریر در آورد . وی در آن مقاله عنوان داشت که شیخ ، اولین و تنها قاری قرآنی است که تعدادی بیشمار از غیر مسلمانان شیفته قرائت های زیبای او گشته اند . نخستین کسی که با تشویق های خود وی را به سوی آموزش و قرائت قرآن کشانید ، پدرش شیخ محمود بود و سپس نزد شیخ محمود حنفی که در شناخت الحان قرآنی استاد برجسته ای بود شروع به فراگیری قرآن کریم نمود . مجله « کلّ شیء » از جمله نشریات معاصر استاد ، در شماره 554 خود می نویسد : « در روز های سه شنبه و جمعه هر هفته وقتی ساعت به 9 می رسید ، در محلی که جلسه قرآن برای استاد محمد رفعت تشکیل می شد انبوهی فوق العاده از جمعیت مسجد را احاطه می کرد ، آنگونه که دیگر در آن مسجد مکانی خالی از جمعیت یافت نمی شد .
در این هنگام تلاوت استاد محمد رفعت در این مجلس مستقیماً از رادیو به سرتاسر کشور پخش می گردید و همگان می توانستند از صوت دلنشین استاد که معانی آیات قرآن را نیز در اذهان مستمعین بر جای می گذاشت استفاده کنند و همراه با احساسی از شوق و حوصله که حاصل تاثیر آیات نورانی قرآن و صوت دلنشین استاد بود به تلاوت نابغه دوران خود گوش فرا دارند .
این در حالی است که در آن ساعت خیابان ها و محلات شهر خالی از سکنه شده و بدین طریق ، این قاری قرآن با صوت زیبایش توانسته بود مردم را به سوی قرآن جذب نموده و به قولی به آنان حیاتی دوباره ببخشد » . مشهور است که در سال 1356 ه. ق . رادیوی بریتانیا تلاوت سوره هود مرحوم استاد رفعت را که در مدت سه روز در مسجدی که جمع کثیری از مردم برای استماع آن اجتماع کرده بودند ، ضبط نمود و بدلیل برخورداری از کیفیت بالایی که این نوارها از لحاظ صوت، لحن وعلم تجوید و قرائت ، دارا است اکنون به عنوان یکی از مفاخر بزرگ بریتانیا محسوب می شود .
استاد رفعت نیز در همین مکان « قصار السور » را با چهارده روایت قرائت نمود . تنها فرزند استاد ، محمود رفعت است که هم اکنون در قید حیات است از جمله کسانی که در قرائت خویش به تلاوت های استاد رفعت استناد می جویند ، استاد ابوالعینین شعیشع است. نیز استاد مرحوم عبدالباسط در ایام جوانی به تقلید از این استاد بزرگ می پرداخته است .
خاطره استاد شعیشع از مرحوم رفعت
شیخ ابوالعینین شعیشع در رابطه با آشناییش با استاد چنین گوید که : « من افتخار شاگردی در محضر استاد را دارم ، چرا که از ایشان تاثیر بسیار گرفتم . حتی آن زمان که در محل زندگی خود بودم و صدای استاد از رادیو به گوش مستمعین می رسید ، در آن زمان صدای شیخ رفعت تنها صدایی بود که از رادیو پخش می شد . او در مکان مرتفعی به تلاوت می پرداخت و من همواره حریص بر دیدار استاد بودم . درست 34 سال پس از تاسیس رادیو من با شیخ آشنا شدم . در آن زمان بسیاری از مردم به آواز گوش می دادند و برخی به مسائل دیگر . اما اشتیاق من به صوت شیخ تا آنجا بود که همواره به مکان تلاوت شیخ می رفتم - آن زمان از ساعت 9 تا 9 و 30 دقیقه شب برنامه صحبت شیخ از رادیو پخش می شد- با وجود اینکه هوا بسیار سرد بود و من کودکی بیش نبودم ، در آن محل می ماندم و پس از تمام شدن برنامه صحبت شیخ به منزل باز می گشتم وهمواره سعی می کردم از او تقلید کنم ، پره ای اوقات موفق می شدم . و گاهی نیز نمی توانستم اما تلاش خود را به کار می بردم . زمانی که کارم را تازه در رادیو شروع کردم . برای اولین بار بود که ایشان را ملاقات می کردم ؛ استاد در حال تلاوت سوره ای بودند و من گوش می کرم ، پس از آن که تلاوت خود را به پایان رساندند ، جلو رفتم و دستهایشان را بوسیدم .
استاد پرسیدند: شما چه کسی هستید ؟ گفتم : شعیشع هستم . شیخ در این هنگام مرا در آغوش کشید و با صدای آرامی گفت : بیا فرزندم ، بیا جلو . من از مدتها پیش می خواستم صدای تو را بشنوم . البته پیش از آن من در رادیو برای اولین بار قرائتی کرده بودم و شیخ صدای مرا شنیده بود . من هم هرگاه به مسجد می رفتم نزدیک نمی آمدم ، اما گویا شیخ مشتاق بود که صدای مقلدش را بشنود و او را از نزدیک ببیند ، هر چند که به خوبی تقلید نمی کردم امّا کم کم با تکرار پیشرفت کردم . بار دیگر وقتی برای خواندن نماز به مسجد رفته بودم ، خود را به شیخ معرفی کردم ، ایشان مرا بسیار تشویق و تشجیع کردند ، تا به آن حدّ که دلم از محبت استاد لبریز شد ، و همواره در پی فرصتی بودم که این محبت را جبران کنم . پس از آن جریان از من خواستند نوارهایی را که در رادیو بود تصحیح کنم زیرا یک سری کلمات قرائت شیخ از آن ها حذف شده بود . من هم بلافاصله پذیرفتم ؛ چون به شیخ علاقه فراوانی داشتم و دوست داشتم این نوارها را که از بهترین قرائت های استاد بوده تصحیح کنم .
در حالی که استادم در قید حیات نیست ولی همانطور که در زمان حیاتش از وی جدا نبودم هم اینک نیز که سالها از رحلتش می گذرد از وی جدا نیستم». شیخ احمد الرزیقی که از قاریان معروف عصر حاضر است درباره استاد رفعت چنین اظهار می دارد : «مرحوم شیخ رفعت ـرحمه الله ـ در قراءات تبحری کامل داشت در علم وقف و ابتدا مسلط بوده و خداوند در صورت ملکوتی وی نعمتش را به کمال رسانده و نیز به شناخت مقامات الحان قرائت را عطا کرده بود چنان که استاد آیه ای را در مورد وعده ها و توصیف بهشت تلاوت می کرد در آن آیه نغمه و آهنگی را انتخاب می نمود که شنونده کیفیت بهشت را می توانست تجسم کند و یا اگر آیه ای را در مورد عذاب تلاوت می کرد با انتخاب الحان مناسب شدت عذاب و آتش جهنم را به مستمع می فهماند » .
آری شدت اشتیاق مردم به تلاوت استاد رفعت تا بد آن حدّ بود که سالنهای مخصوصی برای مستمعین شیخ ساخته شد . هرچند که این سالن ها ، امروزه با رحلت اکثر یاران شیخ خالی مانده و از بین رفته اند اما بسیاری از آن ها هنوز به حال خود باقی است . ساعات تلاوت شیخ در ایام سه شنبه و جمعه ، ساعاتی مقدس در نظر تمامی مسلمین جهان بود ؛ ساعاتی که مسجد فاضل شاهد انبوهی از جمعیت می شد حال آنکه در آن زمان نه رادیو و نه میکروفونی وجود داشت . از میان کسانی که همواره در محل تلاوت شیخ در رفت و آمد بودند ، استاد « کامل الاشناوی » بود . او می گوید : « من احساس می کنم صوت و لحن او با آن نغمات زیبا دریچه ای از ایمان و معرفت را در قلبم گشود ». شیخ رفعت زمانی از رادیو کناره گرفت اما پس از آنکه باز به رادیو بازگشت ، آرامش و اطمینان ، قلوب تمامی مسلمین را در بر گرفت ، چرا که او چون اسطوره ای در میان مردم مطرح بود . منزلش میعادگاه عاشقان علم و ادب ، مؤمنین و ملحّنین بزرگ بود و آنان همواره بر این مهم اذعان دارند . عاقبت دست تقدیر چنین اراده کرد که این صوت طلایی خاموش گشته، و این تار آسمانها ( قیثاره السماء ) شکسته گردد . آری عاقبت این نابغه بزرگ اسلام در گذشت ، اما صوت چون اضواء پرفروغ خورشید باقی ماند تا همواره رهگشای انسان ها گردد .
صوتی که در خدمت کلام خداوند قرار گرفت و به علم قرائت اعتبار دیگری بخشید. سرانجام این ستاره ی پرفروغ در سنین 69 سالگی به سال 1369 ه ق . ( 1328 ه. ش . ) در شهر قاهره خاموش گردید گرچه یادش هرگز در خاطره ها از بین نخواهد رفت . زندگی و شرح حال این استاد و قاری بزرگ جهان را – که خدمتی شایان در علم قرائت برای عاشقان این راه به انجام رسانیده است - موّرخانی بزرگ از جمله « خیر الدین زرگلی » در کتاب الاعلام و « مذاکرات » با عکس درج نموده اند همچنین در جراید « الصحف المصریه » و « اخبار الیوم » مورخه 1950م همزمان با فوت استاد محمد رفعت به درج شرح حال و زندگی نامه این قاری قرآن پرداختند . خیر الدین زرگلی در کتاب خویش چنین می نویسد : « محمد بن رفعت ، از مشهورترین قاریان عصر حاضر و آگاه ترین آنان به مواقع وقف و ابتداء در آیات قرآن کریم می باشد . او در قاهره ولادت یافت و در همان جا به رحمت خداوند پیوست . او در آغاز کودکی روشنایی دو چشمش را از دست داد .
استاد رفعت در زمینه ی وقف و ابتدا و تجوید و ترتیل قرآن سبکی متمایز ابداع کرد ، صوت زیبا و دلنشین او چنان بود که قلبها را مسحور ساخته و شیفته خویش می نمود . او با الحان و نغمات موسیقی در قرآن آشنا بود . تلاوتهای بسیاری از این استاد در رادیوی مصر و لندن موجود است »
پایان پیام/
نظر شما