به گزارش خبرگزاری شبستان، محسن رضایی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان با شرکت در برنامه رویکردها برنامه های شبکه چهار سیما به سوالات سه کارشناس درباره موضوعات مختلف پاسخ داد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، مراد عنادی مجری و یکی از کارشناسان برنامه در خصوص برنامه گفت این برنامه به طرح سئوالات کارشناسی از نامزدهای محترم یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اختصاص دارد این سئوالات در سه حوزه سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی طرح خواهند شد. در این برنامه در خدمت جناب آقای محسن رضایی هستیم نامزد محترم یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آقای رضایی سلام خیلی خوش آمدید :
رضایی گفت : لازم می دانم عرض ادب و سلام خدمت ملت عزیز ایران داشته باشیم و جنابعالی دوستانتان هم تشکر می کنیم که امکان این گفتگو را فراهم کردید.
مجری: بعنوان اولین سئوال در حوزه سیاست داخلی به نظر جنابعالی مهمترین میثاق بین مردم و مسئولان چیست و نکته دیگراینکه ما بلافاصله به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه پرسی قانون اساسی را داشتیم قانون اساسی جمهوری اسلامی با نود و هشت ممیز دو درصد آراء تصویب شد چه وظایفی مردم و مسئولین نسبت به قانون اساسی دارند و جنابعالی بعنوان نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نسبت به قانون اساسی تصور می کنید که چه اقداماتی باید انجام دهید؟
رضایی : بله سئوال خوبی است البته ما اولین میثاق مان با خدا است که شرک نورزیم و غیراز خدا کسی را نپرستیم حتی تابع هوای خودمان هم نباشیم و نفس خودمان نباشیم چرا که اگر ما به مهمترین میثاق بین مردم و دولت که قانون اساسی هست وفادار باشیم ولی خود پرستی داشته باشیم باز در عمل یک مشکلی خواهیم داشت آن مقدمه لازم است ولی مهمترین میثاق قانون اساسی کشور است در قانون اساسی مسئله فرهنگ هست مسئله تعهدات هست مسئولیتها هست اصولی که یک کشور را می شود اداره کرد هست میثاق خوبی است و آن کسانی هم که سی و چهار پنج سال پیش این مجموعه را فراهم کردند معلوم است آدمهای دانشمند و اندیشمندی بودند آدمهای با سوادی بودند دلیلی ندارد یک چنین میثاق مهمی را آن هم بعد از صد سال قانون اساسی نوشتن می گوید چون اولین قانون اساسی ما سال هزار و دویست و هشتاد و پنج در مشروطه به دست آمد منتها آن موقع به رفراندوم گذاشته نشد ولی این قانون اساسی به آراء مردم هم آمده است یعنی مردم هم زیرش را امضاء کردند و موسسین انقلاب هم و نظام جمهوری اسلامی این را هم امضاء کردند قانون خوبی است منتهی اولین مسئله این است که ما در اجرای قانون تبعیض قایل نشویم یعنی همه مواد این قانون را اجراء کنیم و ارزش یکسانی بدهیم البته اینکه هر کدام از اینها چه اهمیتی روی زندگی مردم دارد آن یک بحث دیگری است من از نظر حقوقی می گویم که ما ارزشهای متفاوتی در دولت قایل نشویم مثلا یک تعداد فصولی را خیلی ارزش برایش بگذاریم و یک تعداد اصولی را اصلا کنار بگذاریم مثلا فرض کنید حقوق ملت ایران این حقوق اساسی است و اتفاقا در این شرایط امروز در این عصر جدید ما یک بازگشتی به مردم باید داشته باشیم یک رجوع مجددی باید به مردم و زندگی مردم داشته باشیم حالا از زبان و ادبیات گرفته تا معماری و هنری و معیشت لذا بعضی از اصولی که تا کنون کمتر به آن توجه شده است باید بیشتر به آن توجه بشود عدالت الان این را ایجاب می کند مسئله دیگری که هست این است که خود قانون اساسی را رئیس جمهور باید اجراء کند منتهی در اجراء ابهام هست بعضی ها فکر می کنند که خب این اجراء آیا رئیس جمهور می تواند بدون مجلس این کار را بکند شما یک قانون اساسی دارید یک قانون مجلس دارید قانون مجلس ابزاری است برای اینکه آن قانون اساسی تحقق پیدا کند.
محسن رضایی در ادامه گفت: مسئله دیگری که هست این است که خود قانون اساسی را رئیس جمهور باید اجراء کند منتهی در اجراء ابهام هست بعضی ها فکر می کنند که خب این اجراء آیا رئیس جمهور می تواند بدون مجلس این کار را بکند شما یک قانون اساسی دارید یک قانون مجلس دارید قانون مجلس ابزاری است برای اینکه آن قانون اساسی تحقق پیدا کند.
کارشناس: منظورتان آیین نامه داخلی مجلس است؟
رضایی: نه خود قانون مجلس یعنی قانون اساسی یکی از ابزار اجرائیش که اجراءبشود قانون مجلس است خب پس رئیس جمهور الان باید برای اصولی که خلاءدارد و قانون ندارد و لذا اجراء نمی شود باید ما قانون تهیه کنیم مثلا از اصل پانزده گرفته اصل نوزده گرفته خیلی از مسایل است یا خود جرم سیاسی خب این رئیس جمهور باید اجراء کند اما این قانون می خواهد یعنی اجراء قانون اساسی در بسیاری از موارد متکی به قانون است یا اصل چهل و چهار در انتهایش نوشته شده است که این سه تا بخش اقتصادی که در بالا هست حدود و قلمرو و مسئولیت آنها را قانون تعیین می کند ،کو ؟ هیچ کدام از رؤسای جمهور تا حالا نیامدند این انتهای اصل چهل و چهار را بروند حدود و قلمرو و مسئولیتهای بخش تعاونی و بخش خصوصی و بخش عمومی و دولتی را مشخص کنند یعنی الان زمین مانده است ما اولین کاری که خواهیم کرد همین است که کلیه اصولی که مغفول مانده و قانون برایش نوشته نشده است این قوانین را تهیه می کنیم و در مجلس در حقیقت می بریم و تصویب می کنیم. البته برخی از موارد هم هست که یک اصول کلی است و نیازی به مثلا تهیه قوانین خاصی ندارد مثلا فرض کنید عدالت برخی از اصول هست مثل آزادی ها ما باید آزادی ها را در کشور واقعا نهادینه کنیم صد سال است که این روحیه آزادی خواهی در ما هست اما در همین حد آزادی خواهی مانده است درخت آزادی هنوز در جامعه ما کاشته نشده است چرا ؟ چون ما به اصولی از قانون اساسی توجهی نکردیم که اینها را تبدیل به قانون کنیم و اصلا ما بیاییم درخت آزادی را در ایران بکاریم. این درخت کاشته نشده است یک حس است یک آرمان خواهی است ما که نمی توانیم همه خواسته های ملت ایران را در سطح آرمانخواهی متوقف کنیم این را باید ادامه بدهیم تا نهاد بشود.
سئوال کارشناس: این البته منوط به تعامل با قوای دیگر است؟
مجری: آزادی ، بله آزادی یک نهاد است خب این در قانون اساسی آمده است اما این نهادینه نشده است لذا من برخلاف بعضی ها که خیلی شعار آزادی می دهند ولی در حالیکه قدرت هم داشتند گام زیادی برنداشتند برای نهادینه کردن ما کمتر حرف می زنیم می رویم دنبال نهادینه کردن اصولی از قانون اساسی که تبدیل به نهاد نشده است.
سئوال کارشناس : آقای دکتر ارزیابی شما از اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه ها چیست و نقاط ضعف و قوت اجرای قانون را چه می دانید و اینکه فرمودید در واقع در برنامه هایتان که پرداخت نقدی یارانه ها را از چهل و پنج هزار تومان به صد و ده هزار تومان می رسانید بفرمایید که این برای هر نفر ایرانی هست یعنی همانهایی که تا حالا می گرفتند همه شان صد و ده هزار تومان است یا نه اقشار مثلا مستضعف و پایین را بیشتر می خواهید بدهید و اینکه به صورت توزیع یکسان است یا خیر؟
رضایی : هدفمند شدن یارانه ها اولین مشکلی که داشت این بود که هدفش شفاف نشد یعنی معلوم نشد که ما هدفمند شدن یارانه ها را برای شفاف سازی قیمتها می خواهیم که تعادل اقتصادی شکل بگیرد یا نه برای جبران می خواهیم چون این دو تا به خوبی تعریف نشد و با ابهاماتی همراه بود در اجراء و درقانون مشکلی درست کرد ما باید به تفکیک می گفتیم که هدفمند شدن یارانه ها دو هدف دارد یک این است که شفاف سازی قیمتهای انرژی صورت بگیرد دوم این است که اگر از این ناحیه به اقشار آسیب پذیر خساراتی وارد شد این اقدامات جبرانی صورت بگیرد آن موقع اگر این هدف دوم از اولی تفکیک می شد و رویش تفکیک می شد ما این شیوه را اجراء نمی کردیم چون جبران به این نیست که شما پولی را به جامعه تزریق کنید که آن دوباره گرانی درست کند خب آن گرانی را چطور باید جبران کرد این یک تسلسل درست می کند دیگر این قسمت دوم به خوبی تفکیک نشد که جبران باید یک جبران واقعی باشد نه جبران اسمی باشد دوستان ما آمدند قسمت دوم را به صورت اسمی جبران کردند اگر به صورت واقعی جبران می شد هیچ وقت پولی که می رفت دست مردم می رسید به گرانی تبدیل نمی شد که دوباره بخواهند این را جبران کنند باز آن جبران یک گرانی درست می کند باز بخواهند بروند آن گرانی را حل کنند این تا ابد می رود جلو الان مشکل ما در چهل و پنج هزار تومان همین است مجلس می گوید که اگر مرحله دوم را اجراء کنید این گرانی درست می کند دولت می گوید من تا وسط راه آمدم نمی توانم ادامه ندهم ما فرمولی که برای این پیدا کردیم این است چون چهل وپنج هزار تومان تعهد دولت گذشته است اگر ما مرتب هی تعهدات دولت های قبلی را زیر پا بگذاریم این یک نوع بی ثباتی درست می کند دولت بعد هم می آید اقدامات ما را زیر پا می گذارد پس بهتر است که ما به این چهل و پنج هزار تومانی که داده می شود ادامه بدهیم و به همین شکل حالا با یک سری اصلاحات اما مرحله دوم که طبق محاسبات دوستان ما شصت و پنج هزار تومان است این را به شکل تولیدی و درآمدی انجام می دهیم یعنی چه ؟ یعنی این وارد تولید و درآمد می شود منتها پول مال خود مردم است و بنابراین قبل از اینکه تقاضا را ببرد بالا چون وارد تولید و درآمد شده است اول عرضه را می برد بالا یعنی کالاها و خدمات بیشتری می آید در جامعه بعد تقاضا می رود بالا همیشه یک گام کالا و خدمات در جامعه بیشتر است هم ضد تورمی عمل می کند هم اشتغال را حل می کند هم مردم پول نقدی دستشان می آید هر ماهی مثلا اگر از اول فروردین شروع کنیم مرحله دوم مثلا ما از اول نود و سه انشاء الله شروع کنیم این اول فروردین تا شهریور چهل و پنج هزار تومان است اما از شهریور به بعد همه اش صد و ده هزار تومان داده می شود چرا ؟چون در این شش ماه این پول اول رفته است در تولید و سرمایه گذاری وارد شده است بعد از شش ماه با یک سودی دارد می آید تو یعنی بجز یک وقفه اولیه دیگر هر ماه صد و ده هزار تومان به همه ایرانیها داده می شود منتها این دو تا پولی که به مردم داده می شود یکیش همان چهل و پنج هزار تومان است که کاریش نمی شود کرد اثر تورمی دارد اما این شصت وپنج هزار تومان چون رفته است تولید و درآمد را تحت تاثیر قرار داده است و شغل درست کرده است و ضد تورم عمل کرده است این شصت و پنج هزار تومان با اینکه نقد هم داده میشود به مردم مستقیم هم مردم سر ماه می روند صد و ده هزار تومانشان را می گیرند یعنی هیچ کسری نخواهد شد ولیکن چون این یک کاری را در تولید انجام داده است دیگر مشکل ضد تورمیش حل می شود و اقدام ضد تورمی هم هست بنابراین چرا ما صد و ده هزار تومان را خواهیم داد و مشکلی هم نخواهد داشت.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار از وی پرسید : یکی از مشکلات اصلی که ما در انتخاب برنامه ریزان اصلی سیستم یا سامانه کشور داریم عدم توجه و حساسیت علمی و تخصصی لازم است مثلاً در برخی از کشورها برای اینکه یک معلمی را برای مقام معلمی انتخاب کنند حتماً توجه می کنند که او چقدر پژوهش انجام داده ما اینجا در انتخاب وزیران مان همین حساسیت را به کار نمی بریم ملاک شمادر حوزه آموزش و پرورش برای انتخاب وزیر بفرمایید که چی هست با توجه به اینکه بخش عظیمی از مردم درگیر این وزارتخانه هستند؟
رضایی: ببینید من به خودم و دیگران اجازه می دهم که پست های سیاسی را با نگاه سیاسی انتخاب کنند اما واقعاً من اجازه نمی دهم که پست های سرنوشت ساز که آینده یک کشوری را می خواهد رقم بزند ما با ضوابط دوستی و شخصی و گروهی و جناحی بخواهیم ببندیم آموزش و پرورش یعنی آینده ایران آیا ما در قبال بچه های خودمان حاضریم کارهای خلاف انجام بدهیم یعنی به خاطر کارهای شخصی مان آینده بچه خودمان را زیر پا بگذاریم خوب آموزش و پرورش این است اصلاً من پای سیاست را می کشم بیرون البته آموزش و پرورش است هنر هست چند تا مقوله هست ما پای سیاست را باید بکشیم بیرون بیش از حد سیاست وارد یک حوزه هایی شده که به جای اینکه آن چشمش رادرست کند آن چشم دیگرش هم کور کرده لذا من وزیر آموزش و پرورش را از خود آموزش وپرورش هایی که سابقه کار معلمی دارد اصلاً کتاب را می فهمد درگیر شده یک مدرسه روستایی را می فهمد یک مدرسه غیر انتفاعی را می فهمد یک مدرسه شهری را می فهمد مشکل معلمین را می داند مشکل دانش آموز را می داند ما این کار را خواهیم کرد البته خوب آموزش و پرورش واقعاً یک بدنه خیلی وسیعی ما الان هفتصد هزار معلم داریم یک میلیون و پنجاه هزار ما کارکنان آموزش و پرورش با معلمین هستند در حقیقت ما وزیری که انتخاب می کنیم باید بتواند این کار کار کوچکی نیست این کار کار بسیار بزرگی است یک کار مهمی است یک بخش زیادی از بودجه کشور دارد آنجا می رود کمبودهای بسیار زیادی هم هنوز هست همان مقدار هم که بودجه آنجا می رود توزیع آن باید یک توزیع عادلانه تر و در حقیقت درست تر باشد وزیر آموزش و پرورش باید مسئولیت پذیر باشد اصلاً فقط مسئله تخصصی را دنبال کند می خواهد حالا یک وقت وارد مسائل سیاسی بشود باید ما یک قانونی بنویسیم این نوع افراد باید دو سال قبل استعفا بدهند نه اینکه مثلاً یک ماه دو ماه سه ماه مانده به مجلس فرض کنید فرق ندارد چه وزارتخانه چه مدیرکل ها هم همین طور هستند باید ما یک قانونی بگذاریم که واقعاً مسئله آموزش و پرورش مسئله جدی ما باشد.
سوال کارشناس: در مورد فرهنگیان مشخصاً شما چه اقداماتی می خواهید انجام بدهید؟
رضایی: اولین مسئله اینه که مسئله شغل و درآمد اینهاست خانم دبیری گله می کرد که من حقوقم کم هست گفتم شما چقدر حقوق دریافت می کنید می گفت ششصد و هفتاد هزار تومان همین حدود گفت با بیست سال سابقه من دبیر هم هستم دبیر آموزش و پرورش ششصد و هفتاد هزار تومان من می گیرم محاسبه کردم دیدم از نظر قدرت خرید این ششصد و هفتاد هزار تومانش برابر یک چیزی سیصد هزارتومان سال گذشته همان موقع یعنی دیماه سال مثلاً نود بوده یعنی طی یکسال این از ششصد و هفتاد هزار تومان فقط سیصد هزار تومانش قدرت خرید برایش مانده خوب حالا با یک چنین وضعیتی این با چه فکر و آرامشی برود سر کلاس ما باید یک کاری بکنیم انشاءالله این کار را خواهیم کرد که معلمین ما هیچ دغدغه ای غیر از درس دادن نداشته باشند که بنشینند مطالعه بکنند فکر بکنند به آخرین اطلاعات جاهای دیگه مراجعه بکنند در حقیقت معلم همیشه با یک حرف نو با یک روحیه با نشاط معلم واقعاً در تربیت بچه خیلی موثر است وقتی معلمی با هزار گرفتاری می رود سرکلاس و این روحیه خودش را سر کلاس منتقل می کند ما چه انتظاری داریم یعنی ما واقعاً باید به این مسئله برسیم و من حتماً خواهم رسید البته مسئله مسکن دارند مشکلات دیگه ای دارند حقوق را به یک درصدی اضافه می کنیم ولی نگرانی مسکن که برای اینها مهم تر است اینها امکانات بیشتری ما داریم ما ممکنه در بعد مسائل پولی و مالی به خاطر گرانی ها یک سیاستی داشته باشیم ولی دست ما باز است که حداقل بیاییم مثلاً مسکن معلمین را به طور اساسی اصلاً حل کنیم این که دیگه گرانی درست نمی کند چون الان مشکلی که ما داریم این هست که می گویند هرچی حقوق ها بالا برود گرانی هم بالاتر می رود خیلی خوب ما یک ترکیبی از کمک های به معلمین را در پیش خواهیم گرفت که در حقیقت این ترکیب بتواند قدرت خرید و رفاه آنها را بالا بیاورد مشکلی در این زمینه نداشته باشند.
سوال کارشناس: در بحث سیاست خارجی خوب از جایگاه و اهمیت مهمی برخوردار است تو برنامه ها اولویت مبنای جنابعالی چی هست و توی آن سلسله مراتب اولویت ها و اهداف و منافع ملی سیاست اعتمادسازی تنش زدایی با غرب را دنبال خواهیم کرد یا سیاست نگاه به شرق را دنبال خواهیم کرد تقویت روابط با کشورهای جنوب یا قدرت های نوظهور کدام یک از اینها در اولویت های کاری جنابعالی هست تو عرصه سیاست خارجی؟
رضایی: وضعیت ما در سیاست خارجی مثل یک بوکسوری می مانیم که یک پا را گذاشتند تو خاورمیانه یک پاشون هم تو اروپا هست گارد گرفتند با تحریم های اقتصادی رو به روی ما ما الان وضعمان این طوری است پا گذاشتند تو خاوریمانه که از سوریه گرفته بحرین گرفته عراق گرفته خلیج فارس گرفته الان حضور دارند پاشون را گذاشتند تو اروپا که این تحریم های اقتصادی و اینها را با کمک اروپایی ها علیه ما وضع کردند خوب حالا ما این را چه کار می خواهیم بکنیم ما اگر بخواهیم برویم تو میدان بازی یعنی برویم بوکس عمل کنیم که حالا بعضی ها متاسفانه گفتند تنگه هرمز را می بندیم و اینها اینها خواست خود آنها بود ما نمی خواهیم این در مقابل گارد نظامی آنها وارد درگیری نظامی بشویم نیازی هم نداریم ما با فکر و تدبیرمان می توانیم این بوکسوری که آمده ژست گرفته این را بی خاصیتش بکنیم باید از اهرم هایمان خوب استفاده بکنیم چیزی که من فکر کردم یک استراتژی قیچی هست چون الان دو نوع تفکر شکل گرفته یک عده می گویند آقا ما اگر برویم با آمریکایی ها مذاکره کنیم همه مسائل مایک شبه حل می شود این یک استراتژی یک استراتژی دیگه می گویند نه ما باید ایستادگی کنیم به هیچ وجه کوتاه نیاییم و مقاومت بکنیم و مسئله در حقیقت حل خواهد شد این هر دو تا اشکال دارد اشکالش کجاست اشکالش اینه که این طور نیست که آمریکایی ها این وحدت کاذبانه ای که درست کردند این قابل شکستن نباشد کی می گوید روسیه و چین را نمی شود از امریکا جدا کرد کی می گوید اروپا را نمی شود جدا کرد کی می گوید حتی در خود افکار عمومی امریکا نمی شود پشت این بوکسور را در حقیقت خالی کرد من معتقدم ما امکانات فراوانی داریم که این را وادارش کنیم که از این ژست کاذبانه ای که گرفته خجالت بکشد برگردد مثل یک آدم مودبی بیاید حرف بزند پس ما باید یک اقداماتی انجام بدهیم که مذاکره شکل بگیرد کسی که آمده برای بوکس این مذاکره نمی کند چرا مذاکره نمی کند چون برداشتش اینه که هر چی وقت تلف بکند تحریم ها بیشتر اثر می کند و ما از پا درمیاییم یک لبه این دیپلماسی قوی و جدی است یعنی نه یک تیم سه چهار نفره اگر لازم شد دویست نفر سیصد نفر از دیپلمات های قوی کشور را ما بسیج می کنیم یک اتاق بزرگ دیپلماسی درست می کنیم که اگر سه چهار نفر هم می رود آن جلو دویست سیصد نفر پشت سر اینها به اینها فکر و مطالعه بدهند چون این نوع مذاکرات من اهمیتی نمی دانم این جزو پیچیده ترین مذاکرات بین المللی است که تاکنون در دنیا شکل گرفته چون یک کشور جهان سومی می آید این طرف میز می نشیند آن طرف همه دیپلماسی دنیا یعنی انگلیسی ها با دویست سیصد سال سابقه می آیند این طرف می نشینند خوب ما که نمی توانیم ساده اندیشی بکنیم اولین مسئله اینه که ما دیپلماسی را جدی می گیریم و با بسیج دیپلمات های قوی ایران انشاءالله کاری می کنیم که آن مجموعه دیپلماسی تقویت بشود مسئله دوم خود طرح است خوب حالا ما می خواهیم بریم چی بگوییم ما اگر بخواهیم برویم چی بگوییم باید یک کاری بکنیم که از یک طرف عزت ملی ما حفظ بشود از طرف دیگه هم راه باز بشود البته ما الان عزت ملی مان را آسیب می زنند چون این وضع هم عزت ملی ما را حفظ نمی کند عقب نشینی هم بکنیم عزت ملی ما حفظ نمی شود پس حفظ عزت ملی با در حقیقت باز کردن مسیری که بتوانیم اقتصادمان را فرهنگمان را ما گسترش بدهیم این یک طرحی می خواهد یعنی یک حداقل هایی باید تعریف کنیم یک حداکثرهایی باید تعریف کنیم کجا باید چانه زنی انجام بدهیم این را من الان نمی توانم رو بکنم طرحش را آماده کردم چون اگر دستم را باز کنم خوب اینها از قبل می فهمند من قدرت مانورم کجاست فقط این را انشاءالله خدمت رهبر انقلاب بعد از به دست گرفتن این مسئولیت من طرح خواهم کرد نظر ایشان را می گیرم و می رویم پای میز مذاکره حتی خود تیم های مذاکره کننده را هم خودم کمکشان می کنند که امروز باید در چه محدوده هایی مانور بکنیم با آنها هم یک تعامل خوبی برقرار می کنیم که نوعی مدیریت هوشمندانه ای در حقیقت صورت بگیرد این می شود این لبه بالای قیچی ولی کافی نیست چرا چون اگر آنها با همه تمهیدات ما تن به مذاکره ندهند زمان بکشند خوب فایده ندارد ما کاملاً آماده ایم برای مذاکره اما آنها تن نمی دهند چه کار کنیم که آنها تن بدهند این لبه دوم قیچی را فعال می کنیم یعنی کارآمدی اقتصادی یعنی همان ماههای اول و سال اول ثابت می کنیم تحریم اقتصادی قابل خنثی کردن در ایران هست به محض اینکه اولین پالس به آمریکایی ها برسد اینها می فهمند که الان باید کوتاه بیایند پس بهتر است بیایند با ایران مذاکره کنند ما باید این اعتقاد را در ذهن آمریکایی ها درست کنیم که مذاکره با ایران اگر شروع نشود به ضررشان می شود آن موقع این قیچی شکل می گیرد و این تحریم ها را پاره می کند و می اندازد دور هر دو مهم است چون ما اگر آمریکایی ها را هم وادار کنیم که بیایند پای میز مذاکره یعنی غرب و پنج بعلاوه یک منظورم هست بیایند مذاکرات هسته ای را انجام بدهند خوب فایده اش چیه ما اگر دیپلماسی مان ضعیف باشد نمی توانیم آن برداشت لازم را داشته باشیم ما از یک طرف نباید ماجراجویی کنیم از یک طرف هم نباید ساده اندیشی کنیم ساده اندیشی هم همیشه به ما در حقیقت ضربه زده حتماً جنابعالی خوب تاریخ سیاست خارجی را خوب می دانید آن بحثی که قوام کرد با روس ها و اینها یعنی مسئله دیپلماسی تو این موضوع هسته ای جزو پیچیده ترین موضوعات دیپلماتیک دنیاست و خیلی باید جدی بگیریم که من راه حل این را قیچی می دانم.
یکی از کارشناسان برنامه شبکه چهار در ادامه از اقای رضایی پرسید : پس اولویت شما تنش زدایی و اعتمادسازی با غرب است در سیاست خارجی؟
رضایی گفت : من یک حرف دیگری غیر از موازنه منفی و موازنه مثبت دارم که اگر فرصت پیدا کردم این را باز می کنم یعنی ما ممکن است با یک کشور چالش داشته باشیم تعامل هم داشته باشیم اما فهرست چالش های ما چه است؟ فهرست همکاری های ما چه است؟ مثلا ما می توانیم در زمینه هسته ای ، محیط زیست و مواد مخدر با آمریکایی ها مذاکره کنیم مساله هسته ای را رهبر انقلاب اجازه دادند اما مساله محیط زیست و مواد مخدر ، ما باید از ایشان اجازه بگیریم این سه تا می تواند یک نقطه شروع باشد ما هم تست می توانیم بکنیم که واقعا اینها می آیند جلو یا نه، مثلا فرض کنید مساله محیط زیست، الان بین اردن سوریه و عراق یک کویری وجود دارد که بعضی وقتها تغییرات جغرافیایی و هواشناسی ، این غبار بلند می شود این غبار که بلند می شود یازده استان کشور ما بیش از حدود بیست و پنج، شش میلیون بیست و هفت و هشت میلیون این جمعیت ما را تحت تاثیر سلامتی قرار می دهد و چون آمریکایی ها هم از اینجا عبور کردند این ممکن است با مواد دیگری هم قاطی باشد چهار پنج میلیارد دلار، ما محاسبه کردیم ما پول می خواهیم خب دو تایش را حداقل باید آمریکایی ها بدهند چرا؟ برای اینکه خودشان آمدند این صحرا را با تانک ها به هم زدند یعنی تانک هایی که آنها آمدند تمام این بوته ها و این درختچه هایی که محیط را حفظ می کرد و از بلند شدن این غبار جلوگیری کرد آمریکایی ها آمدند این کار را کردند از طرف دیگر چون سوریه و مساله اردن و مساله عراق هست خب بالاخره ما اگر بخواهیم برویم آن کار را بکنیم اینها جلوی ما هستند ما باید یک تعاملی داشته باشیم این به نفع جامعه ماست یا مواد مخدر، ما الان در سال چقدر نفرات مان شهید می شوند از نیروهای انتظامی از برادران ارتش بعضا از بچه های سپاه بسیج سر مرز ، ما الان کلی نیرو شهید می دهیم خب ما داریم چه کار می کنیم ما داریم سلامت جوان های اروپا را با این شهدای مان جبران می کنیم خب یک ما به ازا می خواهد ، ما باید این ما به ازا را بگیریم سازمان ملل می گوید من پول نداریم خب سازمان ملل پول ندارد اروپا که پول دارد آمریکا که پول دارد ما اینجا که دفاع می کنیم در حقیقت عملا با قاچاقی را داریم مقابله می کنیم که می رود در اروپا و جاهای دیگر، هر مقدار ما آنجا بیشتر مبارزه می کنیم اروپایی ها و جوان های اروپا خیال شان راحت است آنجا زندگی خودشان را انجام می دهند موازنه نسبی معنایش این است که ما می توانیم یک دیالوگ جدی در روابط خارجی ایران داشته باشیم از این حالت هایی که تا الان بوده بیرون بیاییم هم منافع ملی مان هم ارزش هایمان را حفظ می کنیم هم یک فضایی برای تعاملات باز می کنیم.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار از وی پرسید : آقای دکتر رضایی با توجه به کاهش ارزش پول ملی و تورم موجود در کشور ما شاهد کاهش قدرت خرید مردم هستیم خب باعث نگرانی مردم شده است بفرمایید شما ریشه های این تورم را و کاهش ارزش پول ملی را چه می دانید و چه برنامه و راهکاری و برنامه عملیاتی برای مهار آن دارید؟
رضایی: گرانی درایران دو نوع در حقیقت علت دارد یکی علتهای ساختاری و تاریخی است که تقریبا دراین چهل پنجاه ساله ما با آن مواجه بودیم چهل سال پنجاه سال است که گرانی و تورم وارد اقتصاد ایران شده است یکی هم مسایل مقطعی است مثل تحریمها یا یارانه ها اما هیچ گاه گرانیها زیر ده درصد نرفته است یعنی یک رقمی نشده است در این چهل تا پنجاه سال در حالیکه مسئله افزایش قیمت ها نه تورم افزایش قیمتهای دو سه درصدی این همیشه در همه اقتصادهای دنیا هست ولی ما هنوز نتوانستیم اقتصاد ایران در پنجاه تا شصت سال گذشته برسانیم به حدود دو سه درصد افزایشی که برای روغن کاری من اسمش را می گذارم یعنی هر اقتصادی دو سه درصد افزایش قیمت برای روغن کاری خودش نیاز دارد خب هیچ وقت اقتصاد ایران این طور نشده است سال پنجاه و سه و چهار ما یک گرانی شدیدی داریم قبل از انقلاب، هفتاد و سه و چهار بیست سال بعد دوباره یک گرانی خیلی شدیدی داریم باز سالهای نود و دو تقریبا یک اواخر نود تقریبا حدود هجده سال بعد از آن دوباره ما حالا از کجا معلوم است که ما دوباره هجده سال بعد این مشکل را نداشته باشیم پس یک مسئله چاره اندیشی برای گرانی ها به صورت ساختاری است این علل ساختاریش را ما بایستی برطرف کنیم که به تولید بر میگردد یعنی تولید ملی ما به یک مجموعه مسایلی گره خورده است که کشش ضعیف است یعنی پول نفت که واردش میشود به سرعت تولید ملی راجذب نمی کند این را پس می زند و می رود در سفته بازی و دلال بازی ما باید کشش تولیدی را به طریقی درست کنیم که هر یک تومانی که می دهد سفته بازها نتوانند رقابت کنند با کار آفرینها یعنی پول بیشتر برود به سمت کار آفرینان مگر اینکه کسی بخواهد سر گردنه مسیر نقدینگی ایران را با زور عوض کند متاسفانه الان با زور عوض نمی شود خود مردم چون می دانند اگر بروند در تولید آسیب ببینند می روند در دلال بازی و سفته بازی این را ما باید ریشه ای حل کنیم و آن تولید ملی است که من برای آن پروژه های زیادی را تعریف کردم که تولید ملی را از کشاورزی گرفته و صنعت گرفته و آی تی گرفته و تجارت گرفته انشاء الله ما تولید ملی را یک تحول اساسی در حقیقت در آن بوجود بیاوریم خب یک علل مقطعی هم دارد الان علل مقطعی یکیش تحریمهای اقتصادی است که اگر این طولانی بشود می رود جزو آن علل ساختاری که بسیار خطرناک است باید یک فکری برای آن کرد مسئله دوم مسئله کسر بودجه است که دولتها هر وقت کم می آورند می روند سراغ بانک مرکزی مظلوم و بنده خدا که مثل یک بچه مودبی می ماند که به انواع مختلف پول از او می گیرند حتی مالیات به بانک مرکزی می بندند آن هم مالیاتهایی که حساب و کتاب درستی ندارد مثلا ابلاغ می کنند که سه هزار میلیارد تومان شما مالیات بانک مرکزی است باید پول دولت را بدهد آخر به چه حسابی؟ به چه معادله ای؟ چند درصد؟ کی گفته است؟ شورای پول و اعتبار در جریان هست یا نیست؟ اینها دیگر آن محاسبه دقیق در حقیقت در این رابطه مسایل خودیارانه ها ، این یارانه ها را اگر ما که الان یک تورمی حالا آقای احمدی نژاد می گویند چهار پنج درصد بعضی از آقایان می گویند مثلا شصت تا هفتاد درصد من هیچ کدام از این دو تا را قبول ندارم یارانه ها نه شصت تا هفتاد درصد اثرگذاشته است نه چهار تا پنج درصد بیشتر از چهار پنج درصد است بالاخره این یارانه ها اگر این طرحی که من دارم اجراءنشود و مرحله دوم را تولیدی نکنیم این به صورت ساختار در می آید یعنی ما یک مشکلی در تولید داریم ساختاری و حالا یک مشکل تقاضا هم پیدا می کنیم گرانیها مثلا گرانیها می رود در یک عمق عمیقی از اقتصاد ملی و واقعا آثار زیان باری به وجود می آورد یارانه ها هم الان موثر است به عنوان مقطعی نباید بگذاریم تبدیل به ساختار بشود و باید برای این در حقیقت یک فکری بکنیم به هرحال من گرانی را یک اژده های پنج سر می دانم تا الان هرکسی آمده است حل کند یک سر این را خواسته مهار کند مثلا فرض کنید گفتند کسری بودجه نخواهیم داشت دولت که متورم هستش که یعنی انضباط مالی که نیست پس دولت خیلی دولت بزرگی است شما هی تلاش می کنید کسر بودجه را حذف می کنید بعد می گویید که چی؟ می گویید بانک مسکن تو برو از بانک مرکزی وام بگیرد بده مسکن مهر خب این هم یک نوع کسر بودجه است منتها به جای اینکه آدم لقمه را مستقیم بخورد دور سرش می برد و می خورد اینکه روشن است چه بانک مسکن از بانک مرکزی پول بگیرد بدهد به مسکن مهر که یک کار دولتی است این در حقیقت پنج سر دارد این اژده ها ما انشاءالله آماده این که این پنج سر را همزمان با هم کنترل کنیم. این اژده ها زمانی مهار می شود در ایران که این پنج سر را بشود با هم کنترل کرد برخی از سرها را زودتر این کار را می کنیم بعضی ازاینها که تولید مسئله تولید است یک مقداری طول می کشد ولی انشاء الله آن را ما درست می کنیم لذا من هیچ زمانی مثل آقایان دیگر تعیین نمی کنم اصلا زمانها را حرف علمی نمی دانم اینها حرفهای غیر اقتصادی است اما هدف گذاریهایی که قول می دهم به مردم به ملت ایران آن هدف گذاریها را ما تامین می کنیم و این فشاری که روی زندگی مردم در مسئله گرانی پیدا شده است بر می داریم آنجا هم مثال زدم که چهل و پنج هزار تومان امروز واقعا پانزده هزار تومان خرداد سال گذشته است یعنی مردم با پانزده هزار تومان خرداد سال گذشته چقدر جنس می خریدند الان باید چهل و پنج هزار تومان بدهند و این حتما ما باید برای این به سرعت دست به کار بشویم.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: به صورت عملیاتی برای آن مشکل ساختاری که فرمودید پول در تولید نمی رود و در دلال بازی و در سوداگری می رود آیا برای مهار در واقع سود زیادی که در حوزه سوداگری هست هم برنامه ای دارید یا فقط می خواهید تولید را در واقع رونق بدهید یا مثلا برای مسکن مهر که فرمودید در واقع دولت دارد از بانک مرکزی قرض می کند شما با توجه به اینکه مسکن مهر را گفتید قبول دارید تامین مالی مسکن مهر را چطوری می خواهید تغییر بدهید به صورت عملیاتی؟
رضایی گفت: بله ، ببینید اولا کی گفته سوداگریها نباید مالیات بدهند یک اقتصاد زیرزمینی و بازار سیاه بزرگی درست شده که همه کار می کنند مالیات هم نمی دهند پس ما اتفاقا یک کاری خواهیم کرد که این مجموعه ای که بزرگ شده نه مثل جمشید بسم الله که همه راه بیافتند فکر می کنند فقط یک نفر است، اصلا اینطوری نیست مشکل بازار ایران را باید پیدا کرد الان همه باز رفتند دنبال سه هزار میلیارد تومان، خب این چون کشف شده ولی شاید ده هزار میلیارد، پنج هزار میلیارد تومان ، من عدد مشخصی ندارم که حالا تاکید بخواهم روی آن بکنم کارهای کوچک زیرمیزی بیست میلیون ، سی میلیون ، چهل میلیون می شود که اتفاقا چون این از قشرهای پائین گرفته می شود این آثارش خیلی بدتر از آن است، خیلی بدتر از آن است مساله سوداگری هم همینطور است ما باید یک کاری بکنیم اولا خود بازار را سامان بدهیم اصلا ببینید شما سر کشت ، گوجه فرنگی را از کشاورز دویست تومان می خرند می آید در بازار تهران سه هزار تومان این را می فروشند هم مصرف کننده زیان می کند هم تولیدکننده زیان می کند خب ما به جای دویست تومان می توانیم هفتصد تومان، هشتصد تومان ، هزار تومان به تولیدکننده بدهیم در بازار تهران هم این هزار و پانصد تومان بفروشیم این اصلاح بازار است لذا من به جای اصلاح قیمتها می روم دنبال اصلاح بازارهای اساسی ایران، یعنی مثلا ما برای فرش ، شرکت ملی فرش درست می کنیم برای چای برای برنج ، یک شرکت های بزرگی درست می کنیم که اینها کلا بتوانند این واسطه ها را کاهش بدهند نمی خواهیم حذف کنیم چون بازار یعنی واسطه، اما به جای اینکه ده دست بچرخد می تواند دو تا دست بچرخد خب من یارانه سبز چرا می گویم می دهم هرکسی کشاورزی خودش را تبدیل کند از سنتی به پیشرفته، من یارانه بهش می دهم چرا؟ چون این اولین حسنش این است که آب ما را صرفه جویی می کند دوم اینکه برداشت در هکتار را بالا می برد درآمد کشاورزی را بالا می برد الان شما نگاه کنید در روستاها جاده رفته برق هم رفته مدرسه هم رفته ولی زیر چهل سال ها یک نفر هم پیدا نمی شود روستاهای ما شده خانه سالمندان کشور، این معلوم است که کارهای زیربنایی را خیلی ها متاسفانه با اقتصاد یکی می دانند یعنی فکر می کنند اتوبان کشی و سدسازی و اینها می شود اقتصاد، خب اگر اینطور بود الان بالاترین درآمدها را باید مردم ایران می داشتند چون از زمان رضاشاه تا الان ما داریم اتوبان و سد و اینها می سازیم مهم این است که یک تومانی را که ما از این فعالیت برمی داریم و به این فعالیت اختصاص می دهیم این چقدر سود واقعی دارد، لذا من عرض کردم هزینه تصمیم گیریهای غلط و عدم تخصیص بهینه منابع کشور ده برابر بیشتر از حیف و میل و حیف و میل ده برابر بیشتر از مفاسد اقتصادی است، لذا اگر این کار را بکنیم چرا ، سئوال جنابعالی پاسخ دارد و حل می شود.
کارشناس: آقای دکتر رضایی شما در حوزه اقتصاد و در فرمایشات اخیرتان فرمودید که برنامه هایی دارید برای تمرکززدایی مدیریتی و البته گسترش مشارکت عمومی در اداره امور جامعه، یکی از ظرفیت هایی که قانون اساسی برای این امر در نظر گرفته بحث شوراهای اسلامی شهر و روستاست که انتخاباتش هم همزمان هست با انتخابات ریاست جمهوری، اصولا چه دیدگاهی نسبت به شوراها دارید و اینکه چه راهکارهایی دارید برای تعامل بیشتر با این یکی از ارکان جامعه؟
رضایی: بله سئوال خوبی است من معتقدم ما رابطه دولت و مردم را باید بازتعریف کنیم این رابطه ای که الان شکل گرفته برای فضای سیاسی امنیتی خوب است یعنی برای بقا ، چون ما یک استراتژی بقا داریم یکی پیشرفت، ما الان مشکلی در بقا نداریم این کشور را با بمب اتم هم آمریکایی ها نمی توانند کاری اش بکنند ما از این مرحله عبور کردیم نه اینکه خدای نکرده ساده اندیشی بکنیم ما از مسائل سیاسی، امنیتی، دفاعی، اینها ، ما عبور کردیم وارد حوزه ای شدیم به نام زندگی، چرا من می گویم سلام بر زندگی، البته یاابوالفضل هم می گویم چون ابوالفضل قهرمان دفاع از خیمه ها بوده دیگر، یعنی مامور شده که برود آب بیاورد، همان اندازه که جبهه نظامی برای حضرت اباعبدالله مهم بوده که خودش مستقیما محوریت را به عهده گرفت قوی ترین فردش را فرستاده سراغ خیمه ها، من واقعا معتقدم که همه باید بسیج بشویم برای زندگی مردم، شوخی هم نکنیم جدی هم بگیریم تعارف و تشریفات هم نداشته باشیم الان موقع رسیدن به زندگی مردم است اما مگر می شود ساختار دولت را عوض نکنیم، این شعار است ما اگر بخواهیم یک اقدام اساسی در زندگی مردم و اقتصاد انجام بدهیم و مساله فرهنگ کشور را حل کنیم باید یک تغییرات اساسی در ساختار و اداره کشور بدهیم یعنی نحوه اداره را عوض کنیم وگرنه این تیم آقای احمدی نژاد برود یک تیم دیگر بیاید از کجا ممکن است ما بدتر نکنیم اوضاع کشور را؟ مگر اینکه یک برنامه مشخصی داشته باشیم که به طور واقعی ، اوضاع کشور را درست کنیم من این را در این می دانم که رابطه دولت و مردم را باید بازتعریف کنیم یعنی چه؟ یعنی مردم را به طور جدی وارد اداره کشور بکنیم ما مردم را وارد اداره سیاست کردیم نتیجه اش را الحمدالله دیدیم حالا ما مردم را وارد فرهنگ و اقتصاد نکردیم ما داریم تعارف می کنیم اختیارات بهشان بدهیم خیلی ساده، یعنی چه؟ یعنی اول خود دولت مرکزی را پایش را از اقتصاد بکشیم کنار ، ایالت های اقتصادی را راه بیاندازیم دوم اینکه بیاییم مدیریت محلی را همین سئوال جنابعالی را، همه اختیارات شهر را بدهیم به شورا و شهرداریها، یعنی الان آب دست شان نیست برق شان دست شان نیست گاز دست شان نیست یک روز آنهایی که مسئول آبند می آیند کانال می زنند یک روز آنهایی که مسئول گازند می آیند کانال می زنند هر کوچه ای معلوم نیست باید با کی طرف باشیم هر وزارتخانه ای خودش الان می آید تصمیم می گیرد سه ماه به سه ماه، چهار ماه به چهار ماه کوچه خیابان های ما همه مشکل دارد حالا از تهران گرفته تا شهرهای کوچک در حقیقت تا استان های کوچک، اختیارات را بدهیم به مردم، منتهی من قبول هم ندارم این شکلی که الان شورای شهر در تهران یا جاهای دیگر اداره می شود اینها را قبول ندارم الان شورایاری های خیلی خوبی در همین تهران درست شده یعنی دوباره یک دولت کوچکی در شورای شهر و شهرداری تهران درست شده در حالی که باید این اختیارات را به پائین واگذار کنند یعنی شهرداران منطقه باید با مشورت شورایاریها تنظیم بشود اقتصاد هم همینطور است ما آن فدرال های اقتصادی یا ایالت های اقتصادی که می گوییم یعنی چه؟ یعنی اختیارات اداره اقتصاد ، مسائل سیاسی، امنیتی، دفاعی، قانون، قانون اساسی، پرچم ، پول ملی حتی انفال مثل نفت و گاز و اینها که انفال مال بیت المال است مال استان خاصی نیست اینها در اختیار دولت باشد اما بقیه امورات را واگذار کنند به استانها، اینها خودشان با کمک مردم با کمک کارآفرینان می نشینند یک شورای راهبردی در هر استان ، ما تشکیل می دهیم از بخشهای خصوصی ، اتحادیه ها و اصناف و آن استانداری که ما آنجا می گذاریم با مشورت این مجموعه ، کشاورزی را سامان می دهند صنعت را سامان می دهند و در حقیقت اختیارات به خود مردم واگذار می شود از همینجا من واقعا تقاضا می کنم از ملت بزرگوار ایران که مساله شوراها را جدی بگیرند البته ما باید یک فکری بکنیم انشاءالله صدا و سیما هم بالاخره با یک فرمولی انتخابات شوراهایی که الان همزمان شده این را پوشش بدهد و حالا امکاناتش را باید اضافه کرد صدا و سیما یا باید قانون را درست کرد که بالاخره ما یک پوشش تبلیغاتی هم برای شوراهای شهر داشته باشیم که انشاءالله دوستان و عزیزانی که آمدند در انتخابات دارند شرکت می کنند اینها هم فرصت معرفی و شناسایی خودشان را به مردم داشته باشند.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: آقای رضایی الان در مقطع انتخابات به سر می بریم یکی از شاخصه های این دوره رقابتهایی هست که بین نامزدها و طرفدارانشان وجود دارد، نکته ای که وجود دارد این است که این شاید در واقع دسته بندی هایی را هم ایجاد کند ، طبیعی هم هست در مقطع انتخابات منتهی بعد از انتخابات بعد از این مرحله گذار بعضاً این تداوم پیدا می کند ، آن وقت این می تواند در واقع مخرب باشد ایجاد شکاف بکند دسته بندی بکند برای اینکه این اتفاق نیفتد و وحدت و همبستگی ایجاد بشود ، جنابعالی چه راهکاری مدنظرتان است.
رضایی خاطرنشان کرد: من دو تا توصیه هم به خودم و هم به هوادارانم دارم ، هم به نامزدهای دیگه که قانون و اخلاق را جدی بگیرید. در بعضی از کشورها قانون کافی است مثلاً در غرب اخلاق خیلی معنایی در سیاست ندارند هرچند که آنها هم از نظر تربیتی در آموزش و پرورشان آنها تربیتهای اخلاقی پیدا نمی کنند ما نمی خواهیم بی احترامی به ملتهای دیگه بکنیم ولی در کشور ما اخلاق بیش از جاهای دیگه باید در کنار قانون باشد یعنی نظم اجتماعی جامعه ما دو تا ستون باید داشته باشد اخلاق و قانون خوشبختانه من خودم چون تو این جناح های سیاسی وارد نشدم این حرف را قوی تر می توانم بزنم علت اینکه من تو این ائتلافها نرفتم چون نمی خواستم یک تعهدی به غیر از ملت ایران به حتی دوستان خودم بدهم که فردا من گرفتار این تعهدات بشوم و نتوانم آن خالص کار را انجام بدهم شرایط کشورم الان طوری است که ما باید از همه ظرفیتها واقعاً استفاده بکنیم حتی در آن بحث مناظره شما دیدید من از آن هشت نفر دفاع کردم گفتم که کمیسیون انتخابات که آمده این چیز را انجام داده باید هر هشت نفر را رئیس جمهوری تلقی بکند بنابراین من البته ما تفاوتهایمان را باید بگوئیم انتقاداتمان را باید بگوئیم چون این حق مردم است یعنی ما هم که نمی توانیم سر مردم خدای نکرده کلاه بگذاریم و هی بپوشانیم اما بحث این است که حقایق چگونه گفته بشود که اخلاق و قانون رعایت بشود.
سئوال کارشناس: این اخلاق و قانونی که می فرمائید خوب ما تو بحث قانون بیش از صد سال سابقه قانونگذاری داریم حتی آن قدر زیاد بود که تنگه قوانین گذاشتیم نظرتان اینه که نهادینه بشود یا اینکه نه قوانین جدیدی بیاید.
رضایی: فرهنگ ببینید ما یک مشکلی که داریم اینه که تو آرزو و تو صحبت و حرف خیلی جلو هستیم اما معمولاً این آرزوها و حرفهایمان را نمی آییم تبدیل به روش و رفتار بکنیم روش رفتار ارزش اصلاً خود این که ما اخلاقی در انتخابات برخورد کنیم بشود یک ارزش که اگر کسی این را به هم زد سر و صدای همه بلند بشود یعنی داد و بیداد اصلاً مثل اینکه یک انفجاری شده مثل اینکه مثلاً یک اتفاق یک تصادف مثل اینکه شده باشد این ارزش نشده رفتار نشده بنابراین ما می خواهیم همین کار را بکنیم ما می خواهیم فرهنگ قانون پذیری فرهنگ عمل به قانون اخلاق در کنار قانون در حقیقت انشاءالله را می خواهیم نهادینه کنیم از خودمان هم باید شروع کنیم.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: آقای رضایی الان در مقطع انتخابات به سر می بریم یکی از شاخصه های این دوره رقابتهایی هست که بین نامزدها و طرفدارانشان وجود دارد، نکته ای که وجود دارد این است که این شاید در واقع دسته بندی هایی را هم ایجاد کند ، طبیعی هم هست در مقطع انتخابات منتهی بعد از انتخابات بعد از این مرحله گذار بعضاً این تداوم پیدا می کند ، آن وقت این می تواند در واقع مخرب باشد ایجاد شکاف بکند دسته بندی بکند برای اینکه این اتفاق نیفتد و وحدت و همبستگی ایجاد بشود ، جنابعالی چه راهکاری مدنظرتان است.
رضایی خاطرنشان کرد: من دو تا توصیه هم به خودم و هم به هوادارانم دارم ، هم به نامزدهای دیگه که قانون و اخلاق را جدی بگیرید. در بعضی از کشورها قانون کافی است مثلاً در غرب اخلاق خیلی معنایی در سیاست ندارند هرچند که آنها هم از نظر تربیتی در آموزش و پرورشان آنها تربیتهای اخلاقی پیدا نمی کنند ما نمی خواهیم بی احترامی به ملتهای دیگه بکنیم ولی در کشور ما اخلاق بیش از جاهای دیگه باید در کنار قانون باشد یعنی نظم اجتماعی جامعه ما دو تا ستون باید داشته باشد اخلاق و قانون خوشبختانه من خودم چون تو این جناح های سیاسی وارد نشدم این حرف را قوی تر می توانم بزنم علت اینکه من تو این ائتلافها نرفتم چون نمی خواستم یک تعهدی به غیر از ملت ایران به حتی دوستان خودم بدهم که فردا من گرفتار این تعهدات بشوم و نتوانم آن خالص کار را انجام بدهم شرایط کشورم الان طوری است که ما باید از همه ظرفیتها واقعاً استفاده بکنیم حتی در آن بحث مناظره شما دیدید من از آن هشت نفر دفاع کردم گفتم که کمیسیون انتخابات که آمده این چیز را انجام داده باید هر هشت نفر را رئیس جمهوری تلقی بکند بنابراین من البته ما تفاوتهایمان را باید بگوئیم انتقاداتمان را باید بگوئیم چون این حق مردم است یعنی ما هم که نمی توانیم سر مردم خدای نکرده کلاه بگذاریم و هی بپوشانیم اما بحث این است که حقایق چگونه گفته بشود که اخلاق و قانون رعایت بشود.
سئوال کارشناس: این اخلاق و قانونی که می فرمائید خوب ما تو بحث قانون بیش از صد سال سابقه قانونگذاری داریم حتی آن قدر زیاد بود که تنگه قوانین گذاشتیم نظرتان اینه که نهادینه بشود یا اینکه نه قوانین جدیدی بیاید.
رضایی: فرهنگ ببینید ما یک مشکلی که داریم اینه که تو آرزو و تو صحبت و حرف خیلی جلو هستیم اما معمولاً این آرزوها و حرفهایمان را نمی آییم تبدیل به روش و رفتار بکنیم روش رفتار ارزش اصلاً خود این که ما اخلاقی در انتخابات برخورد کنیم بشود یک ارزش که اگر کسی این را به هم زد سر و صدای همه بلند بشود یعنی داد و بیداد اصلاً مثل اینکه یک انفجاری شده مثل اینکه مثلاً یک اتفاق یک تصادف مثل اینکه شده باشد این ارزش نشده رفتار نشده بنابراین ما می خواهیم همین کار را بکنیم ما می خواهیم فرهنگ قانون پذیری فرهنگ عمل به قانون اخلاق در کنار قانون در حقیقت انشاءالله را می خواهیم نهادینه کنیم از خودمان هم باید شروع کنیم.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: آقای دکتر رضایی با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی و ایجاد اشتغال و صادرات غیر نفتی و ضرورت امنیت غذایی کشور برنامه عملیاتی شما برای اصلاح مشکلات کشاورزی چیست ؟
رضایی گفت : بله من اولا یک انتقادی به برخی از دوستان بکنم در کشور ما که مرتب هی می گویند که مثلا کشورهای پیشرفته کشاورزیشان زیر بیست درصد است زیر ده درصد است پس کشاورزی ما باید کم بشود در حالیکه نمی دانند که آن صنعتی که در کنار آن کشاورزی است یک بخش زیادیش مربوط به کشاورزی می شود یعنی شما بیایید صنعت کشاورزی را هم بگذارید کنار کشاورزی خدمات کشاورزی را هم بگذارید کنار کشاورزی آن موقع کشاورزی واقعا ده درصد است در دنیا! این یک اشکال جدی است لذا تا صحبت می شود می گویند که نه کشاورزی چیزی نیست برویم دنبال خدمات و یا صنعت ،کدام صنعت ؟ صنعت ما باید هدفمند بشود صنعت برای صنعت که بسیار به ندرت اتفاق می افتد یا صنعت باید برای کشاورزی باشد یا باید برای معادن باشد یا باید برای در حقیقت خدمات باشد بنابراین اگر ما صنعت را بیاوریم در جاهای واقعی خودش قرار بدهیم بعد می بینیم سهم کشاورزی خیلی زیاد است این یک ، انتقاد دوم من این است که مرتب آمار کشاورزی را با آمار روستائیها یکی می کنند می گویند این روستائیها چون شغل اصلیشان کشاورزی است پس کشاورزها ما این مقدار هستند در حالیکه شهرهای کوچک ما همه اینها محورشان کشاورزی است حالا اگر شما شهرهای کوچک را با روستاها با هم جمع کنید میشود پنجاه درصد جمعیت پس این بحث یارانه سبز که من می گویم هم برای پنجاه درصد جمعیت کشور است یعنی جمعیت قابل توجهی را تحت پوشش خودش قرار می دهد هم یک بخش زیادی از جی ان پی کشور را مشروط بر اینکه ما صنایع تبدیلی را و صنایع کشاورزی را هم بیاوریم به کشاورزی اضافه کنیم یک بخش قابل توجهی است پس یارانه سبز با دو هدف اساسی طراحی شده است یکی اینکه بخش قابل توجهی از جمعیت ما را درامدش را بیاوریم بالا رفاهش را بیاوریم بالا دوم اینکه بخش مهمی از جی ان پی کشور را شتاب بدهیم و در حقیقت بالا ببریم یارانه سبز به این صورت صورت می گیرد که ما به هشت مورد یارانه می دهیم همه این یارانه هم با توجه به چیست ؟ با توجه به تولید و سرمایه گذاری است یعنی ما به زارعین پول نمی دهیم که بروند غذا بخرند پول می دهیم که غذا تولید کنند این را هم من بگویم که کشاورزی تنها مسئله امنیت غذایی نیست کشاورزی هم بخشی از اشتغال است اشتغال ملی است و هم محیط زیست را بهبود می دهد هم مسئله امنیت غذایی است لذا قیمت کالای کشاورزی را من قیمت بازار نمی دانم این چیزی که در بازار برای قیمت کالای کشاورزی می دهند این غیر واقعی است همیشه باید یک مثبتی چند تا نقطه ما بگذاریم مثلا این گوجه فرنگی ویا این مرکبات یا چای یا ابریشم یا همه محصولات کشاورزی گندم که ما می کاریم این هم امنیت غذایی ما را دارد هم محیط زیست را بهبود می دهد لذا اگر این را چهارصد و بیست تومان می نشینند در اتاق هاقیمت گذاری می کنند که این بلا به سر کشاورزی ما آمد در ده سال گذشته که یک و نیم میلیارد دلار پول رفته است بیرون که به کشاورزهای برزیلی و استرالیایی دادیم قیمت کیلویی بالای نهصد تومان تا جبران بکنیم اشتباهی که خودمان کردیم در داخل و دولت مردان ما کردند خب جلوی این کارها را اگر ما بگیریم درست می شود مشروط به اینکه قیمت گذاری را درست انجام بدهیم خود این قیمت گذاری چون بازار نمی پردازد باید دولت بپردازد یعنی قیمتهای واقعی کشاورزی یارانه می خواهد حتی انهایی که غیر تضمینی هستند مسئله دوم کسانی که کشتشان را مکانیزه بکنند که عرض کردم مسئله سوم هر کسی صنایع تبدیلی را ببرد در شهرهایی که کشاورزی هست من به آنها یارانه مید هم چرا ؟ چون صنایع تبدیلی هم شغل درست می کند شغل صنعتی درست می کند هم چون کشاورزی را تقویت میکند خود کشاورزی هم اشتغالش بالا می رود و درآمد در حقیقت افزایش پیدا می کند پس این را هم ما انجام می دهیم دررابطه باصنایع تبدیلی اصلاح بذر و آب و صنعتی کردن دامها اینها را ما به آنها یارانه می دهیم بیمه محصولات کشاورزی که اخیرا خسارات زیادی سرما زدگی بوجود آورد ما به اینها در حقیقت بیمه می دهیم ششصد میلیارد در اطراف آذربایجان در ملکان گرفته مراغه گرفته این شهرهایی که من خودم رفتم چون من بیش از دویست و پنجاه تا شهر رفتم الان اطلاعات دقیقی دارم الان یعنی اگر شما به من بگویید که فلان شهر مشکلش چیست من به شما می گویم بنابراین یارانه سبز را ما برای یک تحولی در کشاورزی مید هیم که انشاءالله این تحول صورت بگیرد .
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: آقای دکتر رضایی از آموزش و پرورش صحبت کردید ، خوب است که از آموزش عالی هم صحبت بکنید شما وضعیت موجود را در آموزش عالی چطور ارزیابی می کنید فکر می کنید که نیازمند تغییر و تحول هست یا خیر؟ و چه برنامه ای دارید برای ارتقاء سطح آموزش در حوزه عالی حالا در سطوح مختلفش چه عمومی چه حرفه ای و چه دیگر ابعاد؟
رضایی گفت: ببینید آموزش عالی که انصافا از نظر کمی یک تحول بزرگی پیدا کرده ، من اگر بخواهم یک آمار به شما بگویم ما در اول انقلاب صد و هفتاد و پنج هزار دانشجو داشتیم که در حقیقت پنجاه هزار تا سالانه وارد می شد سی و شش هزار نفر فارغ التحصیل می شد الان ما از مرز چهار میلیون گذشتیم داریم به مرز پنج میلیون می رسیم دانشجوی موجود و شاید حدود بیست میلیون با فوق دیپلم ها ، ما الان فارغ التحصیل در جامعه داریم یک سرمایه عظیم انسانی به وجود آمده که در حقیقت این سرریز کرده از ظرفیت شغلی کشوری این سرریز شده، چطور یک لیوان وقتی پر می شود این سرریز می شود حالا ما باید آن لیوان را چه کار کنیم؟ گسترش بدهیم ضمن اینکه خود این آب هم نباید آب در حقیقت غَلَیان کُن باشد یعنی جا بگیرد در اینجا ، مشکل ما این است که دانشجویی که الان از دانشگاه می آید بیرون این آماده شغل نیست ما اشتغال را چطور حل می کنیم؟ یکی اینکه شغل درست می کنیم یکی اینکه شاغل را آماده می کنیم الان شاغلین ما آماده نمی شوند در دانشگاه ها، یعنی بین دانشگاه و صنعت بین دانشگاه و کشاورزی یک فاصله بسیار زیادی داریم ، این فاصله را ما در علوم پزشکی نداریم چرا؟ چون افراد طوری تنظیم می شوند که دو سه سال قبل از تخصص، همه اش در بیمارستانند یعنی بالای سر مریضند و کنار دست استادند در حقیقت، در دانشگاه، ما مشکلی که داریم بیشتر محفوظات الان هست البته در آموزش و پرورش هم همین مشکل را داریم ما، ولی در دانشگاه ها هم این را داریم لذا من اعلام کردم که یک سال قبل از فارغ التحصیل شدن دانشجوها، ما شغل شان را معین می کنیم که در این یک سال فرصت داشته باشند خودشان را با آن شغل انطباق بدهند چه از طریق دانشگاه های علمی کاربردی که الحمدالله توسعه خوبی پیدا کرده و یکی از کارهای خوبی که در دولت آقای احمدی نژاد انجام شده همین دانشگاه های علمی کاربردی است که الان در کارخانجات بزرگ گرفته تا مراکز تجربی دیگر این دانشگاه ها شکل گرفته این تجربه خوبی است اما از آن طرف هم ما باید کشور را آماده کنیم یعنی محیط کسب و کار و کارآفرینی الان ضعیف است ما باید آن را هم تقویت کنیم که این ظرف بزرگ بشود که این آب مناسب بتواند در حقیقت در درونش قرار بگیرد لذا من در یک کلام اگر بخواهم بگویم این است که ما زنجیره تولید ارزش ملی را در کشور می خواهیم درست کنیم یعنی از پژوهش گرفته تا بیاید آموزش تا بیاید تولید تا بیاید بازرگانی تا بیاید صادرات، این زنجیره الان شکاف های زیادی در این است گسست در این است.
کارشناس: وضعیت فرهنگی دانشگاه ها، نظرتان چگونه است؟
رضایی: وضعیت فرهنگی را من به هیچ وجه به این شکل قبول ندارم فضا بسته است ما باید آزادی ها را در دانشگاه ها بیشتر کنیم نشاط سیاسی را ما بیشتر کنیم ما انشاءالله میزهای گفتگو را در همه دانشگاه ها و در سطح کل کشور میزهای گفتگو را به وجود می آوریم افراد آزادانه بیایند الان ما باید تخلیه کنیم جامعه را، الان جامعه سنگین شده به نظر من، ما باید این را تخلیه اش کنیم من این کار را خواهم کرد خودم هم اول فدایی این کار می کنم خودم را می گذارم در معرض نقد و فشار ولی مطمئن هستم که انشاءالله این تخلیه صورت می گیرد ما اگر سبک بشویم دوباره پرواز می کنیم و ما آمده ایم که انشاءالله. یک بار دیگر ملت ایران را در مهمترین حادثه تاریخی خودش که عبور از این تحریم ها و این مشکلات اقتصادی است، انشاءالله پرواز بدهیم به فضل پروردگار متعال و به سمت اهداف عالی انقلاب پیش برویم.
یکی از کارشناسان در ادامه گفتگو با محسن رضایی در شبکه چهار سیما از وی پرسید: آقای رضایی بحث هسته ای شدن ایران، خُب الان بیش از یک دهه است که ادامه دارد در این سالها جمهوری اسلامی ایران در مسیر اعتمادسازی همکاری خوبی با آژانس داشته ، مذاکرات پنج به علاوه یک را ما داریم ، بعد از همه مهمتر فتوای مقام معظم رهبری داریم که حرام می داند استفاده از سلاح های هسته ای را و در دکترین ایران استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای قرار دارد در دولت آینده که اگر جنابعالی پیروز انتخابات باشید بحث استفاده از انرژی هسته ای و پیگیری حقوق هسته ای ایران از چه اولویتی برخوردار است و راهکار شما برای اینکه ما بتوانیم با هزینه کمتر در واقع به ایران هسته ای تبدیل بشویم چه است؟
رضایی گفت: ببینید آمریکایی ها می خواهند ما را ببرند گوشه رینگ، ما باید از گوشه رینگ بیاییم بیرون چرا که ما اولا خود خلع سلاح هسته ای دنیا ، ما می توانیم یک بازیگر خوبی باشیم یعنی ما برویم سمت هسته ای شدن مسالمت آمیز این بد است ولی این همه زرادخانه و بمبهای خطرناک در آمریکا و جاهای دیگر است این بد نیست؟ یعنی واقعا هیچ ندایی در دنیا نیست که ما همراه خودمان بکنیم؟ خب باید بیاییم از این گوشه رینگ باید بیاییم بیرون، این یک مساله، مساله دوم هم این است که این فشاری که آمریکا می آورد اگر می توانست به تنهایی بیاورد که نمی رفت با پنج به علاوه یک، ما این را هم قبول نداریم کی گفته باید اینها همه با هم متحد باشند ما راه حل های فراوان داریم که در حقیقت باز از این گوشه بیاییم کنار و نرویم بنابراین من مسئله هسته ای را جدی می گیرم اما با تدبیر و با حساب و کتاب البته ما هیچ وقت دشمن را نباید ساده بگیریم ما همیشه آسیب دیدیم ولیکن به معنای این نیست که اگر دشمن را ساده نگرفتیم مایوس بشویم بگوییم نمی شود کاری کرد بنابراین من مساله هسته ای را جزو اولویتهای سیاست خارجی خودم می دانم و تلاش می کنم که این را در یک جای خوبی قرار بدهیم تجربه ای هم که ما با آقای سولانا داریم که تا دو هزار و هفتصد سانتریفیوژ را از ما قبول کرده بودند این تجربه ، تجربه خوبی است ما در سوابق مباحثمان بحثهای خوب و سازنده ای داریم یعنی بازگشت به این مباحث هم می تواند یکی از راهکارها باشد.
کارشناس: آقای رضایی در پایان اگر نکته ای هست به عنوان جمع بندی گفتگو خدمتتان بودیم برای بینندگان عزیز ما بفرمایید.
رضایی: ضمن تشکر از دوستان عزیز کارشناس صدا و سیما ، از ملت بزرگ ایران تقاضا می کنم که سرباز خودشان را در این مسیر کمک کنند من هرچند ایده های بزرگی را طرح کردم اما مطمئن باشید که این ایده ها همراه با کار کارشناسی است و ضمانتهای اجرایی آن را کاملا فراهم کردم بخش زیادی از مسیر را من در این پانزده سال با سیاستگذاری های کلان و ترسیم چشم انداز آینده ایران حل کردیم لذا اگر راه بیافتیم که انشاءالله راه خواهیم افتاد پشت سر ما یک پشتوانه قوی حقوقی وجود دارد و حمایتهای نظام وجود دارد که بتوانیم این برنامه ها را ما پیاده بکنیم و عمل کنیم همانطور که رهبر انقلاب هم بارها فرمودند که اگر این سیاستهای کلی عمل می شد ما بسیاری از این مشکلات را نداشتیم من هم همین اعتقاد را دارم چون این سیاستهای کلی که رهبر انقلاب تصویب کرده از دل ساعتها کار کارشناسی به دست آمده لذا من به شما اطمینان می دهم که این ایده های بزرگ قابل عملیاتی شدن است مخصوصا با آزاد کردن انرژی که ما در جوانان ایران اسلامی سراغ داریم یعنی من مطمئن هستم یک بار دیگر دهها آقامهدی باکری ، حسین خرازی ، احمد کاظمی و بروجردی ها در این کشور به صحنه می آیند و اقتصاد را و فقر و بیکاری را حل می کنند و تحریم های اقتصادی را انشاءالله ما با دست آنها خنثی خواهیم کرد، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته و اُفوض امری الی الله.
پایان پیام/
نظر شما