خبرگزاری شبستان: پس از بنا کردن مسجدالنبی توسط پیامبر(ص) فصلی نوین در آموزش و فعالیتهای فرهنگی مسلمانان آغاز شد و نه فقط معبد و پرستشگاهی ساخته شد، بلکه دانشگاهی فعال و سرشار از شور و نشاط علمی پیریزی شد.
مسجد سنگر دفاع از حریم دین مقدس اسلام است و در طول تاریخ بزرگانی همچون پیامبر اعظم (ص) و اصحاب با وفایش، سربازان مدافع آن بودهاند و همواره تجلیگاه عشق و عبادت و خضوع به درگاه پروردگار عالم بوده است، دل مؤمنان صادق، بهترین سنگر در برابر شرکت و بیدینی است که شبانه روز چند نوبت به سوی خدا میایستند و با حضور در مسجد آن را جلوه و نورانیت میبخشد.تأکید فراوانی که پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار(ع) بر اقامه نماز جماعت داشتهاند بر دایمی و همیشگی بودن این دفاع دلالت دارد.
خاطره ای از نخستین منبر مسجد پیامبر اعظم (ص)
هنگامی که رسول خدا با یاران اندک به مدینه مهاجرت کردند، در آغاز چون مسلمانان کم بودند پیامبر(ص) هنگام سخنرانی بر ستون مسجد (که ستونی از نخل خرما بود) تکیه میداد و به ارشاد مردم میپرداخت، ولی وقتی جمعیت مسلمین فزونی یافت پیامبر اعظم (ص) برای نخستین بار از پلههای آن بالا رفت.
در این هنگام فریاد ناله از تنه درخت خرما (که ستون مسجد و تکیهگاه قبلی پیامبر اعظم بود بلند شد، همانند ناله شتری که از بچه خود جدا شده و آه و ناله میکند که همه حاضران آن ناله را شنیدند، این ناله فراق بود، پیامبر اعظم (ص) دیگر هنگام سخن گفتن به آن تکیه نمیداد.
عجیب اینکه پیامبر اعظم هنگامی که بالای منبر رفت، سه بار گفت: آمین، روشن است که کلمه آمین در پایان دعا یا نفرین، گفته میشود در آنجا این سؤال در ذهن حاضران آمد که چرا پیامبر اعظم آمین گفت ولی طولی نکشید که پاسخ این سؤال روشن شد و آن این بود که پیامبر اعظم وقتی بالای منبر رفت از جبرییل سه نفرین شنید که دیگران این صدا را نمیشنیدند.
پیامبر اعظم شنید که جبرییل میگوید خدایا لعنت کن بر عاق والدین، فرمود: آمین، سپس شنید، جبرییل عرض کرد: خدایا لعنت بفرست بر کسی که ماه مبارک رمضان بر او بگذر و او از رحمت و آمرزش الهی محروم شد، پیامبر اعظم فرمود: آمین.
از آن پس شنید جبرییل گفت: خدایا لعنت کن کسی را که نام رسول تو ( رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پیامبر اعظم گفت: آمین.با توجه به اینکه آمین پیامبر مورد قبول و استجابت خداست، این حدیث هشدار خطیری است به ما که درباره بیاحترامی به پدر و مادر و محرومیت از آن همه برکات سرشار ماه رمضان و درود نفرستادن به پیامبر اعظم (ص) هنگام شنیدن نام آن حضرت، بندیشم و به این موضوع توجه کامل داشته باشیم و حق آن را به شایستگی ادا کنیم.
نقش فرهنگی- آموزشی مسجد پس از هجرت پیامبر اعظم (ص)
پس از هجرت پیامبر اعظم (ص) به مدینه و بنا نمودن مسجدالنبی فصلی نوین در آموزش و فعالیتهای فرهنگی مسلمان آغاز شد.تلاشهای فرهنگی در مدینه، پیش از هجرت پیامبر اعظم به آن شهر و قبل از بنای مسجد نیز سابقه داشته است. با این حال، نقش مسجد در فعالیتهای فرهنگی- آموزشی پس از ورود پیامبر اعظم به مدینه و بنای مسجد، هرگز یا قبل از آن شایان مقایسه نیست.
با بنای مسجدالنبی در واقع نه فقط معبد و پرستشگاهی ساخته شده که دانشگاهی فعال و سرشار از شور و نشاط علمی نیز پیریزی شده است.حضور منظم و پیوسته مسلمانان در این مسجد به منظور برپا داشتن نماز، بهترین فرصت را برای کارهای تبلیغی پیامبر اعظم (ص) فراهم میآورده است. آن حضرت با توجه به اوضاع و احوال و رعایت حال حاضران در مسجد از این فرصتها به شایستگی بهرهبرداری میکرد و پس از برگزاری نمازها برای مردم سخن میگفت.
در آغاز که شمار مسلمانان اندک بود، پیامبر اعظم (ص) با تکیه بر یکی از ستونهای مسجد که از چوب درخت خرما ساخته شده بود، برای مردم سخن میگفت. بعدها به پیشنهاد برخی از مسلمانان، منبری که دارای سه پایه و از چوب بود، برای آن حضرت ساخته شد، پیامبر اعظم بر بلندای همین منبر کوتاه که به بلندای همه تاریخ بود، جانتشنگان معارف الهی را سیراب میساخت.
بسیاری از سخنان و گفتههای پیامبر اعظم (ص) که اکنون در دسترس ما است، از همان خطبههایی است که بر فراز این منبر ایراد شده است. در حقیقت منبر محل نشستن پیامبر اعظم در سخنرانیهای رسمی بوده است.سخنرانیهای پیامبر اعظم (ص) در مسجد سخنرانیهای پیامبر اعظم (ص) برای افراد حاضر در مسجد نه فقط خستهکننده و ملالآور نبوده که بسیار پرجاذبه بوده است. جلسات موعظه و سخنرانی رسمی همه روزه برگزار نمیشد، زیرا یاران پیامبر اعظم از این عمل رسول خدا چنین برداشت میکردند که پیوستگی و مداوم بودن جلسات سخنرانی موجب خستگی و ملال نمازگزاران میشود.
عبدالله بن مسعود که از چهرههای علمی در روزگار پیامبر اعظم (ص) به شمار میآید، میگوید: کان رسول الله یتخولنا بالموعظة فی الایام کراهة السامة علینا؛ رسول خدا از آن رو که مبادا ما شنوندگان خسته و ملول شویم، برخی از روزها موعظه نمیکردند.گرچه عبدالله این سخن را از خود میگوید ولی بیگمان او با استناد به سخنی از پیامبر اعظم (ص) چنین برداشتی را از شیوه کار آن حضرت کرده است.
پیامبر اعظم (ص) دیگران را نیز به آسان گرفتن در تبلیغ و موعظه سفارش میکرد. از ایشان نقل شده که در این زمینه فرمودهاند: یسروا ولاتعسروا و بشرو ولاتنفروا؛ آسان بگیرید، سختگیر مباشید، بشارت دهید و مردم را گریزان مسازید.گاهی زمان سخنرانیهای پیامبر اعظم (ص) از پیش با اعلام خود حضرت اعلام میشد تا همگان در مسجد حضور یابند. در چنین مواردی یاران پیامبر اعظم یکدیگر را به حضور در مسجد در اول وقت و ضبط سخنان پیامبر اعظم (ص) سفارش میکردند تا مبادا کلمهای از سخنان پیامبر اعظم از دست آنان بیرون رود.
در مجالس سخنرانی پیامبر اعظم زنان نیز حضور داشتند. اگر احساس میشد زنان به هر علت سخنان پیامبر اعظم (ص) را نشنیدهاند، پیامبر اعظم آنان را مجددا موعظه و نصیحت میکرد.روزی پیامبر اعظم (ص) در حالی که بلال نیز با او همراه بود، دانست که زنان سخنان او را نشنیدهاند، دوباره آنان را موعظه کرد و ایشان را به صدقه دادن فرمان داد. گاه زنان درخواست میکردند که برای آنان مجلس سخنرانی جداگانهای تشکیل شود، پیامبر اعظم (ص) با پیشنهاد آنان موافقت می کرد و مجلسی مخصوص به زنان برپا میشد.
ادامه دارد.......
نظر شما