سنگ تمام پاکستانی ها در استقبال از رهبر انقلاب

خبرگزاری شبستان: همه پاکستانی‌هایی که ۲۸ سال پیش را یادشان هست مرد ایرانی میانسالی با ریش‌های انبوه سیاه را به خاطرشان هست که در انبوه جمعیت مردمی که برای استقبال از او جمع شده بودند گیر کرده بود...

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، تسنیم نوشت: همه پاکستانی‌هایی که 28 سال پیش را یادشان هست مرد ایرانی میانسالی با ریش‌های انبوه سیاه را به خاطرشان هست که در انبوه جمعیت مردمی که برای استقبال از او جمع شده بودند گیر کرده بود. پاکستانی‌ها آیت‌الله خامنه‌ای را خیلی خوب می‌شناسند.
 

 28 سال پیش در یک روز سرد زمستانی در انتهای دی ماه،اتومبیل حامل رئیس‌جمهور وقت ایران، آیت‌الله خامنه‌ای میانسال در ازدحام جمعیت پاکستانی‌هایی که برای استقبال از سفر او به کشورشان جمع شده بودند به طرز غافل‌گیر‌کننده‌ای گیر می‌کند.

عباس فاموری رئیس خانه فرهنگ ایران در لاهور از گروهی از پیرزنان لاهوری نام می‌برد که بلند می‌شوند و یک دسته راه می‌اندازند ویک مسیر چهل کیلومتری از روستاهای لاهور تا شهر را پیاده طی می‌کنند تا آیت‌الله خامنه‌ای را ببینند. پیرزن‌هایی که این‌قدر خسته می‌شوند که برخی‌هایشان در راه می‌مانند و پیغامشان را به پیرزن‌های دیگر می‌رسانند.پیغام محبت ودوستی برای رئیس‌جمهور ایران.

 

هاشم طالب‌زاده ، مسئول خبرنگاران حوزه دولت نهاد ریاست جمهوری که به تازگی بعد از 24 سال خدمت ، بازنشسته شده است، در گفتگو با روزنامه "جام جم" ماجرا را این گونه دقیق‌تر تعریف می‌کند:

در جریان سفر پاکستان وقتی آقا وارد شهر لاهور شدند اتفاق عجیبی افتاد. همه ما جا خورده بودیم، حتی خود پاکستانی ها، حتی خود ضیاء الحق که در آن سفر آقا را همراهی می کرد. قرار بود آقا با همراهی رئیس جمهور پاکستان از فرودگاه این شهربه مزار اقبال لاهوری بروند و زمانی حدود یک ربع ساعت برای طی این مسیر پیش بینی شده بود، اما طی این مسیر 4ساعت طول کشید، زیرا در آن روز بدون هیچ پیش بینی و تبلیغات و اعلام وسیع قبلی مردم لاهور استقبال عظیم و باشکوهی از آقا کردند؛ استقبالی در حجم همان استقبالی که روز ورود امام (ره) به وطن از ایشان شد.

وی ادامه می‌دهد: جمعیت در مسیری به طول حدود 15کیلومتر جا گرفته بود و بیشتر اوقات خودروی حامل دو رئیس جمهور راجمعیت روی دست بلند می کرد. دولت پاکستان هراسان شده بود،چون از رئیس جمهور کشوری دیگر چنین استقبال عجیبی شده بود.

این‌ها تصویر مربوط به این سفر است که از آلبوم یک عکاس پاکستانی اسکن شده است. اما همه‌شان مربوط به قبل از ورود رهبری به محل استقبال. احتمالا عکاس پاکستانی قصه ما با ورود رهبری دوربین را رها کرده است.
 

15 سال بعد در پاکستانی سیل وحشتناکی به راه می‌افتد. 20 میلیون پاکستانی آواره می‌شوند و 2هزار پاکستانی کشته می‌شوند و یک پنجم سرزمین پاکستان به زیر آب فرو می‌رود.
رئیس‌جمهور سابق ایران که حالا رهبرایران شده است درخطبه‌های نماز جمعه، حضور پیدا می‌کند و مردم ایران را به کمک و یاری رساندن به مردم پاکستان دعوت می‌کند. در آنجا شرحی از شرایط سخت مردم پاکستان به مردم می‌دهد و سرانجام بغضش می‌شکند و چند قطره اشک برای پاکستانی‌ها می‌ریزد.

یو.اس.اید سازمان توسعه بین‌المللی دولت ایالات متحده آمریکاست. این سازمان توسط جان اف کندی رئیس جمهور وقت آمریکا بنیان گذاشته می‌شود و به تدریج با شروع فعالیت‌های این سازمان مشخص می‌شود که یو.اس.اید بازوی دیپلماتیکی برای آمریکاست. این سازمان معمولا در مواقع بحران‌های جهانی وارد عمل می‌شود و با ارائه کمک‌های مردمی و خیریه با پشتیبانی یک دستگاه عظیم تبیلغاتی نمایشی دیگر از آمریکا در مردم کشورهای محروم دنیاست.

با وقوع سیل در پاکستان یو.اس.اید همه امکانات خود را برای تغییر چهره آمریکا در پاکستانی‌ها، آمریکاستیزان سنتی منطقه شروع می‌کند.هواپیما هواپیما، کمک‌های یو.اس.اید با دستگاه تبلیغاتی عظیم آمریکا در نقاط دورافتاده پاکستان پخش می‌شود.
بیمارستان‌های صحرایی موقت اصلی‌ترین بخش کمک‌رسانی همه کشورهای خارجی در جریان سیل پاکستان است.

در یکی از روستاهای منطقه سنی‌نشین کالام دو بیمارستان صحرایی زده می‌شود. بیمارستان اول را یو.اس.اید می‌سازد با امکانات روز درمانی آمریکا و آرم بزرگ پرچم آمریکا بر سر در چادرهایش و بیمارستان دوم را جمهوری اسلامی ایران می‌سازد با عکس بزرگی از آیت‌الله خامنه‌ای رهبر کشور ایران، با امکانات حداقلی درمان و البته که با کمترین پیش‌زمینه‌های تبلیغاتی، مثل همیشه

 

خود پاکستانی‌ها تعریف می‌کنند که جلوی در بیمارستان صحرایی ایرانی‌ها صف کشیده می‌شود. به اعتبار انقلاب ایران و رهبرانش. به اعتبار امام خمینی. به اعتبار آیت‌الله خامنه‌ای. یک پاکستانی دیگر تعریف می‌کرد که پاکستانی‌ها زن و دختر و مادرانشان را پیش دکتر مرد ایرانی می‌بردند،چون به ایرانی‌ها ایمان داشتند.

پاراچنار نام یک منطقه دورافتاده در پاکستان است. سهیل کریمی مستندساز سینمای ایران و گروهش، از معدود ایرانی‌هایی هستد که پایشان به آنجا رسیده است. کریمی می‌گوید به محض اینکه به آنجا رسیده‌اند در همان یکی دو روز اول از میزان به روز بودن وتحلیل‌های خاص اهالی این منطقه دورافتاده به شدت تعجب کرده‌اند.ظواهر امر هم نشان می‌داد که دسترسی اهالی این منطقه به رسانه‌ها به شدت سخت است. با آنها صحبت کرده‌اند و شنیده‌اند که : ما اینجا یک اینترنت 20kb داریم تنها جایی که هر روز به آن سر می‌زنیم سایت khamenei.ir است.همه نامه‌ها، پیام‌ها، سخنرانی‌ها، استفتائات و... را هر روز مرور می‌کنیم و تنها منبع تحلیل‌مان از اتفاقات دنیا و پیرامون‌مان همین سایت است.

 

کریمی تعریف می‌کند که در مساجد و هیئت‌های اهالی پاراچنار کار از دعا به جان رهبرانقلاب و رئیس‌جمهور هم گذشته است و آنها وزرای جمهوری اسلامی را هم به اسم دعا می‌کنند. پاراچناری‌هایی که سر مزار درگذشت‌گانشان به جای پرچم پاکستان، پرچم ایران را می‌زنند و هر یکی دو ماه یکبار خبر کشته‌ شدنشان بر اثر حملات گروه‌های افراطی فقط بین خودشان شنیده می‌شود.

 

پایان پیام/

کد خبر 275091

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha