مشروعیت بخشی عامل جعل حدیث ازسوی مدعیان دروغین مهدویت

جعل حدیث ازسوی مدعیان دروغین مهدویت یا به خاطر مشروعیت بخشی به ادعاهای خود است یا درصدد فضیلت سازی فرقه ای و یا به خاطر فزون طلبی یا زیاده خواهی است. . .

به گزارش خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان، "تا جمعه ظهور" نام یکی از برنامه های رادیو معارف است که درراستای ترویج معارف مهدویت، با دعوت از کارشناسان متخصص مهدویت موضوعات مختلفی را بررسی می کند. "مدعیان دروغین مهدویت" محور بحثی است که تاکنون توسط کارشناسان متعدد در این برنامه مورد توجه قرار گرفته است.
میهمان این هفته "تا جمعه ظهور" حجت الاسلام امیرمحسن عرفان، کارشناسی مرکز تخصصی مهدویت است که سعی دارد قدمی در روشنگری آسیب های مهدویت بردارد.
"عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت به سه قسمت عوامل زمینه ساز، تسهیل کننده و شتاب زا تقسیم می شود. در برنامه امروز عوامل تسهیل کننده پیدایش مدعیان دروغین مهدویت و گرایش مردم به مدعیان را مطرح می کنیم که نخستین مرحله آن جعل حدیث ازسوی مدعیان دروغین است.
مدعیان دروغین برای گرایش مردم به فرقه هایشان به جعل حدیث روی می آورند و با جعل حدیث درصدد مشروعیت بخشیدن و فضیلت سازی و فزون طلبی فرقه ای خود هستند.


هشدار اهل بیت به شیعیان برای سوء استفاده از احادیث
در اینجا نکته ای لازم به یادآوری است و اینکه وقتی به روایات اهل بیت(ع) مراجعه می کنیم، خود امامان به شیعیان هشدار داده اند که ممکن است در جامعه کسانی باشند که برای سوء استفاده، خودمحوری و دنیاخواهی درصدد جعل روایت باشند. به عنوان نمونه امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند که در جامعه ما شخصی بود به نام مغیره بن السعید که تعمدا بر پدرم امام باقر(ع) دروغ می بست او به شاگردانش می گفت در جلسه درس امام باقر بروید و تعمدا دروغ هایی را به روایات اضافه و به جامعه ارائه کنید.
همچنین امام صادق(ع) در هشداری به جامعه شیعه می فرمایند ما اهل بیت و راستگویانیم و هستند در جامعه دروغگویانی که بر ما دروغ می بندند و راست ما را نزد مردم ساقط می کنند.
در علم حدیث اصطلاحی داریم به نام وضع حدیث، وضع به معنای فرونهادن و جعل حدیث یه این معناست که کسانی که روایات را تقطیع می کنند در ،ن دست می برند و آن را جعل می کنند.
جعل حدیث ازسوی مدعیان دروغین مهدویت یا به خاطر مشروعیت بخشی به ادعای خود است یا درصدد فضیلت سازی فرقه ای و یا به خاطر فزون طلبی یا زیاده خواهی نیز می باشد.
درطول تاریخ بودند کسانی که برای مشروعیت بخشی به خود و فرقه خود دست به جعل روایات می زدند به عنوان مثال عبیدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم روایتی را نقل می کند که این روایت جعلی است مبنی بر اینکه ملائکه خدا از عثمان خلیفه سوم حیا می کنند همانطوری که از خدا و رسولش حیا می کنند.
 

معاویه در جنگ نرم علیه امام علی درصدد فضیلت سازی برای عثمان بود
در زمان بنی امیه فضای جعل روایت بوده و در آن زمان معاویه در جنگ نرم علیه امام علی درصدد فضیلت سازی برای عثمان بود، فضائلی که معاویه برای عثمان جعل کرد به مراتب بیشتر از روایات جعلی است که درباره دو خلیفه گذشته بوده است.
در مقابل انبوه روایات پیامبر اسلام در مورد فضیلت امام علی کسانی بودند که روایات را جعل می کردند، زهبی از علمای اهل سنت از عایشه نقل می کند که پیامبر فرمود شایسته نیست در قوم، قبیله و جامعه ای که ابوبکر نباشد و پیشوای مردم کسی غیر از ابوبکر باشد.
علامه امینی همچنین در کتاب الغدیر خود بیش از 100 روایت که برای مشروعیت بخشی خلفای قبل از امام علی جعل شده را جمع آوری کرده است.
این مدعیان دروغین حتی روایاتی از پیامبر که صحیح نیز بود را تبدیل می کردند. به طور مثال پیامبر در حدیثی خطاب به مردم فرموده بودند که اگر دیدید معاویه بر منبر من نشسته و خطبه می خواند او را بکشید که کلمه ای از این حدیث را تغییر داده و القا کردندکه پیامبر فرموده اگر دیدید معاویه بر منبر من خطبه می خواند به او گرایش پیدا کنید، چرا که او امانت دار است.


بنی عباس بیشترین سوء استفاده را از روایات مهدوی داشت
بنی عباس نیز در شروع قیام خود بیشترین سوء استفاده را از روایات مهدوی کردند، آنها شعارشان الرضا من آل محمد بود، لباس های مشکی می پوشیدند و پرچم مشکی داشتند همچنین از خراسان قیام خود را شروع کردند.
دستگاه بنی عباس برای مشروعیت بخشی به ادعاهای خود در راستای مهدویت و خود را برای مردم منجی تلقی کنند به جعل روایات روی آوردند به طور مثال در نسبتی دروغ به پیامبر گفتند که پیامبر فرموده به عباس که ملک و حکومت داری در فرزندان توست و سپس به امام علی توجه کرد و فرمود در فرزندان تو حکومت و کشورداری نیست.
بنی عباس در راستای ادعای دروغین خود درصدد بودند تا القا کنند که با توجه به روایات مهدی از فرزندان ماست و قیام ما در راستای قیام مهدی آخرالزمان است.
ازجمله روایاتی که دستگاه تبلیغی بنی عباس جعل کرد روایاتی است که به دروغ به پیامبر نسبت می دهد مبنی بر اینکه شخصی در آخرالزمان با پدید آمدن فتنه ها از خاندان و اهل بیت من ظهور می کند که به او گفته می شود سفاح که اولین خلیفه عباسی است.
بنی عباس قیام خود را به قیام حضرت مهدی(ع) ربط می دهند چون قیام خود را از خراسان شروع کردند و روایاتی از پیامبر جعل کردند که پیامبر فرمود در خراسان شهری است به نام طوس که انسان های مومنی دراین شهر هستند که در راه خدا قیام می کنند و سنت پیامبر را دوست دارند.


قداست بخشی بنی عباس برای پرچم و لباس خود با جعل روایات
سومین خلیفه بنی عباس به مهدی عباسی مشهور است و خیلی از جعل روایات در این فضا شکل گرفت. آنها برای فضای آخرالزمان نیز جعل روایت کردند مبنی بر اینکه مردم آخرالزمان مشکی پوش هستند چون خودشان مشکی می پوشیدند و پرچم مشکی داشتند.
حکومت بنی عباس برای اینکه قداست ببخشند به لباس و پرچم خود روایاتی را جعل کردند به عنوان مثال اینکه وقتی جبرئیل بر پیامبر نازل می شد لباس و عمامه مشکی می پوشید.
باید گفت که جعل روایات اختصاص به بنی عباس ندارد و مدعیان دروغین دیگر در عصر حاضر مثل احمد الحسن یمانی به جعل، تقطیع و تخلیص روایات با هدف مشروعیت بخشی به قیام خود دست می زنند.
یمانی در بصره به ادعاهای رنگارنگی دست می زند اول ادعا کرد که سید یمانی هستم بعد ادعا کرد که من فرزند مهدی هستم که با هم در تعارض بود، مبلغین و طرفداران احمد الحسن نیز توجه ندارند که روایاتی که جعل می کنند از سوی امامان ما صادر نشده است.


جعل احادیث برای فضیلت سازی فرقه ای سابقه تاریخی دارد
همچنین بسیاری از مدعیان دروغین نیز به خاطر فضیلت سازی فرقه ای دست به جعل حدیث می زنند که این مسئله در طول تاریخ سابقه دارد که جنگ نرمی بود بر علیه اهل بیت. آنها برای صحابه سازی و قداست و مشروعیت برای فرقه خود احادیث پیامبر را جعل می کردند.
به طور مثال از پیامبر به دروغ روایتی نقل می کنند مبنی بر اینکه آتش جهنم مسلمانانی که من و دوستدار من را ببنید او را در بر نخواهد گرفت.


قیام یمانی فضیلت محور و ارزش محور است
حجت الاسلام محمدرضا نصوری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه یمانی کیست و چه ارتباطی با امام عصر (عج) دارد، گفت:
خروج یمانی از نشانه های حتمی ظهور است مبنی بر اینکه مردی از یمن در سال ظهور خروج می کند. از ویژگی های یمانی این است که در برابر سفیانی خروج می کند و به نوعی قیام حق در مقابل قیام باطل سفیانی است.
شناخت یمانی شفاف است، تکریم و تجلیل یمانی در کلمات ائمه وسوسه ای است برای مدعیان دروغین که خود را یمانی معرفی کنند.
نام واقعی یمانی در روایات ذکر نشده است شاید به خاطر سو استفاده از جانش باشد در منابع اهل سنت حسن و حسین گفته شده است ولی در روایات شیعه المنصور و خلیفه و غیره آمده است.
زمان قیام یمانی مشخص نیست ولی گفته شده است که نزدیک به قیام حضرت می باشد. امام صادق(ع) در روایتی فرموده است که خروج سفیانی و یمانی مانند دو اسبی است که مسابقه می دهند قیام سفیانی از علائم ظهور است و قیام یمانی نشانه نزدیک بودن ظهور می باشد.
مکان قیام یمانی از یمن است و در روایات آمده که از صنعا می باشد، پرچم هدایت خوبی دارد به طوریکه گفته می شود هدایت گر تر از همه است.
قیام یمانی اصلاحی و حق است و بر اساس معیارهای قران و عترت شکل می گیرد از یمن شروع می شود و همزمان با قیام سفیانی می باشد. فضیلت محور و ارزش محور است رو به جلوست و پویایی دارد. یمانی بین مردم است و شفاف گویی دارد.


پایان پیام/

کد خبر 288140

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha