شکرخدا گودرزی، نمایش نامه نویس، کارگردان تئاتر، بازیگر و مدرس دانشگاه در پاسخ به این سئوال که بیش از یک سده از ورود نمایش نامه های مدرن با مولفه های ساختاری آن به ایران می گذرد اکنون پس از گذشت این مدت آیا می توان از شکل گیری نمایش نامه ایرانی سخن گفت؟اگر بله، این نمایش نامه واجد چه مولفه هایی است؟ به خبرنگار تئاترخبرگزاری شبستان گفت: من در ابتدا به چند نکته اشاره کنم، اول اینکه آن چیزی که به عنوان نمایشنامه وارد ایران شد یک شکل نمایشنامه ترجمهای بود که در مسیر تکوینی خود به یک جور آدابتهکردن منجر شد، مثلأ نمایش "مردمگریز" و "طبیب اجباری" "مولیر" وقتی اجرا می شود تنها یک سری اسامی تغییر می کند ولی موضوع همان است که بوده و دیالوگها نیز غالبأ همان گونه اند. تنها اسامی هستند که ایرانی میشوند. ساختار نمایش نامه نیز به همان شکل است فقط اسم شخصیت ها عوض میشود. در این آدابتهکردن تنها اسمها ایرانی می شود. سر آمد این روش از ترجمه "میرزا جعفر قراچه داغی" است که به سال 1308 ه.ق تمثیلات فتحلعی آخوند زاده را به فارسی ترجمه میکند.
مشروطیت یک موج جدید در درام نویسان ایرانی ایجاد کرد
وی افزود: هم پای این، یک رویکرد دیگری نیز در نمایشهای مرسوم آن دوره صورت میگیرد و آن هم این است که یک سری نمایش موزیکال بوجود میآیند از آنجا که شعر یکی از پایههای ادبیات ماست. مضامین شعری و اشعاری چون لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و...دستمایه یک سری از نویسندگان مانند حاجی بگف (بنیانگذار اپرای ملی آذربایجانی، میرزاده عشقی، حبیب الله شهردار(مشیرهمایون)، کلنل علی نقی وزیری، رضا کمال شهرزاد قرار میگیرند و اینها یک سری نمایش موزیکال مینویسند، این موج نمایشنامه نامه نویسی با انقلاب مشروطیت و طرح مباحثی چون آزادیخواهی و قانونمداری و اندیشههای آزادیخواهانه همسویی دارد.
این نمایش نامه نویس در ادامه یاد آور شد: همین موج باعث می شود یک نگرش جدید در ادبیات و تئاتر ایجاد شود و یک نگاه مستقل در نویسنده و نمایشنامهنویس بوجود آید، به طوری که این نگرش را می توان در اثر دید، این جریان جدید کمکم شکل میگیرد و نمایشنامههایی که نوشته میشود و تحت تأثیر این تفکر خلق می شوند، از اولین آثاری که نوشته می شوند مانند: آثار میرزا آقای تبریزی و مکاتباتی که با فتحعلی آخوندزاده در باکو دارد آرام آرام یک شکلی از نوشتن در ایران شکل میگیرد که اصطلاحا آثار خام و دراماتیک هستند که مبتنی بر شرایط اجتماعی ما نیستند اما آرام آرام رابطه خود را با مسایل اجتماعی ما تعریف کرده و شکل گستردهتری پیدا میکنند، این آثار به نوعی پیوند خود را با حرکتهای اجتماعی حفظ می کنند.
شکل گیری گروه هنر ملی و توجه به نمایش نامه ایرانی
گودرزی اذعان کرد: ورود این نگاه آزادیخواهانه و تجددخواهانه همراه با تحولات اجتماعی آرام آرام ما را به سمت یک نمایشی میکشاند که این نمایش برگرفته از مسایل اجتماعی و دغدغههای نویسنده و رابطهاش با سیاست است که میبینیم بعد از پیدایش تئاترنوین ایران در دوره نوشین این مسیر به جایی میرسد که زمزمه نمایش ایرانی سرلوحه گروهی قرار میگیرد که شاهین سرکیسیان شروع کنندهی آن بوده است و به عنوان گروه هنر ملی در تئاتر ایران شناخته میشود.
کارگردان نمایش تاریخی «خواجه نظام الملک» افزود: از آن مرحله به بعد آقای عباس جوانمرد گروه هنر ملی را هدایت میکند و هنرمندان بزرگی چون نصیریان، انتظامی، جعفر والی، بهرام بیضایی و دیگران در این گروه کار میکنند و نتیجه کار هنر ملی بر پایه اندیشه ایرانی قرار دارد که ضمن اینکه نمایش خارجی را کار میکنند اما یکی از مسایل مهم مورد توجه آنان تولید نمایشنامه ایرانی است و در این دوره نویسندگانی مثل بهرام بیضایی، ساعدی و رادی آثارشان در این گروه چاپ و اجرا میشود. حتی آثار نصیریان زمینهای را برای گروه هنر ملی ایجاد میکند که نمایش ایرانی در خارج از کشور به اجرا در آید، نمایش بلبل سرگشته اولین نمایشنامه تمامأ ایرانی است که در فستیوالهای خارجی شرکت میکند. مهم نگاهی است که گروه هنر ملی آن را سر لوحه آثار و تولیدات خود قرار میدهد.
تئاتر ملی از دل دستور کار گروه هنر ملی و شاخصه های آن شکل می گیرد
گودرزی با بیان اینکه در این دوران تولیداتی که با اتکا به فرهنگ خودی، دغدغههای اجتماعی و هنر بومی با استفاده از یک زبان بین المللی اجرا می شوند در دستور کار گروه هنر ملی قرارا میگیرد، گفت: نمایشنامه ایرانی و نمایشنامه نویس ایرانی اصطلاحا سرلوحه کار گروه هنر ملی قرار میگیرد که نتیجه آن به تولید تئاتری با شاخصههای ملی منجر شود که اصطلاحی به نام تئاتر ملی شکل میگیرد که این روند تا امروز ادامه دارد، افرادی مثل: بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، بیژن مفید، محمود استادمحمد نمایش نامه نویسان ایرانی هستند که آثارشان آیینه تمام نمای جامعه ایرانی است.
این نمایش نامه نویس خاطر نشان کرد: البته نویسندگانی که دغدغه نمایش ایرانی دارند هر روز بیشتر میشود. در کنار گروه هنر ملی گروههای دیگری نیز بودند که با دغدغه مسایل اجتماعی دوران خود نمایشنامه های ارزشمندی خلق کردند از جمله: افرادی مثل اسماعیل خلج و نعلبندیان نمایشنامههایی نوشتهاند که اگر بخواهیم می شود آنها را در این دستهبندی قرار داد.نگاه به مسایل و دغدغههایی در ابتدا اینگونه بوده است، اما بعد ها میبینیم بهرام بیضایی با پژوهشی که انجام میدهد آثاری را برگرفته از تعزیه و نمایش شرقی خلق می کند.
تنها در دوره اول نمایش نامه نویسی اسامی تغییر می کرد در مراحل بعد نمایش نامه نویسان از رشد فوق العاده ای برخوردار شدند
وی یادآور شد: این که ما نمایش نامه را تنها اسامی را تغییر می دادیم و به همان شکل اجرا می شد، مال دوره اول بوده است، دوره اول اینگونه بوده ولی در دورههای بعدی نمایشنامه نویسان ایرانی از رشد خارق العادهای برخوردار می شوند و حتی بعد به جایی میرسند که آثار نمایشنامه نویسان برجسته جهان را دستمایه تولیدات خود قرار میدهند و شکل اقتباسی از نمایشنویسان برجسته رواج پیدا می کند، نمایشنامه نویسان ایرانی آثار شکسپیر را بازخوانی میکنند. به گوشه های تاریخ کشور از دیر باز تا کنون توجه پیدا میکنند و با شکلی تلفیقی و ترکیبی تاریخ و اسطوره را مورد بازخوانی مجدد قرار می دهند، این شکل از اقتباس یا حتی اقتباسی از اتفاقات تاریخی و رمان و قصه دریچه تازه ای را به روی درام نویسان ما گشوده است.
توجه به مسیر طی شده تئاتر و نمایش نامه نویسی کشور امری ضروری است
گودرزی با بیان اینکه باید به مسیر طی شده تئاتر کشور توجه کرد، گفت: اگر این مسیر را درست نبینیم میگویم نمایشنامه ایرانی نداریم و نویسندهای نداریم، ما نویسندههای بزرگی داریم، نصرتالله نویدی با نوشتن "سگی در خرمن جا" درام ایرانی را اعتلا میبخشد و دیگرانی که الان مینویسند، ما کم نمایشنامهنویس نداریم که خوب مینویسند و این نیست که عدهای با تخطئه کردن کار نمایشنامهنویسان ایرانی را نادیده بگیرند.
پایان پیام/
نظر شما