آمریکا مصداق استکبارگری در دوران معاصر

خبرگزاری شبستان: استکبار از دیدگاه فرهنگ سیاسی اسلام، وجود نوعی سلطه گری، سلطه جویی، استعمار و بهره کشی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی توسط اقلیت محدودی زورگو و نفع طلب بر خیل عظیم توده های محروم است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، استکبار از دیدگاه فرهنگ سیاسی اسلام، وجود نوعی سلطه گری، سلطه جویی، استعمار و بهره کشی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی توسط اقلیت محدودی زورگو و نفع طلب بر خیل عظیم توده های محروم است. این عمل، می تواند داخلی باشد؛ به همان طریق که یک عده دیکتاتور و زورگو بر ملت های محروم تحت سلطه خود حاکمیت داشته، آنها را تحت فشار و ظلم قرار دهند و همچین می تواند بین المللی باشد؛ بدین معنی که دولت و یا کشوری، سایر ملت ها را استثمار و به استضعاف بکشاند که نمونه بارز آن اعمال سیاست های استعمارگونه و امپریالیستی قدرت های بزرگ شرق و غرب در جهان می باشد.امروزه در فرهنگ سیاسی دنیا، واژگانی نظیر «استعمار» و «امپریالیسم» نیز در رساندن مفهوم فوق به کار می روند.

آمریکا مظهر استکبار جهانی
از منظر رهبر معظم انقلاب راز عداوت دیرینه‌ی نظام اسلامی با آمریکا در این نکته نهفته است که آمریکا بی‌تردید بارزترین مصداق برای مفهوم استکبارگری در دوران معاصر به شمار می‌آید. ایشان صراحتاً اظهار می‌دارند:
«براى ما آمریکا خصوصیتى هم ندارد… مسأله‌ی ما، مسأله‌ی استکبار است؛ منتها دولت آمریکا دولت مستکبرى است. هر دولت دیگر هم که همین خصوصیت را داشته باشد، بخواهد زور بگوید و بخواهد فشار بیاورد، ملت ایران با او همین طور خواهد بود.»
پس آنچه که اصالت دارد استکبار است و آنچه که آمریکا را به خصمی غیر قابل معاشرت بدل می‌سازد، همانا روح استکباریِ نهادینه‌شده در ذات آن می‌باشد.
ایشان همچنین بر این نکته تأکید می‌ورزند که استکبارستیزی و به تبع آن آمریکاستیزی، نه سیاستی ساخته و پرداخته‌ی دولتمردان جمهوری اسلامی بلکه نشأت‌گرفته از بطن تعالیم عالیه‌ی اسلام می‌باشد و ما به اقتضای مسلمانی ملزم به عمل بر وفق آن هستیم.
با این حساب راهبرد استکبارستیزی به عنوان جهت‌گیریِ اصلی انقلاب اسلامی در عرصۀ سیاست‌خارجی، بر شالوده‌ی اصول سیاسی و بین‌المللی اسلام استوار می‌باشد

در سلطه‌گری و ستمکاری دولت آمریکا، غیر از افراد هم سنخ خودِ آنان و جاهلان و غافلان از مناسبات و تاریخ چند صد ساله آمریکا، کسی تردید ندارد تاریخ آمریکای مرکزی و جنوبی، آسیای شرقی، و خاورمیانه مشحون از سلطه گری خونین و مزورانه ایالات متحده آمریکا است. چند نمونه:

1. در گواتمالا، در سال 1954 با کودتای نظامی، جاکوب آربنز را که با 65% آراء رای دهندگان انتخاب شده بود، سرنگون کرد . جرم او ملی کردن 5/1 میلیون هکتار زمین زراعی بود.، در حالی که 3% مالکان، ازجمله شرکت آمریکایی یونایتدفروت ،مالک 70% زمین ها بودند. دیکتاتور نظامی کودتاچی بلافاصله پس از تسلط ،اصلاحات ارضی را لغو، سواد آموزی را متوقف و معلمان را اخراج و تعاونی‌های کشاورزی را منحل کرد. این حاکمیت نظامی بدنام 30سال با حمایت آمریکا به خود کامگی ادامه داد.

2. در شیلی، سالوادور آلنده رئیس جمهور منتخب صنایع مس، ازجمله چندین شرکت بزرگ آمریکایی فعال در این صنعت را ملی کرد. از همان ابتدای دوره در 1970 با اخلال های سیا روبرو شد. سرانجام در سال 1973 سیا با حمایت از ژنرال پینوشه کودتای نظامی به راه انداخت و آلنده کشته شد و به 43 سال دوره دموکراسی در شیلی خاتمه داد. پینوشه که درتمام دوران بیست و چند ساله حکومتش از حمایت آمریکا برخودار بود در پایان حاکمیت سفا کانه اش 100 هزارزندانی و کارنامه قتل 20هزار نفر از مخالفان را همراه داشت.

3. در فلیپین سه سال طول کشید تا آمریکائیان وحشی بتوانند مقاومت مردم به رهبری امیلیون اگوینالدو را با 70 هزار نیروی نظامی سرکوب کنند. سناتور آلبرت بیوریج در نطق 9ژانویه 1900 درکنگره گفت:

“آقای رئیس جمهور! موقع رک گویی فرارسیده است. فیلیپین برای همیشه به ما تعلق دارد .... فراسوی فیلیپین بازارهای نامحدود چین قرار دارد . ما از هیچ کدام صرف نظر نخواهیم کرد. ما ماموریت نژادی و سرپرستی تحت امر خداوند را برای تمدن دنیا، رها نخواهیم کرد ”

4. در فلسطین جنایات اسرائیل همواره تحت حمایت آمریکا انجام شده است. رهبر اکثریت جمهوریخواهان در مصاحبه با سی ان ان گفت(ماه مه 2002):
”باید سعی کنیم اسرائیل سلطه خود را بر کرانه باختری و نوار غزه حاکم سازد و فلسطینی ها را مجبور کنیم آنجا را ترک کنند...ما قادریم در سرزمین های عربی هزاران منطقه را نشان دهیم که سرزمین مستقل فلسطینی در آنجا ها تشکیل شود و این همه دردسرهم نباشد!”

5. در کشور خودمان، در جریان ملی شدن صنعت نفت، بیشترین پشتیبانی را از انگلستان، آمریکا به عمل آورد. پاداش آمریکا در قبال حمایت از انگلستان در نهضت ملی شدن صنعت نفت، سکانداری چپاول ایران بود که با کودتای 28 مرداد 1332 تکمیل شد. اسناد محرمانه CIA که در سال 2000 منتشر شد طرح کودتا و عملیات آژاکس را رسما علنی کرد.

در انقلاب، در سالهای پس از پیروزی و در سالهای جنگ، بدترین رفتار را با ملت ایران کرد. روبرت نوواک روزنامه نگار آمریکایی در واشنگتن پست نوشت(26 سپتامبر 20029):

"طبق گزارش مجلس سنای آمریکا ، مواد سمی و تولید کننده امراض ، تحت پروانه دولت آمریکا در سالهای 1985-1988 که هنوز جنگ عراق علیه ایران ادامه داشت، به عراق صادر می‌شد. این مواد سمی و بیولوژیک را بازرسان سازمان ملل که پس از جنگ 1991 خلیج فارس برای انهدام مواد کشنده شیمیایی به عراق رفته بودند، در آنجا دیدند»
تصاحب ذخایر ملت هاى دیگر و به چنگ آوردن شریان حیات اقتصادى جهان، از ویژگى هایى است که در تمامى مستکبران دیده مى شود.
یکى از روش هاى اساسى و مهم استکبارهای جهانى بخصوص آمریکا، براى حفظ سلطه و برترى خود بر جهان و ادامه بقا و حیات خویش، جلوگیرى از پیشرفت ملت هاى مستضعف است. استکبار، در این جهت، از انجام هیچ گونه اقدامى - اعم از جذب نخبگان کشورهاى جهان سوم و یا کشورهاى در حال پیشرفت، کارشکنى در برنامه هاى آنان، اعمال تحریم ها و محدودیت هاى بین المللى، به بهانه هاى مختلف - دریغ نمى ورزد.
استکبار همواره درصدد تجاوز به حقوق دیگران است و اصولا با تجاوز به حقوق دیگران رشد مى کند. مستکبر، همواره در خوف و اضطراب به سر مى برد و از انتقام کشورهاى تحت سلطه، هراسان است. از سوى دیگر، تلاش روز افزون در به دست آوردن هر چه بیشتر منافع و منابع دیگران، خواب راحت را از چشمان استکبار ربوده است و از این جهت، همواره دلهره و نگرانى با مستکبران همراه است و این موضوعی است که دقیقا در برخوردهای آمریکا دیده می شود.
استکبار جهانى، جهت دست یابى به اهداف شوم خود، از زمینه ها و راهکارهایى نظیر، ایجاد اختلاف بین مردم کشورهاى مستضعف، ترویج فساد و فحشا، منزوى کردن نیروهاى کارآمد و متعهد و به کارگیرى عناصر داخلى وابسته و روشنفکران غرب گرا استفاده مى کند.
دلایل مبارزه با استکبار
هر فرد مسلمان و هر دولت اسلامى، بر اساس منطق و آموزه هاى دینى، موظف به مقابله با ظلم و استکبار جهانى است.
از نظر عقلى نمى توان «براى حیات زیر سلطه غیر»، ارزشى قائل شد؛ زیرا «ارزش حیات، به آزادى و استقلال است». حضرت امام(ره) تاکید مى کند که «این، مطابق هیچ منطقى نیست که سى میلیون جمعیت، همیشه تحت فشار [باشد [و همیشه این جمعیت کار بکنند و حاصل کارشان را دیگران ببرند»؛ زیرا «زندگانى اى که در آن استقلال نباشد [و یک ملتى [به زحمت کار بکنند، براى استفاده دشمن ها، این که زندگانى نیست».
از نظر شرعى نیز در آیات و روایات متعددى، مستضعفین، یعنى کسانى که مورد ظلم و تهاجم استکبار قرار گرفته اند، موظف به دفاع و مقابله با مستکبرین شده اند. قرآن کسانى را که در راه حمایت از مستضعفین کوتاهى و سستى مى کنند، مورد مواخذه قرار مى دهد.
بر این اساس، قانون اساسى «جمهورى اسلامى ایران، سعادت انسان در تمام جامعه بشرى را آرمان خود مى داند و استقلال، آزادى و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مى شناسد و در عین خوددارى کامل و نفى هرگونه دخالت در امور داخلى ملت هاى دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، در هر نقطه از جهان حمایت مى کند.
در هر صورت، اصل وقوع انقلاب اسلامى، براى رهایى از یوغ استکبار بود و حفظ آن و همچنین تأمین اهداف و منافع کشور، ادامه این مبارزه را مى طلبد. عمل به آموزه هاى دین مبین اسلام، حکم عقل، منطق و قانون اساسى است و ما را بر آن مى دارد تا در جهت حفظ عزت، استقلال و رعایت منافع کشور خود و همچنین دست یابى به پیشرفت و توسعه همه جانبه و دفاع از حقوق همه ستم دیدگان و مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار جهانى را تا پیروزى نهایى ادامه دهیم. واضح است که منظور از مبارزه با استکبار، فقط مبارزه نظامى نیست؛ بلکه بیشترین تأکید بر مبارزه فرهنگى و تلاش براى بیدارى و رشد سیاسى ملل مظلوم جهان است. حضرت امام(ره) مى فرماید: «اگر ملتى بخواهد سر پاى خود بایستد، لازم است که اول بیدار شود».
در پایان براى ملموس تر شدن موضوع، نکاتى را در مورد علل مبارزه ایران با آمریکا، به عنوان سر کرده استکبار جهانى بیان مى کنیم:
1. بررسى مبانى تشکیل دهنده سیاست خارجى آمریکا در قبال سایر کشورها؛ براساس دیدگاه ماتریالیستى و مادیگرانه کشورهاى غربى، به ویژه آمریکا، تأمین منافع ملى و دست یابى به سود بیشتر، مهم ترین اصل حاکم بر سیاست خارجى آنان است که در جهت تحقق آن، اقدام به هر عملى، هر چند غیر اخلاقى، جایز و پسندیده است. بر این اساس، منافع ملى آنان جز از راه وابستگى سایر کشورها، خصوصاً کشورهاى جهان سوم و جلوگیرى از استقلال و خودکفایى آنان، حاصل نمى شود و با انجام این عمل، دو عنصر اساسى چرخه اقتصادى و بازار سرمایه دارى آنان، یعنى دست یابى به مواد خام ارزان قیمت از یک سو و در دست داشتن بازار مصرف جهت کالاهاى تولیدى خود از سوى دیگر، فراهم مى آید.در این حالت استفاده از نیروهای داخلی و اتکا به توان ملی میتواند یکی از اصلی ترین اقدامات برعلیه اندیشه استکباری باشد.
البته در برخی موارد مشاهده مى شود که کشورهایى جهان سوم که اکثرا داراى روابط سیاسى، اقتصادى و... با آمریکا هستند، با وجود سابقه تمدن خود و برخوردارى از منابع غنى طبیعى و انسانى، همچنان در زمره کشورهاى توسعه نیافته و وابسته به غرب محسوب مى شوند و اگر معدود کشورهایى توانسته اند خود را از این معرکه نجات داده، به توسعه یافتگى نایل آیند، نتیجه سعى و تلاش و اتکاى خود آنان بوده است و نه اتکاى به غرب و آمریکا.
نتیجه آن که آمریکا براى تأمین منافع و حفظ و گسترش هژمونى و سلطه خویش بر سایر جهان و تحقق دهکده اى جهانى با کدخدایى خود از انجام هر اقدامى جهت عقب ماندگى کشورهاى توسعه نیافته و عدم پیشرفت آنان دریغ نخواهد ورزید.
2.  بررسى اقدامات خصمانه دولت آمریکا در قبال ملت ایران از گذشته هاى دور تاکنون، به روشنى، جلوگیرى و ممانعت امریکا از پیشرفت ملت ما را در عرصه هاى مختلف سیاسى، اقتصادى، نظامى، علمى و...، به اثبات مى رساند. پاره اى از این خصومت ها عبارتند از:
الف) به راه انداختن کودتاى 28 مرداد 1332 و ساقط کردن حکومت مردمى و قانونى دکتر مصدق، ارائه طرح انقلاب سفید و کاپیتولاسیون به رژیم وابسته پهلوى، کارشکنى و تلاش در جهت سرنگونى نظام اسلامى ایران، از راه هایى نظیر تقویت و سازماندهى گروهک هاى ضد انقلاب در جهت اختلال در امنیت و تمامیت ارضى کشور، راه اندازى کودتاى نوژه، تحریک کشورهاى همسایه به عملیات نظامى بر علیه ایران و تحمیل جنگ هشت ساله، ایجاد تحریم هاى سیاسى بین المللى و اخلال در روابط ایران با سایر کشورهاى منطقه و جهان.
ب) کارشکنى هاى دولت آمریکا و مخالفت با ملى شدن صنعت نفت ایران و اخلال در امور اقتصادى ایران در دوره طاغوت؛ دولت آمریکا براى وابسته کردن اقتصاد ایران به محصولات خارجى، اقتصاد ایران را شدیداً وابسته به درآمدهاى نفتى کرد و رژیم پهلوى را جهت انجام اقداماتى نظیر اصلاحات ارضى، تحت فشار گذاشت و خودکفایى اقتصادى ایران، به ویژه در زمینه مواد غذایى را از بین برد و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى نیز با ایجاد جنگ تحمیلى و از بین بردن صنایع زیر بنایى، به ویژه در بعد نفت و پتروشیمى و کارشکنى در بازار نفت، ایجاد تحریم هاى اقتصادى علیه ایران در عرصه بین الملل و ارائه طرح هایى نظیر داماتو و...، در روند پیشرفت و رشد اقتصادى ایران اخلال به وجود آورد و فشارهاى بسیار زیادى را بر مردم ایران تحمیل کرد.
ج) دولت آمریکا در بعد علمى نیز با جذب نخبگان فکرى ایران و جلوگیرى از دست یابى ایران به تکنولوژى هاى پیشرفته، نظیر آن چه که هم اکنون در مورد دانش هسته اى با آن روبه رو هستیم، در راه رشد و پیشرفت ملت ایران اخلال به وجود آورده است.
د) آمریکا در بعد فرهنگى نیز براى بسط و سیطره فرهنگ لیبرال دموکراسى خود و مبارزه با فرهنگ حیات بخش اسلام و سایر فرهنگ ها، از گذشته هاى دور تا کنون، با اقدامات متعددى، نظیر استفاده از عناصر فکرى وابسته به خویش در داخل و استفاده از تکنولوژى ارتباطاتى، تهاجم گسترده اى را علیه فرهنگ اصیل اسلامى و ملى ملت ایران به کار گرفته است.

پایان پیام/


 

کد خبر 309592

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha