به گزارش خبرگزاری شبستان، حضرت سیدالشهدا(ع) دختری به نام رقیه داشتند که در سن سه سالگی در خرابه شام به شهادت رسید(منتخبالتواریخ ص299) مادر حضرت رقیه مطابق اکثر نقل ها «ام اسحاق» نام دارد که فضایل و مناقب بسیاری را برای آن بانو بر میشمارند. (ترجمه ارشاد ج2 ص197)
حضرت رقیه در ماه شعبان چشم به جهان گشود، سن مبارک آن حضرت هنگام شهادت سه سال بود.
عبدالوهاب بن احمد شافعی مصری مشهور به شعرانی (م 973 ق) در کتاب المنن باب دهم نقل میکند، نزدیک مسجد جامع دمشق بقعه و مرقدی وجود دارد که به مرقد حضرت رقیه(س)، دختر امام حسین(ع) معروف است و بر روی سنگی واقع در درگاه آن مرقد نوشته شده است «این خانه، مکانی است که به ورود آل پیامبر(ص) و دختر امام حسین(ع) حضرت رقیه شرافت یافته است.
مورخ خبیر عمادالدین حسنبن علی بن محمد طبری، هم عصر خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب کامل بهایی مینویسد دخترک سه چهار سالهای که خاندان امام حسین(ع) در خرابه شام شب هنگام، خواب پدر را دید و بهانه پدر نمود یزید گفت: سر پدر را برایش ببرند، سر مقدس را آورده و در کنار دختر قرار دادند، آن دختر از غم پدر فریادی برآورد و جان داد.
مورخ خبیر عمادالدین حسنبن علی بن محمد طبری، هم عصر خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب کامل بهایی مینویسد دخترک سه چهار سالهای که خاندان امام حسین(ع) در خرابه شام شب هنگام، خواب پدر را دید و بهانه پدر نمود یزید گفت: سر پدر را برایش ببرند، سر مقدس را آورده و در کنار دختر قرار دادند، آن دختر از غم پدر فریادی برآورد و جان داد.
نام حضرت رقیه علاوه بر کتب مشهوری چون لهوف و... در قصیده سوزناک سیف بن عمیره، صحابی بزرگ امام صادق(ع) آمده و علمای بزرگی همچون شیخ طوسی، نجاشی، علامه حلی و... به آن تصریح کردهاند از (ستاره درخشان شام)
بخشی از صحبتهای حضرت رقیه(س) با سر پدر
یا ابتاه منالذی خضبک بدمائک (پدر چه کسی محاسنت را با خونت خضاب کرد)
یا ابتاه منالذی قطع وریدک (چه کسی رگ گردنت را برید)
یا ابتاه لیتنی لک الفدا (ای پدر کاش من قربانت میشدم)
یا ابتاه لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بدما (ای پدر کاش خاک مرا در آغوش میکشید تا محاسنت را به خون رنگی نمیدیدم (معالیالسبطین).
غسل و دفن حضرت رقیه
هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل میداد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟ زینب(س) فرمود چه میخواهی زن غساله گفت: چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: ای زن او بیمار نبود، این کبودها آثار تازیانه و ضربههای دشمن است (الوقایع والحوادث ج 5 ص81)
نظرات مراجع عظام تقلید مکارم شیرازی و نوری همدانی در مورد حضرت رقیه(س)
آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی نظر خود را در خصوص وجود مضجع شریف دختر سه ساله حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) اعلام کردهاند.
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
به گزارش حوزه نیوز، پنجم صفر سالروز شهادت ریحانه امام حسین(ع) حضرت رقیه(س) است که سندی بر مظلومیت خاندان پیامبر(ص) میباشد، عدهای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت(ع) در پاسخ به شبههای که در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح 4 سؤال جویا شدهاند.
1-صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کردهاند (درخرابه شام) چیست؟
2- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین(ع) چگونه میباشد؟
3-صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه(س) چگونه است؟
4-با توجه به موارد گفته شده و پاسخهای حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟
متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم میگردد
پاسخ آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی
بسمهتعالی
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.
پاسخ آیتاللهالعظمی نوری همدانی
بسمهتعالی
در کتابهایی چون کامل بهائی و نفسالمهموم و کتابهای معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیدهاند و در شام به شهادت میرسد، برای امام حسین(ع) ذکر کردهاند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.
طبق نقل مقتل منسوب به «ابومخنّف»
مقتل منسوب به ابو مخنف، لوط بن یحیی بن سعید (متوفی ۱۵۸ هجری قمری) از مورّخان مورد اعتماد و از اصحاب امام صادق علیه السلام است. او به احتمال فراوان شیعه و مقبول مورّخان فریقین است و از این رو تاریخ نگاران و سیره نویسان متعدد از کتاب او درباره قیام امام حسین علیه السلام نقل کرده اند. از این میان می توان به محمد بن عمر واقدی (م۲۰۷) و محمد بن جریر طبری (م۳۱۰) در تاریخش، ابن قتیبه (م۳۲۲) در «الامامة والسیاسة»، ابن عبدربّه (م۳۲۸) در «العقد الفرید»، علی بن حسین مسعودی (م۳۴۵)، شیخ مفید (م ۴۱۳) در «الارشاد» و نیز «النصرة فی حرب البصرة»، شهرستانی (م۵۴۸) در «الملل والنحل»، خوارزمی (م ۵۶۸) در «مقتل الحسین» و ابن عساکر (م۵۷۱) در «تاریخ دمشق»،اشاره کرد.
طبق نقل فاضل شهید رضی بن قزوینی در«تظلم الزهراء من احراق دماءآل العباء»
سید جلیل زبدة الفقهاء فاضل قزوینی، رضی بن نبی، (متوفای سال ۱۱۱۸ق.) و از اعلام قرن ۱۲ می باشد در کتاب نفیس «تظلم الزهراء من احراق دماء آل العباء» که به ترتیب لهوف سید بن طاووس می باشد، واقعه جانگداز حضرت رقیه سلام الله علیها را عیناً چون نقل «المنتخب» ذکر می کند.
طبق نقل مرحوم جوهری در کتاب «طوفان البکاء»
کتاب ارزشمند «طوفان البکاء» اثر محمد ابراهیم بن محمدباقر جوهری است که در سال۱۲۵۰ قمری آن را به اتمام رساند. در آن سرگذشت و مصائب معصومین علیهم السلام به نثر شیوا و نظم به دستور حاج محمدصالح و آقا صالح خانبان تألیف شده و به پادشاه وقت تقدیم شده است.
مؤلف محترم در مورد حضرت رقیه سلام الله علیها می نویسد:
به سند صحیح مروی است که زبیده، دختر سه سالة حسین از روزی که به کربلا به درد مفارقت پدر گرفتار و سیلی خورد، شب و روز می گریست و با هیئت ماتم زده می گفت:یاران! پدرم کجا رفته است..
طبق نقل علاّمه سیّد محسن امین در کتاب «اعیان الشیعه»
کتاب «اعیان الشیعه» در شرح زندگی و احوال بزرگان شیعه به تألیف سید محسن امین عاملی، فقیه مورّخ، ادیب دانشمند، خاتم مجتهدان شام، شاعر بزرگ و رهبر شیعیان که مقام مرجعیت بزرگ را دارا بود. مؤلف درزمان ۱۲۸۴ه.ق در جبل عامل در جنوب لبنان متولد شد. پدرش سید عبدالکریم و نسبش به «زیدبن علی بن الحسین علیه السلام» می رسد. وفات این بزرگمرد عالم تشیع، در یکشنبه چهارم رجب ۱۳۱۷ قمری و سن او در هنگام وفاتش ۸۷ سال بود. این کتاب، جامع ترین تذکره و یا دائرة المعارفی است در احوالات رجال شیعه در دولت های اسلامی و شرح عقاید تشیع در اصول و فروغ. در این کتاب نیز ازحضرت رقیه سلام الله علیها سخن به میان آمده و می نویسد که:
رقیه بنت الحسین: ینسب الیها قبر و مشهد مزور بمحلة العماره من دمشق. الله اعلم.
طبق نقل لسان الملک، محمّد تقی خان سپهر در کتاب «ناسخ التواریخ»
ناسخ التواریخ تألیف میرزامحمدتقی لسانالملک معروف به سپهر از علما و از اشخاص و انسانهای فاضل زمان قاجار متوفی به سال ۱۲۹۷ ه.ق میباشد. ناسخ التواریخ کتاب دورهای و مفصل از تاریخ جهان که از حبوط حضرت آدم شروع شده است. جلدهای اول آن در مورد انبیا (علیهم السلام) و سلاطین و امتهای گذشته میباشد. به تدریج قرن به قرن به دوره اسلام میرسد. در دوره اسلام برای هر کدام از ائمه یک جلد آن اختصاص یافته است. در این کتاب در مورد دختر حضرت سیدالشهداءعلیه السلام و وفات او درخرابۀ شام و مکالماتش با حضرت زینب علیهاالسلام و رحلت او وغسل دادن زینب و ام کلثوم علیهماالسلام او را و آن کلمات و اخبار که ازآن صغیره نوشتهاند.
آن دختر سه ساله بود بعضی نامش را زینب و بعضی رقیه علیهاالسلام و بعضی سکینه علیهاالسلام دانستهاند. و عدهای نوشتهاند به دستور یزید، عمارتی ساختند و واقعه روز عاشورا وحال شهدا واسیری اسرا را درآنجا نقش کردند واهل بیت علیهم السلام را به آنجا وارد کردند، واگر این خبر مقرون به صدق باشد حالت اهل بیت علیهم السلام ومحنت ایشان در مشاهدات این عمارت جز حضرت احدیت نخواهد دانست. پس آن دختر سید مختار، و نبیره ولی کردگار، درآن خرابه بی چراغ در شب تاریک بر روی خاک و ریگ بماند. علی الصباح به اذن یزید علیه اللعنه، آن غریبه را در خرابه دفن کردند.
طبق نقل سید محمد کاظم قزوینی در کتاب «فاجعه الطف»
مؤلف می نویسد: در آخرین وداع امام حسین علیه السلام با آرام ساختن فرزند گرانقدرش، حضرت سجاد به خیمه بانوان حرم پیامبر آمد وپر مهر و بزرگوار، همه را به نام ندا داد که:
«یا سکینه و یا فاطمه و یا رقیه و یا صفیه و یا زینب و یا ام کلثوم، علیکن منی السلام فهذا الاخر الاجتماع و قد قرب منکن الاجتماع»
«دخت گرانمایه ام سکینه جان! دخت ارجمندم، فاطمه جان! دختر عزیزم، رقیه، صفیه...خواهر قهرمانم، زینب عزیز، خواهر گرانقدرم، ام کلثوم...»
طبق نقل محمدباقر بن عبدالکریم بهبهانی در «الدمعة الساکبة»
کتاب «الدمعه الساکبه فی احوال النبی والعترته الطاهره» تألیف محمدباقر بن عبدالکریم بهبهانی است. در رابطه با سه ساله امام حسین علیه السلام در این کتاب چنین آمده است که:
«برای مولانا الحسین علیه السلام دختری بود که سنش سه ساله و در واقعة کربلا حضور داشت... و همیشه پدر خویش را می خواست و سراغ بابا می گرفت و به او می گفتند فردا می آید تا اینکه شبی از شب ها، پدر را در خواب می بیند...»
و ماجرا را مانند دیگر مقاتل نقل می کند.
طبق نقل حاج شیخ محمدباقر مجتهدی بیرجندی در کتاب «وقایع الشهور»
مجتهد بیرجندی در رابطه با صغیره امام حسین علیه السلام می نویسد:
«در روز پنجم صفر به نقل از میرزا احمد کرمانی در جامعه و فی المنتخب ذلک من دون تعین یوم ـ فیه توفی طفل من الاسراء فی دار یزید لعنه الله علیه»
پایان پیام/
نظر شما