خبرگزاری شبستان: شگفت اینکه هنگام خواندن زیارت عاشورا، سخن از مهدی(ع) به میان می آید و وقتی دعای ندبه را زمزمه می کنی یاد حسین(ع) بر لب ها می نشیند؛ "این الطالب بدم المقتول بکربلا" کجا است خونخواه خون شهید کربلا و این نشان دهنده پیوند عمیق قیام امام حسین(ع) و قیام مهدی(ع) است. یاد حسین(ع) ترس از دل تو بیرون می کند و یاد مهدی یاس را از قلب تو می زداید. حسین به تو شجاعت می دهد و مهدی به تو مقاومت. حسین می گوید نترس و مهدی می گوید ناامید هم مباش و آن گاه که ترس و یاس از دلی رخت بربندد، قیام برای خدا آسان خواهد شد. تویی که حکایت مظلومیت حسین و هزاران شهید دیگر را در تاریخ می خوانی نباید از قیام برای خدا ناامید شوی. باید بدانی که مهدی(ع) عزیز فاطمه بساط همه ستم ها را برخواهد چید و زمین را آن گاه که از ظلم و ستم پر شده است، پر از عدل و داد خواهد کرد. آینده روشنی که خدا برای اهل زمین تقدیر فرموده، جایی برای ناامیدی باقی نمی گذارد.
استحکام و دقتی که در زیارت عاشورا وجود دارد، عجیب نیست؟! هم دل تو را با آتش غم حسین(ع) می سوزاند و هم آن را با یاد مهدی(ع) تسلّی می دهد. ابتدا چشم تو را بر امام سر جدای کربلا می گریاند و وقتی قربانی شدن در راه حقّ را آموختی، به سربازی مهدی ات می فرستد.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ
خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت
در این زیارت از خدا می خواهی که توفیق همراهی و سربازی مهدی(ع) را عنایت فرماید. "اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هُدیً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْکُمْ، روزیم کند خونخواهی شما را با امام راهنمای آشکار گویای [به حق] که از شما (خاندان ) است"
آنجا تنها سخن از خونخواهی حسین(ع) بود و اینجا سخن از خونخواهی همه اهل بیت(ع) به میان می آید. گرچه مصیبت حسین(ع) سرخ ترین حکایت مظلومیت های اهل بیت(ع) است. اما وقتی سرگذشت اهل بیت(ع) را از امام علی(ع) گرفته تا امام عسگری(ع) از نظر گذراندی و دانستی که عاشورای حسین(ع) امتداد مظلومیت های علی و فاطمه و حسن و آغاز مصیبت های ائمه پس از اباعبدالله بوده است. از خدا می خواهی که در کنار مهدی(ع) به انتقام خون همه این مظلومان قیام کنی.
آرزو می کنی که همراه امام هدایتگری که جز حقّ بر زبان نمی راند (یعنی شمشیر تو در خدمت هدایت و حق است و تو به دنبال انتقام شخصی نیستی) شمشیر از نیام بر کشی و جهاد کنی.
نگو که تاکنون هزاران شیعه عاشق این قسمت از زیارت عاشورا را خوانده اند و بدون دیدار امام عصر(ع) از این جهان رخت بربسته اند و فایده ای ندارد که من هم آرزویی را از دل بگذرانم که عاشقانی به مراتب لایق تر از من، از رسیدن به آن محروم مانده اند.
نه، این سخن درستی نیست. تو اگر توفیق قیام هم پیدا نکنی باید با چنین آرزویی بمیری. آن گاه که دیدگانت را بر هم می گذاری و از این دنیا می روی، در همان حال نیز باید چشم انتظار مهدی(ع) باشی. مهم، آن روح قیام و انتقام است که انسان را تربیت می کند. اگر دست تو از شمشیر زدن در رکاب مهدی(ع) سهمی نداشته باشد، چرا قلبت که مرکز همه هستی آدمی است، از فیض همراهی مهدی(ع) محرم بماند. آری همین امید و آرزوی سربازی مهدی(ع) کافی است که تو را به مقام سربازی آن حضرت و حتی به مقام شهادت در رکاب او و جدّش رسول الله برساند. یکی از شیعیان خدمت امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: فدایت شوم! من دیگر پیر شده ام و استخوان هایم فرسوده گشته و اجلم نزدیک شده است. می ترسم قبل از آن که فرج شما را ببینم، مرگ به سراغم آید. امام صادق(ع) فرمود: آیا چنین می پنداری که جز کسی که کشته شود، شهید نخواهد بود؟ مرد شیعه گفت: آری فدایت شوم. امام صادق(ع) فرمود: کسی که به ما ایمان آورد و سخن ما را تصدیق کند و منتظر فرج ما باشد، مانند کسی است که زیر پرچم قائم ما بلکه والله زیر پرچم رسول خدا(ص) کشته شود.
پس نوشت: "زیارت عاشورا در نگاهی دیگر" به قلم غلامرضا حیدری ابهری
پایان پیام/
نظر شما