به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، سینما از جمله هنرهایی است که بی شک عنوان «مردمی»بسیار برازنده آن است.از اولین روزی که برادران لومیر در زیر زمین کافه ای در پاریس با نمایش فیلمی از ورود قطار به ایستگاه،مردم وحشت زده را فراری داند تا به امروز،مردم یا همان مخاطبان،مهمترین بخش در چرخه صنعت سینما بودند.
سینما یک شبه صنعت نشد.خود برادران لومیر هرگز به فکر استفاده از سینما برای یک روایت نبودند و فکر می کردند وظیفه این هنر نوظهور،ثبت وقایع و لحظات مستند است.اما ورود سینما به آمریکا و تبدیل سینمای مستند به داستانگو،لزوم جذب هرچه بیشتر مخاطبان به سالنهای سینما را بیش از پیش پر رنگ کرد.
از همان دوران سینمای صامت،دست اندرکارن سینما سعی در جذاب تر کردن دقایقی داشتند که مردم در سالنهای نمایش فیلم می گذراندند.یکی از اولین اقدامات در آن دوران استخدام ارکستری بود که همزمان با نمایش فیلم،برای تماشاچیان موسیقی زنده اجرا می کرد اما با گذشت اندک زمانی از عمر سینمای صنعتی،ماشینهای ابداع شد که افکتهای صوت مانند صدای پا،حرکت اتوموبیل و صدای برخی از حیوانات را اجرا می کرد و سالنهایی که به این دستگاهها مجهز بودند،مخاطبان و تماشاچیان بیشتری داشتند.این ماشینها تا عصر ناطق شدن سینما هم به هر روز کامل تر می شدند و یکی از جاذبه های مهم سالنهای نمایش بودند.
سالنهای سینما هم از همان آغاز از جمله جاذبه های مهم صنعت سینما بودند.سالنهای بزرگ و مجلل سینمای آمریکا در دوران طلایی هالیوود،به کاخهای شاهان افسانه ای پهلو می زدند.میزان راحت بودن صندلیها یا ابعاد پرده د کنار امکاناتی مانند تهویه مطبوع و امکانات جنبی سالن مانند بوفه،از آن زمان به فاکتورهای مهمی در جذب مخاطبان تبدیل شد و این استاندارهای اولیه،حالا حداقل های لازم برای یک سالن سینمای خوب است.
در ایران نیز ورود سینما و به طبع آن تاسیس سالن با گوشه چشمی به جذاب کردن ساعات حضور مردم در سالنها همراه بود.در یکی از اولین سالنهای نمایش در تهران به نام فاروس که به مهدی ایوانف ملقب به روسی خان تعلق داشت و در 1287 تاسیس شد،دستگاه، مولد برق و بادبزن و رستوان و بوفه وجود داشت و در همان هنگام رقیب او آقایف نیز در یک قهوه خانه سالنی تاسیس کرد و مشتریان در هنگام تماشای فیلم از چای مجانی بهره می بردند.
صنعت سینما و در کنار آن ساخت سالنهای سینما در ایران ادامه داشت تا اینکه اکران فیلم معروفی در سال 1344 سالن سازی در ایران را متحول کرد.در پی نمایش این فیلم و موفقیت آن،سالنهای سینما به شکل قارچ گونه ای در تهران و سایر نقاط ایران رشد کرد و اقبال مردم به سینما به اندازه ای زیاد شد که سالنها به شکل شبانه روزی فیلمها را نمایش می دادند.
پیروزی انقلاب سینما را متحول کرد.بسیاری از اقشار مذهبی که پیش از این به سینما با دیدگاهی منفی نگاه می کردند،اعتمادشان به سینما جلب شد و کارگردانان کوشیدند با آوردن مفاهیمی تازه در آثارشان،به دور از جذابیتهای کافه ای،سینمایی پاک خلق کنند.تا دو دهه پس از پیروزی انقلاب،سینما همچنان جایگاه خود را به عنوان هنری سرگرمی ساز و پر مخاطب حفظ کرد اما از ده سال پیش به این سو،روند کاهش مخاطبان سینما سرعت یافته است و امروز این وضعیت به نقطه نگران کننده ای رسیده است.
عوامل متعددی را می توان برای این مساله عنوان کرد.مساله مهمی که تداوم آن می تواند ادامه حیات سینما را به خطر بیاندازد.تلاش این نوشتار بر این است که بخشی از دلایل قهر کردن مخاطبان با سینما را واکاوی کند تا شاید از این طریق،بتوان راهی برای نجات سینمای ایران از ناکامی پیدا کرد.
*فیلم هایی که در اندازه پرده سینما نیستند
پرده عظیم سینما مثل یک بوم نقاشی است که سینماگر با هنر خود آن را از داستان یا واقعه ای پر می کند.اما وقتی این داستان و واقعه متناسب ابعاد این پرده نیست،مخاطب هم اقبالی به تماشای آن بر پرده نشان نمی دهد.
بسیاری از تولیدات اخیر سینمای ایران با اینکه فیلم سینمای هستند،اما جذابیتهای لازم برای ارائه به عنوان فیلم سینمایی را ندارند.داستان بسیاری از آنها در یک آپارتمان یا حداکثر چند خیابان می گذرد و سکون و ایستایی داستان این فیلمها،مخاطب را از دیدن آن بر پرده سینما بی نیاز می کند.
البته در برخی از گونه های سینمای مثل آثار تاریخی یا آثار حادثه ای(اکشن)به علت نوع کار یا شاهد صحنه های بزرگ و با شکوه هستیم یا صحنه های تعقیب و گریز جذابی وجود دارد که دیدن آن بر پرده سینما،نه تنها لذت بخش است بلکه دیدن این فیلمها در سینما مفهمو واقعی آن را به مخاطب می رساند.اما ضعف در تولید چنین آثاری به علت نیاز این گونه آثار به بودجه های بالا،باعث شده دو گونه سینمایی موفق در جذب مخاطب،مهجور بمانند.
*جذابیت پنهان ماهواره
در تمام نقاط دنیا،این روزها ماهواره و شبکه های کابلی بزگترین رقبای سینما هستند.سینمای که یک یا حدکثر چند فیلم را بر پیده نشان می دهد،رقیبی مانند ماهواره دارد که در یک لحظه صدها کانال تلویزیونی با تنوع بسیار بالایی را به خاطب نمایش می دهد. واضح است که چنین ابزاری به راحتی می تواند مخاطب احتمالی سینما را از رفتن به سینما منصرف کند و همیشه با برگ برنده تنوع بیشتر،مخاطب را بیشتر به خود سرگرم سازد.
*شبکه نمایش خانگی،رقیب برادر بزگتر
در طی سالیان رسم بر این بوده که مدتی پس از پایان اکران فیلم و پس از پخش آن از رسانه ملی،نسخه ویدئویی آن به شبکه نمایش خانگی می آمد تا علاقه مندان بتوانند در خانه هم نسخه ای از فیلم مورد علاقه خود داشته باشند .اما در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی به یکی از معضلات سینما بدل شده.مهمترین معضل آن تولید فیلمهای ویدئویی بسیار بی کیفیتی است که این روزها تبلیغات و رو جلدهای دروغین هم به آن اضافه شده و این تولیدات اعتماد مخاطب را به تولیدات سینمایی از بین می برد.
از سوی دیگر فاصله اکران فیلمها تا زمان انتشار آن در شبکه نمایش خانگی هم بسیار کم شده و این روزها صاحبان فیلمها از ترس لو رفتن نسخه قاچاق آنها،گاهی با اختلاف زمانی بسیار کمی نسبت به زمان اکران آن به عرصه نمایش خانگی می آید.مخاطب هم اینجا می بیند که با اندکی صبر کردن می تواند با قیمتی کمتر از یک بلیط سینما،یک نسخه از فیلم را بخرد تا هر چند بار که می خواهد آن را ببیند و اینجا باز سر سینما کلاه می رود.
ادامه دارد...
پایان پیام/
نظر شما