به گزارش خبرگزاری شبستان، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات اجتماعی این مرکز در گزارشی تلاش کرده تا در راستای ایجاد آشنایی با مفهوم دانشگاه کارآفرین و توجه دادن افراد ذی ربط به ضرورت سوق دادن دانشگاههای کشور به این سمت، مباحثی متنوعی را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
در بخش نخست به اختصار به مشکلات پیش روی دانشگاههای سنتی پرداخته و در بخشهای بعد نیز ضمن معرفی دانشگاه کارآفرین و تبیین دقیق سیر تکوینی و ویژگیهای آن، نتایج و مزایای برخاسته از استقرار چنین دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشور را بر شمرده است.
در نهایت نیز الزامات تبدیل دانشگاه سنتی به دانشگاه کارآفرین و کیفیت مدیریت دانشگاهی در دانشگاههای کارآفرینی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در بخشی از این گزارش آمده است: عصر حاضر شاهد تحولات عظیمی در نظامهای دانشگاهی به منظور همسویی هر چه بیشتر آنها با فرایند توسعه اقتصادی بومی، منطقهای و بینالمللی است، بنابراین رویکرد حاکم بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، رویکردی نیازگرا در تعامل با سازمانهای پیرامونی دانشگاه محسوب میشود.
این تعامل و کنش متقابل محیطهای دانشگاهی با بنگاههای اقتصادی و سازمانهای بیرونی، چنانچه سازمان یافته و با سازوکارهای اثربخش همراه باشد، حاصلی جز اشتغالزایی، بهرهوری بیشتر از منابع انسانی و غیرانسانی و رفاه به دنبال نخواهد داشت و دانشگاهها به مثابه نهادهای عمده تولید دانش، به دلیل تغییر در ماهیت تولید علم و تولید اقتصادی، علاوه بر پژوهش و آموزش، نقش و رسالت جدیدی در توسعه اقتصادی و منطقهای یافتهاند.
بر اساس نظر بسیاری از صاحبنظران حوزه مدیریت دانشگاهی، امروزه بسیاری از مؤسسات آموزشی و دانشگاههای دولتی باید اهداف و استراتژیهای کلی خود را در جهت تحقق رسالت دانشگاه از نو بسنجند تا بتوانند همانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا رفته رفته وابستگی خود را به بودجه دولتی کاهش داده، استقلال مالی خود را برقرار کرده و به طرق مختلف ایجاد درآمد کنند و نقشی اساسی در نوآوری صنعتی و توسعه فناوری و در نتیجه اشتغالزایی و رفاه به وجود آورند.
این ارزیابی مجدد در نتیجه رقابت فشرده در بازار آکادمیک است که محیطی پردردسر بوده و بخش قابل توجهی از بودجه آن از طریق منابع دولتی تأمین میشود.
فشارهای روزافزون بر دوش دولتها و کاهش بودجههای دولتی در سالهای اخیر ، افزایش تعداد دانشآموختگان، بیکاری فزاینده و بحران اشتغال جوانان به ویژه تحصیلکردگان، تغییر در انتظارات متقاضیان ورود به دانشگاهها، رقابت، نیازهای متغیر بازار، مسئولیتپذیری و پاسخگویی در مقابل افراد جامعه، انقلاب کیفیت و بهرهوری، تغییر در دانش و ضرورت مدیریت دانش و تجاریسازی دانش، تحول در آموزشهای سنتی و گرایش به سمت آموزشهای نو و پژوهشهای کاربردی، به کارگیری فناوریهای نوین و سایر مواردی که سبب تحول در رسالت، نقش و کارکردهای دانشگاه شدهاند، ضرورت کارآفرینی دانشگاهی و ایجاد دانشگاه کارآفرین را ـ به عنوان یکی از ابزارهای حیاتی، راهبردی و کلیدی آموزش عالی برای مواجهه با این تغییرات و فشارها ـ روشن و بدیهی کردهاند.
دانشگاه کارآفرین که به مفهوم کنش کارآفرینانه در راهبردها، ساختارها، دیدگاهها و عملکردهای یک دانشگاه بوده و به «دانشگاه نسل سوم» نیز معروف است، مؤسسهای خود مولد بوده که برای کسب منابعش، در روند گذر از «سازمان مبتنی بر هدایا و و ابسته به نهادهای دیگر » است و فارغالتحصیلاتی را به جامعه ارائه میدهد که دانش را در کنار پژوهشهای کاربردی به خدمت گرفته و با نوآوری، کار میآفرینند.
برای جامه عمل پوشاندن به کارکردهای استقرار دانشگاه کارآفرین در نظام آموزش عالی مدرن، باید تغییراتی را در ساختار، تکنولوژی و رفتار نظام مدیریت آموزش عالی، آن هم با درک صحیحی از هنجارها، ارزشها، نگرشها و باورهای آن صورت داد.
در یک جمعبندی از مباحث مطرح شده میتوان گفت بخشی از الزامات تبدیل دانشگاه سنتی به دانشگاه کارآفرین، بازنگری در ساختار سازمانی و بخش دیگر ایجاد فرهنگ کارآفرینی در آن است و همانطور که ملاحظه شد، در این فرآیند نقش مدیران دانشگاهی محوری و کلیدی است.
پیچیدگیهای حاکم بر سیستم دانشگاههای کارآفرین، لزوم پیدایش مدیرانی با تواناییها، قابلیتها و شایستگیهای ویژهای را ایجاد میکند.
بر این اساس و با توجه به اینکه مدیران دانشگاهی از مهرههای اصلی و هسته عمده تصمیمگیریها در مراکز آموزش عالی محسوب میشوند، توجه به قابلیتها و شایستگیهای آنها و تقویت و ارتقای این شایستگیها، میتواند به میزان چشمگیری بر موفقیت نظام آموزش عالی تأثیرگذار باشد.
پایان پیام/
نظر شما