به گزارش خبرگزاری شبستان، در این مراسم که با حضور محمد حسن حامدی، جمال الدین اکرمی، علی بوذری، احمد رویایی و جمعی از علاقمندان به تصویرگری برگزار شد خانواده زنده یاد بهرام خائف نیز حضور داشتند.
در بخش اول این نشست جمال الدین اکرمی محقق و علی بوذری تصویرگر به بررسی دورههای مختلف آفرینش هنری بهرام خائف پرداختند.
علی بوذری در ابتدا این برنامه گفت: از اینکه سی وهشتمین نشست پژوهش هنر به یک هنرمند تصویرگر اختصاص پیدا کرده و در واقع بررسی هنر تصویرگری که با آثار بهرام خائف شروع شده را به هنرمندان عرصه تصویرگری تبریک میگویم. اکنون در این مکان شاهد هستیم که تعدادی آثار ارزنده این هنرمند هم به نمایش درآمده که فرصت مغتنمی است تا از نزدیک با نسخههای اصلی آثار فوق العاده زیبای او روبه رو شویم.
در ادامه جمال الدین اکرمی با اشاره به اینکه سخنانش را با خاطرههای دور آغاز میکند اظهار کرد: وقتی به خائف فکر میکنم به یاد لحظههایی میافتم که برای لحظاتی در محوطه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جمع میشدیم. این هنر احمدرضا احمدی بود که با طنزها و شوخیهایش در حیاط کانون ما را دورهم جمع میکرد. خندههای خاموش خائف را در این لحظات به یاد میآورم. او هر چه طولانیتر میخندید ولی صدای خندههایش شنیده نمیشد. همیشه این در ذهن من هست که بهرام خائف با چراغ خاموش کار میکرد. یعنی بدون جارجنجالهایی که در دنیای هنر مرسوم است و بدون اینکه بخواهد خودش را مطرح کند. خب میتوانیم این را به حساب فروتنی بگذاریم. اما این در حالی است که جامعه ما این را برنمیتابد و آدمهایی را که بلندتر حرف میزنند و یا جیغ میکشند بهتر میبیند. به هرحال بهرام برای ما زنده است. من نمیخواهم اینجا از مسائل اخلاقی صحبت کنم اما او آدمی دوست داشتنی بود.
بوذری هم در ادامه درباره ویژگیهای شخصیتی خائف بیان کرد: وقتی به منابع مراجعه میکنیم، میبینیم که با وجود اینکه خائف هنرمند بزرگی بوده اما مطالب و مصاحبههای زیادی درباره او انجام نشده و همان طور که گفته شد گویا او با چراغ خاموش حرکت میکرده و تلاشش این بوده که خیلی بیسروصدا اما آهسته و پیوسته هنرش شکل بگیرد و در واقع یک سبک را به وجود آورده که گمان نمیکنم امروز هیچکدام از تصویرگران ما چنین ممارستی را برای شکل دادن به یک سبک شخصی درطول سالها به خرج بدهند. سبک او در طول بیست سال شکل گرفته و نهادینه شده و وقتی که ما کارها را میبینیم درواقع آن پیوستگی که آثار او را مثل زنجیر به هم متصل میکند کاملا آشکار است.
اکرمی در ادامه در آغاز بررسی آثار خائف گفت: متاسفانه کتاب «از الف تا ی» که اولین کتاب چاپ شده او است را پیدا نکردیم. به همین علت بررسی آثار او را از کتاب "توکا" که او در سال 1356 تصویرسازی کرده آغاز میکنیم. او با همین کتاب توانست دیپلم افتخار بولونیا را کسب کند که اولین افتخار جهانی خائف محسوب میشود. این اثر شاید یکی از زیباترین کارهای او هم هست. تصویرهای این کتاب از نظر بافت و ساختار تا حدی به کارهای بهمن دادخواه نزدیک است.
بوذری هم درباره تصویرهای این کتاب گفت: این تصویرسازیها فضای کودکانهای دارد و تحت تاثیر فضای هنری آن دوران است.
اکرمی در ادامه با اشاره به کتاب دیگری که خائف تصویرسازی کرده گفت: در کتاب "اندوه برادر" در واقع ما از دوره تجربهگریهای خائف عبور کردهایم. این یک کتاب آغازگر زمینهای تازه برای فعالیت تصویرگری او است که بعد از انقلاب و با سفارش گرفتن متنهای مذهبی شکل میگیرد. در این دوره است که قدرت طراحی خائف نمایان میشود. ما خیلی کم داریم هنرمندانی که از دنیای نقاشی به تصویرسازی بیایند و و همان مهارتهای نقاشانه را در تصویرگری بیاورد. او در این متنها وارد فضای فیگوراتیو میشود و فضاهای جدیدی را در شکلهای رئالیستی خودش آغاز میکند که بیشتر در رده سنی نوجوانان قرار میگیرند و به این ترتیب خائف دوره دوم تصویرسازاش را آغاز میکند. نوع تفکر او در این دوره تاریخی و مستند است که بعدها الگوی کار خیلی از تصویرگران میشود.
بوذری نیز درهمین زمینه بیان کرد: اکرمی اشاره کردند که خائف با آغاز این دوره نشان میدهد که از دوران تجربهگری در تصویرسازیها عبور کرده، اما به نظر من این تجربهگرایی به نوعی در کارهای او ادامه پیدا میکند چون به نظر میرسد اساسا تکنیک برای او مسئله جذابی است و برای هرکتاب در واقع یک تکنیک و یک شیوه جدید اختراع میکرده. وقتی به دوره پایانی آثار او نگاه میکنیم میبینیم که به یک سبک شخصی رسیده است. این علاقمندی و دلبستگی او به تجربهگرایی و ابداع تکنیکهای مختلف در تمام دورههای کاری او دیده میشود. او در دورهای که متنهای تاریخی و مذهبی را از کانون سفارش میگیرد شیوه فیگوراتیو را برای کارها انتخاب میکند که در آن زمان شاید خیلی مورد توجه تصویرگرها نبود. تصویرگرهایی که بیشتر تحت تاثیر نسل اول تصویرگران کانون مثل بهمن دادخواه و فرشید مثقالی بودند. این دسته از تصویرگرها علاوه بر تمایلی که به سبک هنرمندان یادشده داشتند، فاقد تواناییهای بالا در طراحی قدرتمندانه بودند.
اکرمی در خصوص همین گروه از تصویرگرها اظهار کرد: از طرف دیگر شاید فضای واقعگرایانه تصویرسازی در آن دورهها در جامعه جهانی هم چندان مقبول نبود. اما به هرحال خائف در دوره خودش هنرمند منحصر به فرد و یگانهای است. به خصوص که شیوهای که او در این دوره از آثارش به کار میگیرد متناسب با آن متنها است.
او در ادامه با اشاره به کتابهای دیگر این هنرمند تشریح کرد: او در کتاب "خفتگان بیدار" با به کارگرفتن تونالیتههای قهوهای به فضای قدیمی و تاریخی آثار کمک میکند. او در تصویرسازیها سعی ندارد تمام صفحه را پر کند. در کتاب دیگرش "آی ابراهیم" به موضوع جنگ میپردازد و در آن میبینیم که از بافت استفادههای مختلفی کرده.
این محقق عرصه تصویرگری درباره دوره بعدی آثار بهرام خائف بیان کرد: در این دوره میبینیم که به ثبات در شیوه و سبک خودش رسیده است. او در این دوره به نگاه شاعرانهای هم در آثارش رسیده است. فضای شعری آثار او موجب شده تا او را یکی از بهترین تصویرسازان شعر بدانیم. یکی از مجموعههایی که او با این شیوه کارکرده مجموعه "دارمش دوست" است که درآن چند شعر از ایرج میرزا را تصویرسازی کرده که به صورت کارت پستال منتشر شدهاند. در واقع او با این تصاویر شعر خودش را در فضای حافظ گفته. بوذری نیز درپایان این بخش از نشست درباره این دوره از آثار خائف گفت: به نظر میرسد ما نتیجه و حاصل این همه کار را دراین آثار مشاهده کنیم. در این آثار شکل به تصویر محدود نمیشود و پر از تفسیر و تاویل است و در هرکدام از این بافتها و در هر گوشه شکلهای مختلفی را میتوانید ببینید که اکثر این آثار هم پیامهای انسانی دارند. و تمام عواملی که نشان از مولف بودن یک هنرمند است را مشاهده کنید.
محمدحسن حامدی مدیرمسئول ماهنامه تندیس هم در بخش بعدی این نشست بیان کرد: همواره یکی از آرزوهای من بوده که بهانهای پیش بیاورم که مطلبی درباره آقای خائف در نشریه تندیس داشته باشیم. متاسفانه او زمانی فوت کرد که بیش از یک سال از انتشار آن نگذشته بود و ما فقط توانستیم به همین مناسبت مطلبی دربراه او منتشر کنیم. کاملا خاطرم هست آن تلخی را که در تشییع او موج میزد.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: تنوعی که در آثار این هنرمند وجود دارد را در کمتر هنرمندی میتوان دید و اصولا نمیخواهند که هنرشان متنوع باشد. در واقع تمام زحمت ما برای رسیدن به دستاوردی شخصی در هنر است. حالا چرا باید در کارهای بعدی بخواهیم این دستاوردها را منهدم کنیم.
حامدی در پایان سخنانش افزود: من خوشحالم که این فضا به وجود آمد که دربراه زنده یاد خائف و کارهای او در اینجا صحبت کنیم. من قطعا میدانم که خاطرخواهان بهرام خائف بسیار بیشتر از جمعی هستند که در اینجا حضور دارد و مسلما درباره آقای خائف گفتنیها خیلی بیشتر از اینها است اما متاسفانه در حال حاضر مجال بیشتری وجود ندارد.
نمایش فیلم مستندی درباره زنده یاد بهرام خائف پایان بخش این مراسم بود.
پایان پیام/
نظر شما