به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان به نقل از تابناک، در بیست و چهار ساعت منتهی به شب گذشته، حجم اتفاقات مهم رخ داده آنچنان بالا بود که بتواند زمان محدود مهمترین بخش خبری کشور را پوشش دهد اما ظاهراً در آشفته بازار مخاطب نشناسی تلویزیون، بچه دار شدن مجری برنامه کودک از آنچنان اهمیتی برخوردار شد که میان خبرهای این بخش خبری قرار گیرد؛ اتفاقی که بیش از پیش بر فقدان استراتژی مشخص در رسانه ملی تاکید دارد.
مهم ترین بخش خبری کشور شب گذشته میزبان یکی از سوژههای پروپاقرص بود؛ سوژهای که در نوع خود میلیونها مخاطب مشتاق داشت و جمعی را از نگرانی رهانید: «ملت نگران ایران! خاله شادونه بچه دار شد!» این خبر شاید به نظر شوخی بیاید اما شب گذشته کاملاً جدی از بخش خبری 21 پخش شد تا مردم ایران دریابند که یکی از مجریان برنامه کودک تلویزیون صاحب فرزند شده است. این مجری نیز ابزار امیدواری کرد همانگونه که تاکنون برای بچهها خاله شادونه خوبی بوده، از این پس برای فرزندش مادر شادونه خوبی باشد.
هرچند میتوان نقدی به این مجری وارد کرد که چطور پذیرفته تا چنین اتفاق خصوصی اش در مهم ترین بخش خبری رسانهای قرار گیرد که با بودجه عمومی اداره میشود اما نقد اساسی به سیاست گذاران عرصه خبر سیما است که رسانه ملی به در سالهای اخیر بزرگترین ضربهها را از اشتباهاتشان خورده و حیثیت صداوسیما برای جبران این اشتباهات هزینه های فراوانی داشته که البته بی اعتمادی گروهی از مخاطبان برطرف نشده و الا بازار برخی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان گرم نبود و رسانه اصلی این گروه نه چندان قلیل مخاطبان برای دریافت خبر نیز تلویزیون خودمان باقی میماند.
دیروز تا غروب آفتاب البته اتفاقات دیگری نیز در این مملکت و در سطح جهان رخ داده که به عنوان مهمترین رویدادهای خبری در دیگر رسانهها مورد توجه قرار گرفته اما در کشورمان که سیاست گذار اصلی خبر تمامی شبکهها واحد است، چنین خبری دارای اولویت شناخته میشود و البته آنچنان برجسته میشود که هر بینندهای این پرسش برایش پیش آید که در این سالها هیچ چهره شاخصی در این مملکت نبوده که متولد شدن فرزندش آنچنان اتفاق برجستهای باشد و از این اخبار اعلام شود و چرا عدالت در این سالها رعایت نشده است؟!
این اتفاق در عین آنکه بی اهمیت است اما در عین حال آنچنا مورد توجه قرار گرفته که نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت. متاسفانه نمیتوان پذیرفت که رسانه ملی سیاست مشخصی در حوزه خبر دارد و در عین حال به یک باره چنین خبری در مهم ترین بخش خبری اش به همراه یک گفت و گو با خانم مجری پخش میشود و اگر قرار بر توجه در بخشهای خبری به عنوان حمایتی از همکار بود نیز میتوانست در قالب اخبار خانواده در یکی از بخش های خبری کم اهمیت شبکه خبر مورد توجه قرار گیرد و نه بخش خبری که میلیونها ایرانی منتظرند تا پراهمیت تر اتفاقات خبری ایران و جهان را بشنوند.
هدف از این تذکر نیز نه نهیب زدن به عوامل خبر مذکور یا واحد مرکزی خبر و دیگر حوزه های مرتبط، بلکه در راستای تذکر جدی پیرامون شیوه عملی است که در این حوزه در حال وقوع است و هزینههایش برای کشور بیش از تبعات سادهای چون دلزدگی موقتی مخاطب است. در واقع آنچه نگرانی اصلی است، ایجاد این ذهنیت برای مخاطبان میلیونی تلویزیون است که بسیاری از دغدغههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بزرگ در اخبار دیده نمیشود و حتی تولد بسیاری از بزرگان موسپید که مفاخر ایران زمین هستند در حد یک خط زیرنویس نیز مورد توجه قرار نمی گیرد اما بی اهمیت تر موضوعات در صدر مهم ترین اخبار قرار می گیرد.
ایجاد چنین فضای ذهنی، معتدل تر امکان برای ریزش مخاطب تلویزیون خواهد بود و بدون شک هیچ حوزهای در سالهای اخیر به اندازه حوزه خبر در چنین آسیب زایی نمیتوانسته نقش داشته باشد و اعتماد مخاطب را سلب نماید. فراموش نکنیم در دورانی که دیگر کنترل و تحدید رسانهها و به ویژه شبکههای ماهوارهای راهبرد بی نتیجهای به نظر می آید و تنها تولید برنامه با کیفیت تر میتواند مخاطب را برای رسانه داخلی حفظ کند، کوچک ترین اشتباه به قیمت فشار دادن یک دکمه کنترل تلویزیونها تمام میشود و ضرر اصلی را رسانه ملی ایران خواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما