به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از خبرآنلاین، جواد شمقدری میگوید برای اسکار فرهادی لابی کرده و میگوید آنچه تهیهکننده «هوملند» در مورد زمان لابی شمقدری برای اسکار گرفتن «جدایی نادر از سیمین» اعلام کرده کمی جابهجایی زمانی دارد و میگوید او لابی کرده اما مدیران قبلی با تهیهکنندگان «آرگو» دیدار داشتهاند؛ در عین حال اطرافیان شمقدری این موضوعات را به گونهای دیگر روایت میکنند و همه اینها مجموعهای متناقض از ادعاها و به اصطلاح افشاگریها پیش روی مخاطبان قرار میدهد.
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «هوملند» در گفتوگویی با نشریه «پنجره» تلاش کرده به طور کامل جایزه اسکار فیلم «جدایی نادر از سیمین» را مربوط به لابیهایی که بین مدیران ایرانی و تهیهکنندگان هالیوودی صورت گرفته، بداند و در عین حال جواد شمقدری که در یکی دو سال اخیر بارها تأکید کرده برای اینکه «جدایی...» اسکار بگیرد با آمریکاییها وارد مذاکره شده و لابی کرده، بعد از وارد شدن چنین اتهامی به او مبنی بر لابی با تهیهکنندگان فیلم ضدایرانی «آرگو» پا پس نمیکشد و میگوید لابی صورت گرفته اما نه با آن تهیهکنندگان و همچنین تأکید میکند تهیهکننده «هوملند» زمان این ماجراها را به اشتباه بیان کرده است.
فارغ از اهدافی که در پی تمامی این موضوعات وجود دارد، صحبتهای جواد شمقدری و اطرافیان او در مقطعی که مسئولیت را بر عهده داشته میتواند تا حدودی سررشته این کلاف در هم پیچیده را نمایان کند.
شمقدری: تهیهکننده «هوملند» زمانها را قاطی کرده است
معاون سابق امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که ماجرای این لابیها و ادعای تهیهکننده «هوملند» مبنی بر اینکه او با تهیهکنندگان «آرگو» برای جایزه بردن «جدایی ...» در اسکار معاملهای کرده است، اظهار کرد: چیزی که این تهیهکننده میگوید با واقعیت تفاوتهایی دارد. من در گفتوگوی مفصلی که با نشریه «پنجره» داشتم در مورد جزئیات این موضوع توضیح دادم و نکاتی بیش از اینها وجود ندارد. تمامی موضوعات به صورت دقیق در آنجا شرح داده شده است.
شمقدری در جریان آن گفتوگو بارها تأکید کرده که لابی با تهیهکننده «آرگو» در مقطع مدیریت او صورت نگرفته است، هر چند که زمان اعلامشده از سوی آن تهیهکننده زمان توافق را دقیقاً متوجه مقطعی میبیند که او مسئولیت مدیریت سینمای ایران را بر عهده داشته است.
او ابتدا توضیحی در مورد عطش ایرانیان نسبت به کسب جایزه اسکار ارائه کرد و در ادامه نقش خود را در لابی و افرادی که با آنان وارد لابی شد چنین بیان کرد: میخواستیم عطشی که سالها در ایران بود و مدام هم به آن دامن زده میشد فرو بریزد تا ورای این فرو ریختن، حقایقی روشن شود. اگر ما اسکار نمیگرفتیم خیلی مباحث خود به خود جای طرح پیدا نمیکردند اما وقتی اسکار را گرفتیم بستر برای طرح این مباحث آماده شد. همین که امروز یک تهیهکننده آمریکایی با صراحت درباره ماهیت اسکار و برنامهریزیهای آن صحبت میکند یک اعتراف مهم است. ما باید وارد این عرصه میشدیم تا بعد بتوانیم درباره آن اظهار نظر کنیم. تا قبل از کسب اسکار هر چه میگفتیم مصداق ضربالمثل «گربه دستش به گوشت نمیرسید، میگفت بو میده» گرفته میشد و هیچکس حرفمان را نمیپذیرفت. امروز که اسکار را گرفتهایم به راحتی میتوانیم دربارهاش روشنگری کنیم. این دقیقاً در برنامهریزی ما بود که ابتدا اسکار بگیریم و بعد آن را نقد کنیم. حتی در این زمینه واقعیتی بود که خیلی از رسانهها سعی کردند آن را نادیده بگیرند و آن رقابت و چنددستگی در خود اعضای آکادمی اسکار بود. درست است که هالیوود و اسکار در سیطره یهودیهاست اما بخش بزرگی از بدنه این دو، با سردمدارانشان مشکل دارند. همینها وقتی ببینند رقابت میان یک فیلم اسرائیلی و یک فیلم ایرانی است سعی میکنند برای ابراز مخالفتشان به فیلم اسرائیلی رأی ندهند. پس میتوان در این حوزهها ورود داشت و لابی کرد.
شمقدری در گفتوگویش با خبرآنلاین درباره این موضوع که برخی نزدیکان این مدیر ماجرای لابی را مزاحی از سوی شمقدری قلمداد کردند که از سوی مطبوعات جدی گرفته شد، اظهار کرد: من وقتی در مصاحبهام از لابی برای کسب اسکار «جدایی ...» صحبت کردم خیلی هم جدی حرف زدم. شماها این موضوع را به شوخی گرفتید و مسخره کردید وگرنه این موضوع را من کاملاً جدی اعلام کرده بودم.
او همچنین با تأکید براینکه «آرگو» در ایران فیلمبرداری نشده، گفت: میدانید که «آرگو» در ایران فیلمبرداری نشده. گروهی آمدند ایران و اطلاعات و توضیحات لازم را در این مورد جمع کردند. بنابراین آن تهیهکننده که در مورد زمان حضور تهیهکننده و سازندگان «آرگو» در ایران صحبت میکند، زمانها را قاطی کرده است وگرنه مطالب همانی است که پیش از این من هم گفته بودم.
شمقدری سؤال دیگر را در مورد اینکه همه این موضوعات نتیجهای غیر از هدف قرار دادن جایزه «جدایی ...» ندارد و این به چه دلیل است و همچنین چطور میتوان ماجرای این لابیها را حضور تهیهکننده «آرگو» در کنار جایزه «جدایی ...» قرار داد، گفت: بچههای خانه سینما بهتر در جریان حضور این افراد در ایران هستند. بهتر است اطلاعات حضور آنان را در ایران از اهالی خانه سینما بپرسید.
مزاح یا جدی؟
خود شمقدری تأکید دارد که برای اسکار «جدایی ...» خیلی جدی لابی کرده و اصلا وقتی حرف از این لابیها میزند با کسی شوخی ندارد. در مقابل برخی نزدیکان او در همان چهار سالی که سکان سینمای ایران را در دست داشت، معتقدند این موضوع فقط یک شوخی بود که حتی به شمقدری توصیه شده بود این شوخی را چندان تکرار نکند چون ممکن است جدی گرفته شود اما او شوخی را تا جایی پیش برده که حالا خودش هم آن را کاملا جدی قلمداد میکند.
جمال شورجه که یکی از نزدیکان شمقدری در دوران مدیریتش بود، ماجرای لابی را نفی نمیکند اما در مورد زمان حضور سازندگان فیلم «آرگو» در ایران به مقطع مدیریت محمدرضا جعفری جلوه در سینما اشاره میکند. او در این زمینه گفت: کم و کیف ماجرای حضور عوامل «آرگو» را در ایران آقای جعفری جلوه بهتر باید بداند. خود آقای شمقدری در گفتوگویشان اعلام کردهاند که این اتفاق در دوره مدیریت آقای جلوه پیش آمده بود.
روایت افشاگر آمریکایی
شاهد آمریکایی، زمانی که قرار باشد موافق موضوع دلخواه شهادت دهد، بسیار هم مورد تحسین قرار میگیرد، همانطور که جواد شمقدری از سخنان هاوارد گوردون تهیهکننده سریال «هوملند» به عنوان مدرکی یاد میکند که اولا لابی برای اسکار را تأیید میکند و ثانیا نشان میدهد جایزه اسکار آنچنان که ایرانیان تصور میکردند، نتیجه نگاههای غیرسیاسی نیست. شمقدری این را مدرکی تلقی میکند که نشان دهد نفرستادن فیلم به اسکار خیلی هم کار درستی بوده است.
هر چند که نگاهی به بعضی بخشهای سخنان این تهیهکننده به طور مشخص خود شمقدری را زیر سوال میبرد، همانجا که میگوید: کارگردانی که از ایران آمد و اسکار گرفت (اصغر فرهادی) هم این جمله را گفت (ما ملت صلحدوستی هستیم) اما هیچ آمریکایی عاقلی آن را باور نمیکند. همه ما به حماقتش خندیدیم. چون مشخص بود سال بعد فیلم جرج کلونی (آرگو) جایزه اسکار را میگیرد. من برای نوشتن فیلمنامه این سریال خیلی فارسی یاد گرفتم. به قول شما ایرانیها «Tarof nadarim». اصولاً در ذات ما آمریکاییهاست که هیچکس را بیهوده تشویق نکنیم. اگر به توهم توطئه متهم نشوم میگویم در مورد جایزه اسکار، افرادی در ایران با برخی تهیهکنندگان مذاکره کرده بودند. جالب اینجاست تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند.
او همچنین گفت: در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رأی بدهند، خیلی احمقانه بود. تیمی که به ایران آمده بود آماده میشد که فیلمی بهزعم شما علیه ایران بسازد. آن وقت مدیران شما در فکر گرفتن چند رأی بیشتر برای اسکار بودند. ضمن اینکه در سال 2011 کمپانی سازنده آرگو قبل از برگزاری اسکار با حمایت کاخ سفید، مهمانی خاصی را ترتیب داده بود که در آکادمی فیلم جدایی برنده شود تا این جایزه برای ایرانیها اشتیاقبرانگیز باشد و سال بعد جایزه گرفتن آرگو پیامهای سیاسی مرتبط را منتقل کند. اگر من جای مدیران شما بودم دیگر فیلمی به اسکار نمیدادم. من فیلم «گذشته» فرهادی را دیدهام. از جدایی بهتر است اما چرا برگزیده نشد؟
ادعاهای سنگین
هر چند ماجرا پیچیده به نظر میرسد اما سادهتر از آن است که حتی نیاز به دقت در متن گفتهها باشد، با این حال اگر ملاک را این قرار دهیم که تمامی حرفهای افشاگر آمریکایی درست بوده است، یعنی اسکار دیگر آن رویداد سینمایی نیست که حتی نامزد شدن در آن تا پایان عمر یک هنرمند فرهیخته و با ذوق و ارزشمند، افتخاری محسوب شود و اگر صحبتها مشخصا به این ترتیب نباشد قطعا وضعیت در دنیای ارتباطات این روزها به زودی به نتیجه خواهد رسید و روشن خواهد شد.
اینکه شمقدری از ظن خود یار گفتههای این افشاگر آمریکایی میشود هم نکتهای است قابل توجه؛ آنجا که حرفها به ضرر معاون سابق سینمایی است از نگاه او اشتباه زمانی تلقی میشود و آنجا که مؤید ادعاهای او، بسیار هم درست.
اما پرسش جدیتر اینجاست؛ چه کسانی و به چه دلیل در تلاش هستند افتخار جهانی سینمای ایران را کمارزش جلوه دهند؟
پایان پیام/
نظر شما