گرگ های بره نما به دنبال حذف روحانیت از صحنه سیاسی کشور هستند

گروهی که از پایه و اساس با روحانیت با عنوان مهمترین رکن انقلاب اسلامی مخالفند آنها را (عالیجناب سرخپوش) می نامند. این گروه، همان گرگ های بره نمایی هستند که حذف روحانیت از صحنه سیاسی کشور را دنبال می کنند.

خبرگزاری شبستان: با نگاه به جریانات انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت و نیز توفیقات حاصل از آنها نقش روحانیت در رهبری این دو جریان تاثیرگذار در روند تاریخی ایران به خوبی نمایان می شود. زمانی که طبقه حاکم با استثمار رعیت کیسه های زر را انبار و کاخ های قدرت را بنا می کردند این طبقه روحانی جامعه بود که با روشنگری و برملا کردن ظلم و فساد حکام پایه های استبداد بی چون و چرای آنها را متزلزل و مشروطه را در کشور حاکم کرده اند و نیز آن زمان که قدرت های سلطه جو استثمار را تبدیل به استعمار کرده بودند و با تحمیل قراردادهای کاملاً یک جانبه در حال چپاول ثروت این خاک بوده اند باز هم روحانیت بود که با تکیه بر نیروی مردمی آگاه طومار غارت منابع ایران را در هم پیچیدند و طلای سیاه را ملی کردند.
 
عمر کوتاه حرف های این نهضت ها را باید در جدایی رهبران ملی از روحانیون مردمی جستجو کرد. صحبت از نقش روحانیت در گذشته ایران اسلامی به مثابه مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمی گنجد و تو خود حدیث مفصل بخوان از مجمل.
 
انقلاب اسلامی ایران که با رهبری روحانیت پیشرو و با بصیرت به پیروزی رسید با تکیه بر مدیریت همین طبقه است که امروز به مثابه یک قدرت نوظهور در جهان مطرح است. دنیای امروز و مبارزات آن دیگر در چارچوب جنگ های تن به تن و رو در رو نمی گنجد. دنیای امروز که به خوبی آن را عصر ارتباطات و انقلاب اطلاعات نامیده اند، این اندیشه را بر ساکنین خود قالب کرده است که جامعه ای موفق تر خواهد بود که بتواند قدرت تفکر و تعقل خود را افزایش داده و با شناخت شرایط روز، آینده را به خوبی رصد کند و با تکیه بر آنچه در اختیار دارد همچون کوهی استوار در مقابل طوفان ناملایمات بایستد.
 
ذکر این مقدمه برای آن بود تا اهمیت روحانیت به عنوان طبقه ای که همواره پتانسیل و ظرفیت تفکر و تعقل و نیز آگاه سازی عامه مردم را داشته است، نمایان شود. روحانیت اگر به خوبی و با شناخت اقتضائات زمان و نیز تکیه بر توانایی ها و ظرفیت های خود دست به روشنگری پیرامون آنچه در حال اتفاق است بزند، هنوز هم از قوی ترین رسانه ها قدرت نفوذ بیشتری دارد و این به دلیل سابقه روشن این طیف از جامعه نزد مردم ایران است.
 
ذکر مکرر این مطلب خالی از لطف نیست؛ در دنیایی که رسانه های جمعی در اختیار دولت های سلطه جو و اربابان صهیونیست آنها است، این روحانیت است که وظیفه دارد، دست به روشنگری و بیان حقایق حقیقی بزند. در واقع این یکی از ویژگی های روحانیت بوده که همواره آنها را مورد هجوم بدخواهان قرار داده است و البته اگر خوب به اتفاقات پیرامون خود بنگریم نباید از این موضوع تعجب کنیم.
 
روحانیتی که همواره با مدیریت خود اجازه نداده حاکمیت ارضی و قانونی کشور به مخاطره بیفتد اکنون طبیعی است که عده ای با نگارش مقاله های زنجیره ای خود به حریم آنها بتازند. این امر بسیار بدیهی می نماید که گروهی که از پایه و اساس با روحانیت با عنوان مهمترین رکن انقلاب اسلامی مخالفند آنها را (عالیجناب سرخپوش) بنامند و نارواترین تهمت ها را به آنها وارد کنند؛ اما باید هوشیار باشیم که این بدخواهان که به خوبی از ظرفیت های روحانیت آگاهی دارند، در هر دوره ای به رنگی خاص درمی آیند روزی به عمق حاکمیت نفوذ کرده و لباس میش بر تن کرده و با پنبه سر می برند. روزی هم همان گرگ بره نما هزاران کیلومتر آن طرفتر از مرزهای ایران شمشیر را از غلاف بیرون کشیده و برنده ترین تهمت ها را بر پیکره روحانیت فرود می آورند. باید هوشیار باشیم که هنوز هم ته مانده های این گروه در داخل کشور مشغول فعالیت هستند و هدف نهایی خود که همان حذف روحانیت از صحنه سیاسی کشور را دنبال می کنند.
 
همانگونه که طبقه روحانی جامعه با تکیه بر نیروی مردمی رهبری انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت و به بهترین نحو آن را هدایت کرد، امروز هم ایران به این طبقه نیازمند است که با ظرفیت های خود و پیش بینی آینده و برنامه ریزی جامع ایران را به یکی از مهمترین اهداف خود که همان چشم انداز 1404 است برسد.
 
برگرفته از کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی" استاد شهید مرتضی مطهری
 
پایان پیام/
کد خبر 34800

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha