خبرگزاری شبستان: در ادبیات غرب، معمولاً از آخرالزمان با اصطلاح "آپوکالیپس" و از نبرد و جنگ نهایی آخرالزمان که بین منجی جهانی و دشمنان او در می گیرد، با اصطلاح آرماگدون یاد میشود. اثرپذیری بالای سینمای غرب از این مفاهیم، به گونهای است که حتی برخی تولیدات هالیوود، صریحاً با عنوان آپوکالیپس یا آرماگدون نام گذاری شدهاند. نکته شگفت دیگر، این است که اغلب آثاری که در محتوا و درونمایه به این مضمون پرداختهاند، دارای خط داستانی یکسان و ساختار قفسه ای همانندی هستند؛ یعنی معمولا به یک شیوه شروع شده، ادامه یافته و به پایان میرسند و در آنها طرح کلی داستانی و ساختار اصلی فیلمنامه، به نحو شگفت آوری یکسان و مشابه است.
این ساختار و خط داستانی واحد و مشابه بدین گونه است که در ابتدای آنها، زندگی به نحو معمولی و آرام در دنیا، جریان دارد. خصوصاً در آمریکا - که تقریباً تمامی این آثار، حوادث و اتفاقات اصلی فیلم را در همین نقطه تعریف میکنند و به عنوان مکان اصلی داستان، از آن استفاده می برند- همه چیز به نحو آرام و رضایتبخشی درحال گذر است؛ بچه ها مدرسه می روند، کارمندان بر سر کار خود هستند، مغازهدارها به فروش اجناس خود مشغولاند، کافه ها و تریاها فعال هستند و به طور کلی، همه اقشار مردم، به زندگی و خوشگذرانی مشغولاند.
اما به ناگاه، ورود یک گروهِ غریبه و ناشناس، این آرامش را به هم میزند که معمولا گروهی هستند که هیچ اطلاعات و مشخصاتی از آنان در دست نیست.
در همه این آثار، مردم زمین با کمک دانشمندان و نیز رهبران سیاسی تلاش می کنند که با این غریبههای نوظهور ارتباط بگیرند و با آنها زبان مشترک پیدا کنند. دانشمندان اصلی و رهبران کلیدی در این تلاشها نیز، عمدتاً آمریکایی هستند که خود، به گونه ای روشن و واضح، درصدد القای این مطلب است که آمریکاییها، رهبر و لیدر جهان هستند و بقیه جهانیان- حتی اروپایی ها- باید تابع و پیرو محض آنها باشند!
از جهات مختلفی میتوان انواعی برای پایان دوران در سینمای مرسوم غرب متصور شد. در یک تقسیمبندی میتوان به این اقسامِ تصویر کردن آخرالزمان در سینما برسیم:
1. آخرالزمان دینی: که در آن عناصری چون مسیح یا مشیا (ماشیحا)، خدا، فرشتگان و سایر عناصر مسیحی _ یهودی، یاریگر انسان در برابر هیولا یا وحش یا مار یا شیطان یا اژدها هستند و بحث هزارهگرایی و دریاچهى آتش و زندان هزار ساله و تخت پادشاهی و حق و باطل و ایمان و کفر مطرح است. البته به دلیل نفوذ بسیار بالای یهودیان و صهیونیستها در هالیوود، طبیعتاً محور این قبیل آثار، پیشگوییهای تورات خصوصاً کتابهای دانیال نبی و اشعیا و حزقیال میباشد و در مواردی هم که طبق پیشگوییهای انجیل در کتاب مکاشفات یوحنا، مواردی مطرح شده، با قرائتهای مسیحیت صهیونیستی و با تفاسیر یهودیزه از مسیحیت طرف هستیم. در چنین آثاری، بشر در آخرین لحظههای غربت و تنهایی جبری و تقدیرِیاش در برابر سپاهیان شرارت و شیطان، مورد حمایت یک نیروی معنوی قدرتمند مسیحیایی قرار میگیرد. بهترین نمونه از این دست آثار، فیلمِ اُمگاکد 2 (مگیدو) 12 است که ساخته شبکه TBN و صهیونیستهای مسیحی است.
2. آخرالزمان غیر دینی: در این نوع تصویر آخرالزمان، کمتر نامی از خدا و مسیح و (ماشیحا) برده می شود و بشر به تنهایی با ارادهى قوی خود، جبر و تقدیر را میشکند و به تنهایی با تکیه بر تکنولوژی و عقلِ خود بر دشمنِ شریرش فائق آمده و برتری انسان بر همه چیز و اومانیسم افراطی را به وضوح به تصویر میکشد.
روند خلق ضد قهرمانها در فیلم های هالیوود با تم آخرالزمانی تا آنجا پیش رفت که در سال 1968 فیلم "شبی که زندگی مرد" توسط جرج رومرو (George A. Romero) ساخته شد و در پی آن ضد قهرمان جدیدی با عنوان "زامبی" رسما وارد ادبیات عامیانه مردم دنیا شد
زامبیها، مردههای متحرکِ ترسناک و بیمغز و بیروحی هستند که معمولا آرام حرکت میکنند و علاقه زیادی به خوردن گوشت و مغز انسان دارند و از طریق گاز گرفتن و وارد کردن بزاق خود به بدن قربانیانشان آنها را همانند خود به یک مرده متحرک تبدیل میکنند.
اما از سال 2000 میلادی، زامبی ها در هالیوود با مفاهیم و کاراکترهای اسلامی و مسلمانان ظاهر شدند؛ فیلم "جنگ جهانی زد" جدیدترین فیلم هالیوود در حوزه معرفی کردن مسلمانان به عنوان زامبی است.
در این فیلم، ماجرای مناقشه برانگیز اشغال فلسطین به دست صهیونیست های یهودی کاملا وارونه نمایی شده و طوری تصویرسازی شده است که گویا مسلمانان آنجا زامبی هستند و صهیونیست های اشغالگر، مظلومانی در معرض تهدید، مرگ و خطر!
پیام اصلی این فیلم خطاب به صهیونیست های یهودی و دشمنان اسلام است که می گوید: باید با مسلمانان بعنوان زامبی های نوین همیشه بجنگید تا به پیروزی نهایی دست پیدا کنید. این پیام در دیالوگ های پایانی فیلم است که می گوید: جنگ تازه شروع شده و هرطور که می توانید باید بجنگید!
با یک بررسی آماری در سایت IMDb این طور بدست آمد که از سال 1966 تا امروز حدودا 300 فیلم با موضوع یا حضور زامبیها در سینمای جهان ساخته شده که بیش از نصف این آثار یعنی چیزی حدود 158 فیلم از این بین، بعد از سال 2001 میلادی ساخته شدهاند.
از سوی دیگر دو مفهوم "زامبی" و "آخرالزمان" (Apocalypse) تا جایی به هم گره خوردهاند که تبدیل به یک کلید واژه در تمام فیلمها و داستانهای زامبیئی شده است چرا که زامبیها همواره به مانند ویروس به دنبال شیوع دادن بیماری خود به تمام بشریت بوده و خبر از نزدیک بودن پایان حیات بشریت میدهند.
با بررسی که بر روی فیلم های اخیر هالیوود انجام شده است به هم نشینشدن کلمه زامبی با مفاهیم و عباراتی همچون اسلام، دیوار حائل، تروریسم، آخرالزمان و سرزمین زامبیها پی می بریم.
اما در جدیدترین فیلم زامبی یی به نام "جنگ جهانی زد" از زامبیهایی با مختصاتی جدید پرده برداری شد.
به نظر می رسد که نام World War Z ناظر به سه محتوا انتخاب شده است. دو محتوای اول در نخستین لایه و محتوای سوم در لایه بعدی به نظر میرسند؛ حرف Z نخستین حرف عبارت Zombie است، از سوی دیگر آخرین حرف از حروف الفبای انگلیسی هم هست که می تواند کنایهای باشد از آخرین جنگ جهانی که یک پای این آخرالزمان را زامبیها تشکیل میدهند اما از آنجا که عبارت «Zionist» (صهیونیست) هم با Z شروع میشود، میتوان اینطور احتمال داد که با توجه به محتوای فیلم و کتاب، خالقان این اثر پای دیگر جنگ جهانی آخر را صهیونیستها میدانند؛ نبردی آخرالزمانی بین زامبیها و صهیونیستها.
در پایان باید یادآور شد که ساخته شدن فیلم هایی با موضوع آخرالزمان هیچگاه از ذهن فیلم سازان و سرمایه گذاران غربی و امریکایی پاک نخواهد شد و این روند تا طول تاریخ ادامه خواهد داشت.
پایان پیام/
نظر شما