به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، مجله علوم انسانی زاویه، چهارشنبه شب،21 اسفندماه با موضوع (نقاط قوت وضعف برنامه زاویه) با حضور بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد تهران شمال، قاسم پورحسن، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ابراهیم فیاض،عضو هیات علمی دانشگاه تهران، عادل پیغامی، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
بر پایه این گزارش، بیژن عبدالکریمی به عنوان آغازکننده بحث اظهار کرد: من سه ادعا در مورد رسانه های کشور دارم، اول اینکه ما فهم فلسفی از رسانه نداریم اما ضرورت دارد درک فلسفی و متافیزیکی و هستی شناختی از رسانه داشته باشیم چراکه رسانه امروز به مقوله متافیزیکی تبدیل شده و ما میتوانیم از فلسفه تکنولوژی رسانه صحبت کنیم.
وی ادامه داد: همچنین در مدیریت ها و هدایت های رسانه ای ما چنین درکی که به آن اشاره کردم وجود ندارد و به همین دلیل نیز در مدیریت رسانه های ما نوعی تاخیر و عقب ماندگی تاریخی از آنچه که باید رسانه باشد و نیست شکل گرفته است.
این پژوهشگر در این راستا افزود: اما ادعای دیگر من آن است که رسانه های ما در جهان در واقع پاره ای از ویژگی هایی را دارند که همین رسانه در دیگر جوامع دارد، یعنی رسانه ها به نحوی به بازنمایی واقعیت نمی پردازند بلکه به تولید و فضای فرا واقعیت می پردازند؛ ضمن آنکه این رسانه ها باعث بست نهیلیست و بی معنایی جهان کنونی ما هستند، همچنین ادعای سوم من آن است که این رسانه ها به عنوان ابزار ایدئولوژیک و ابزار فرهنگی به بازتولید ایدئولوژیک قدرت سیاسی می پردازد از جمله برنامه زاویه.
عبدالکریمی با اشاره به ویژگی رسانه مطلوب در حوزه علوم انسانی و نقش زاویه در این حوزه اظهار کرد: زمانی که از رسانه مطلوب علوم انسانی صحبت می کنیم باید این رسانه برای ما روشن شود و برای آنکه این مدل از رسانه را روشن کنیم باید فهمی از رسانه داشته باشیم، ما فقط از رسانه حرف می زنیم.
این استاد دانشگاه افزود: برنامه زاویه برنامه ای برای صدا و سیمای نظام جمهوری اسلامی ایران است و نظام جمهوری اسلام ایران نظام سیاسی در این عالم مدرن است و رسانه صدا وسیما در این میان امر تکنولوژیک متعلق به این عالم است یعنی ما بدون اینکه سرشت تکنولوژیک رسانه های مدرن این عالم را مورد مطالعه قرار دهیم وقتی از مطلوبیت رسانه حرف می زنیم آن را نمی شناسیم و چیزی انتظار داریم که شاید این رسانه نتواند اجابت شود.
وی گفت: وقتی روی چنین رسانه ای تامل فلسفی می کنیم می بینیم با یک منطق خاصی یعنی با عقلانیت مدرن و محصول عقل مدرن یک نسبت دارد، برای مثال افلاطون از حکمت شاهانه حرف می زند، حال در لسان دینی ما از یک علم به منزله نور صحبت می شود، اما این معرفت با این رسانه ها هیچ سازگاری ندارد چون از سنخی نیست که به زبان (صفر نقطه) پشت دوربین بیاید و مانیتور شود، لذا این رسانه با سطح خاصی از آگاهی نسبت دارد.
عبدالکریمی ادامه داد: با این تفاسیر اگر به این رسانه جنبه دینی ببخشیم چون به سرشت متافیزیکی اش فکر نکرده ایم تصور می کنیم که این رسانه هر قابلیتی دارد و جهان کنونی، جهان رسانه ای شده است.
وی تصریح کرد: یکی از کارکردهای رسانه مدرن تولید هایپر رئالیتی است، تولید فضای مجازی به منزله واقعیت، سوال من این است که رسانه ای که تولید واقعیت می کند دیگر حقیقت اش کجاست؟
عبدالکریمی گفت: ما تافته جدا بافته از جهان نیستیم، ادعاهایی مبنی بر اینکه تافته جدابافته ایم واقعیت ندارد، اگر بپذیرید که رسانه در سراسر جهان ابزاری در قدرت سیاسی هستند و صدا وسیمای ما هم ابزاری در قدرت سیاسی است من موافقم، ضمن آنکه اگر تفکر باشد رسانه هم همراه تفکر است و تفکر بسط می یابد، اگر الان می گوییم برای علوم انسانی رسانه نداریم چون در علوم انسانی پویایی وجود ندارد اما همان قدر هم که پویا است در پاره ای از اندیشه ها به ویژه در میان جوانان جامعه بسط یافته است.
این استاد دانشگاه افزود: به نظر من برنامه زاویه مانند باقی برنامه های ما در کوچه و پس کوچه ها است، یعنی طرح مساله اش به صورت کوچه پس کوچه است، به نظر من وضع رسانه نامطلوب است و معتقدم نقصان های بسیار جدی در رسانه هایمان داریم و این نقصان ها اصولی وبنیادین است.
وی با اشاره به نسبت میان رسانه و قدرت سیاسی خاطر نشان کرد: رسانه یا تعهد به حفظ قدرت سیاسی دارد و اگر رسانه ای تمام بار مساله را تعهد به حفظ قدرت سیاسی بداند یک جا واقعیت اجتماعی را پنهان می کند و هندسه های که به واقعیت ها می بخشد تحریف واقعیات است، حال سوال آن است که آیا با رسانه می توانیم بر محدودیت های بشری غلبه کنیم که چنین مساله ای ممکن است و نباید مساله را از اساس پاک کنیم چون هیچ کسی نیست که بدون ایدئولوژی باشد.
عبدالکریمی گفت:حرف من این است که در این چند دهه اخیر، انقلابی در حوزه تکنولوژی رسانه صورت گرفت که از آن به انقلاب صنعتی دوم یاد می شود و صرفا این نیست که شبکه فیبر نوری شکل گرفته باشد، انقلاب صنعتی اول عالمیت عالم را دگرگون کرد و دین و رابط خانوادگی، فردیت، رابطه انسان با خدا و همه چیز را تغییر داد.
وی در این راستا افزود: در حال حاضر ما در معرض انقلاب صنعتی دوم هستیم و رسانه معنای چند دهه قبل را ندارد و در رسانه مرکززدایی شد یعنی چنین نیست که رسانه تک صدا با مخاطب صحبت کند و امروز هر بچه مدرسه ای یک مخاطب است.
این پژوهشگر در پایان گفت: البته رسانه های ما در چندسال اخیر در حوزه های مختلف کار کرده و شاید دلیل آن وجود رسانه ای چون بی بی سی در بیخ گوش مان باشد و لذا ناچار به واکنش شدیم که چنین برنامه ای بسازیم لذا این امر حکایت از وجود غلیانات در جامعه ماست.
پایان پیام/
نظر شما