به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، دکتر علی اصغر مصلح، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در جلسه نقد و بررسی کتاب "علوم انسانی و برنامه ریزی توسعه" نوشته دکتر رضا داوری اردکانی، که با حضور نویسنده و دکتر محمدرضا بهشتی، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.
دکتر مصلحی در همان ابتدا رضا داوری را پرنفوذترین متفکر بعد از انقلاب در ایران، معرفی کرد و اظهار داشت: او هماره مسائل جامعه را همدلانه پیگیری می کند و در بین معدود متکفران موجود، بهتر از هر کسی نبض فرهنگ ایرانی را در دست داشته است.
وی از اهمیت های چندجانبه کتاب "علوم انسانی و برنامه ریزی توسعه" سخن گفت و دراین باره افزود: هر چند این کتاب یک نظام فکری را معرفی نکرده است، اما حاصل اندیشه های دکتر در دوره ای بوده که به خوبی به نمایش گذاشته شده است.
مدیر پیشین گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، که تلاش داشت یک سیر از مباحث کتاب را پیرامون ضرورت توسعه در جامعه و ارتباط آن با شکل گیری جهان مرتبط با آن را در سخنرانی اش پی گیرد، اظهار داشت: استاد داوری در این کتاب دو جهان را معرفی می کند: جهان توسعه یافته و جهانی که در حال توسعه یافتن است.
وی که بر اساس رویکرد و نظریات استاد داوری سخن می گفت تا در نهایت سوال محوری خود را از مولف کتاب بپرسد، کشورهای توسعه یافته را در بستر اروپا معنا کرد و افزود: این توسعه، بسان یک حرکت و تحول در اروپا آغاز شده و در نتیجه، انسان، مناسبات و ارزش های او را تغییر داده و باعث ظهور علم و تکنیک جدید شده است.
مصلحی در همین راستا، یکی از خصوصیات این جهان توسعه یافته را، ادعای جهان شمولی بودن آن معرفی کرد و گفت: در پی این ویژگی، غرب، جهان را به دو بخش مدرن و بخشی که مدرن نیست و باید مدرن بشود، تقسیم می کند.
وی در پی این تحلیل، مدرن شدن و اروپایی شدن و توسعه یافتن را به گونه ای ضرورت جامعه متجدد معرفی کرد و اظهار داشت: بر اساس همین فکر، کشور های غیر اروپایی به تدریج توسعه یافتند در حالی که این توسعه با برنامه انجام گرفته و از بیرون انجام شده بود.
مدیر مسئول مجله علمی- پژوهشی "حکمت و فلسفه" وضعیت کشورهایی مانند ایران را، شبه تراژیک خواند و از قول ریتر، در توصیف کشورهای در حال توسعه گفت: کشورهای در حال توسعه به سوی آینده ای می روند که هیچ ربطی به گذشته شان ندارد.
وی به ضرورت توسعه در این کشورها اشاره کرد و افزود: در عین این توصیف، کشورهای در حال توسعه اگر در مسیر توسعه قرار نگیرند، و ابزار توسعه، که همان علوم انسانی می باشد را نیز نداشته باشند، اصلا هیچ آینده ای ندارند.
مولف کتاب "پرسش از حقیقت انسان" با مترتب خواندن توسعه بر برنامه ریزی، و برنامه ریزی بر علوم انسانی، ادامه داد: اما علوم انسانی در ایران از ابتدا به صورتی سست با آن برخورد شده است و گویی آموزه هایی زیادی و بدون کاربرد هستند؛ چرا که مشکل ما این است که در مرحله تصور دچار سوء تفاهم شده ایم و از علوم انسانی تصور درستی نداشته ایم.
وی در ادامه سخنانش به نظر استاد داوری اشاره کرد و گفت: بر اساس نظر ایشان، ما در عالمی زندگی می کنیم که ضرورتا نیاز به توسعه را می طلبد و ضرورتا می خواهیم برای این توسعه برنامه ریزی داشته باشیم. بنابراین به علوم انسانی نیاز داریم.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در همین راستا تاکید کرد: ابتدا باید این ضرورت هم درست فهم شود. امروزه توسعه به گونه ای همه جا حضور دارد که گویی ضرورت آن، فوق ضرورت های عقلی مطرح می شود. شاید بتوان گفت که دیگر راه برگشتی از این ضرورت وجود ندارد.
وی به بیان داوری اشاره کرد که مدعی بود برای پیدایش علوم انسانی اسلامی و ایرانی، باید عالم دیگری داشته باشیم، و در همین باره افزود: نگاه استاد داوری، نگاهی انقلابی است. در نظرگاه وی باید عالم منقلب شود تا شاید در آن صورت علوم دیگری نیز به وجود آیند.
دکتر مصلحی بر این باور است که ما می توانیم به گونه ای دیگر نیز در این باره اندیشه ای داشته، و به جای انقلاب در عالم، بر گفت و گوها و همراهی ها بیشتر تاکید داشته باشیم.
وی به این سخن استاد اشاره کرد که "غرب، آینده بشر نیست، اما راه آینده هر چه باشد، از آن می گذرد" و اظهار داشت: این سخن کاملا درستی است و ابتدا باید مدرن شد و باید این عالم را تجربه کرد و از آن گذشت.
مولف کتاب «تقریری از فلسفههای اگزیستانس» مدرنیته امروز را انعطاف پذیر معرفی کرد و اظهار داشت: به نظر می رسد عالمی که دکتر داوری، امید به آن دارد را در دل همین عالم بتوان جست و بنا کرد.
دکتر رضا داوری اردکانی که در سخنانی کوتاه پس از سخنرانی دکتر علی اصغر مصلح، به پرسش محوری وی پاسخ می داد، اظهار داشت: در جامعه اسلامی، نظم، ارزش ها، غایات و مقاصد به گونه ای دیگر است و ما حتما نیازی نداریم همان مسیری را طی کنیم که غرب طی کرده است.
وی که معتقد است این نظر خود را تعدیل کرده است و اکنون تا اندازه ای کانتی می اندیشد، این پرسش را طرح کرد که آیا ما می توانیم از توسعه عدول کنیم؟
داوری مدعی شد که او صرفا سوال می پرسد که اگر می توان از توسعه عدول کرد چگونه باید این امر محقق شود؛ و اگر نمی توانیم، باید توسعه را بپذیریم و این توسعه شرایط و اقتضائاتی دارد.
پایان پیام/
نظر شما