به گزارش خبرنگار ادبیات شبستان، «سیدناصر حسینیپور» راوی کتاب «پایی که جا ماند» عصر روز شنبه 13 اردیبهشت ماه در غرفه انتشارات سوره مهر حضور یافت و دقایقی را به صحبت با خبرنگاران نشست.
حسینی پور در ابتدای سخنانش با انتقاد از روش نوشتن خاطرات در ایران گفت: دوستان ما که دست به قلم شدند، بیشتر از سفیدی ایرانی ها و سیاهی عراقی ها صحبت کردند، در صورتی که این طور نیست که همه اسرای ایرانی در عراق صددرصد با منش سفید بودند کسانی هم بودند که به معنای واقعی بد باشند اما ما جسارت به خرج ندادیم تا آن را بیان کنیم.
وی ادامه داد: ما می توانیم با این ساختارشکنی، حقایق و منش عراقی ها را به جامعه معرفی کنیم و در این اثر من سعی کردم قلمم وجدان داشته باشد.
حسینیپور در ادامه توضیح داد: جنگ از سال 67 برای همه تمام شد جز برای اسرا. آنها باید در زندان با حفظ عزت زندگی میکردند تا در نهایت به کشورشان برسند. نظامیان عراق خوشحال بودند از آنکه ما در چنگال آنهاییم اما خود آنها اذعان داشتند که تنها جسم ما را اسیر کردهاند و آرمان و ارزشها و عقیدههای ما به تسخیر آنها در نیامد. من به عنوان یک رزمنده دیده بان19 ساله که در مکتب امام (ره) درس خوانده بودم یاد گرفتم که در دوران اسارتم دیدهبان باشم، اما دیدهبان اعمال و رفتار و منش انسانها چه ایرانی باشد چه عراقی و اینگونه شد که این خاطرات بعد از انتشارات از نظر مقام معظم رهبری روایتی استثنایی از حوادثی تکان دهنده تعبیر شد. در دوران اسارت اصلا در ذهنم به فکر کتاب نوشتن نبودم دلم میخواست تنها یادداشتهای روزانه داشته باشم به خاطر دارم که دو بند کفش از پوتین یک رزمنده که در بیمارستان الرشید عراق بر اثر اصابت متعدد ضربات باتوم عراقیها به شهادت رسیده بود، برداشتم، یک بند کوتاه که حساب هفتهها را داشت و یک بند بلندتر که حساب ماه را و به ازای هر روز که میگذشت یک گره بر بند بلندتر و یک گره بر بند کوتاهتر میزدم و اینگونه بود که حساب روزها را داشتم.
وی با اشاره به اینکه جنگ از رزمندگان ایرانی افرادی ساخت که به یادداشت نویسی بعد تازه ای داد، بیان کرد: پیش از این همیشه میگفتم که یادداشت روزانه نوشتن مخصوص سلاطین است، اما من به شما میگویم که جنگ از رزمندگان ایرانی افرادی ساخت که این گونه یادداشت نویسی را از دست رجال و سلاطین گرفته و به آن بعد تازهای دادند. به اعتقاد من دفتر ادبیات حوزه هنر در سالهای گذشته در بسط فرهنگ دفاع مقدس پرچم دار جریان فرهنگی در کشور بوده و کتابهای وزینی را منتشر کرده است کهگاه در چندین چاپ تجدیدنظر میشود. این خاطرات چون مردمی هستند و بحث مردمی بودن جنگ کمتر دیده شده، بسیار مورد استقبال است. اگر جنگ را به عنوان پیکره انسان در نظر بگیریم این خاطرات روح آن را تشکیل میدهد.
راوی کتاب «پایی که جا ماند» در ادامه به شباهت میان ادبیات شفاهی دفاع مقدس و ادبیات جنگ در سایر کشورها اشاره کرد و گفت: در هر کجای دنیا کسی در جنگ به اسارت در آمده خاطراتش از اسارتش طرفداران زیادی دارد. کتاب من وقتی در لبنان چاپ شد در ظرف 10 روز بیش از 2هزار نسخه از آن به فروش رفت و این یعنی میان همه مردم دنیا در ارتباط با این خاطرات نوعی هم پنداری وجود دارد و از خریدن آن پشیمانی ندارد اما آنچه که خاطرات اسرای ما را بعد جهانی میدهد نگاه اخلاقی و انسان مداری است که رزمندگان ما در دفاع مقدس از خود به خرج دادهاند و این چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. به نظر من این ظرفیت را باید با استفاده از ترجمه به کشورهای جهان صادر کرد مگر ما چه چیزی از فرهنگ اصیل انقلاب اسلامی برای صدور کم داریم.
وی در پایان در پاسخ به سوال دیگری در مورد ساختن سریالی بر مبنای این اثر گفت: آقای سیروس مقدم کارگردانی است که در فعالیتهای خود نشان داده که میتواند از پس ساختن چنین سریالی بر آید و خودش هم در اظهارنظرهایش عنوان کرده که امیدوارم اجازه بدهند تا این اثر را به سریال تبدیل کنم اما من شنیدهام دوستان بخش حوزه هنری این کتاب را به آقای محمدمهدی عسگرپور دادند و او نیز بر اساس آن یک فیلمنامه برای یک اثر سینمایی 2 ساعته نوشته است فکر نمیکنم عمر من برای ساخته شدن این فیلم کفاف بدهد چون حدود 10 سالی طول میکشد اما به شخصه خودم طرفدار آقای سیروس مقدم هستم.ای کاش او این کتاب را به سریال تبدیل میکرد.
پایان پیام/
نظر شما