سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، متن کامل تفسیر یک جزء، صوت ترتیل جزء و تفسیر یک آیه را به صورت روزانه بر روی صفحه خود قرار خواهد داد که شماره هفتم این مجموعه در ادامه می آید.
[سوره الأنعام (6): آیه 108]
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (108)
ترجمه:
108- (معبود) کسانى را که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مىکردند آگاه مىسازد (و پاداش و کیفر مىدهد).
تفسیر:
به دنبال بحثى که در باره منطقى بودن تعلیمات اسلام و لزوم دعوت از راه استدلال، نه از راه اجبار، در آیات قبل گذشت، در این آیه تاکید مىکند که" هیچگاه بت ها و معبودهاى مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب مىشود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روى ظلم و ستم و جهل و نادانى انجام دهند" (وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ).
به طورى که از بعضى روایات استفاده مىشود، جمعى از مؤمنان بر اثر ناراحتى شدید که از مساله بت پرستى داشتند، گاهى بتهاى مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام مىدادند، قرآن صریحاً از این موضوع، نهى کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتى در برابر خرافىترین و بدترین ادیان، لازم مىشمارد.
دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمىتوان کسى را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب مىشود که به اصطلاح روى دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسخ تر شوند، سهل است زبان به بدگویى و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتى نسبت به عقائد و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد مىگوید" ما این چنین براى هر جمعیتى عملشان را زینت دادیم" (کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ).
و در پایان آیه مىفرماید:" بازگشت همه آنها به سوى خدا است، و به آنها خبر مىدهد که چه اعمالى انجام دادهاند" (ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
در اینجا به سه نکته باید توجه کرد:
1- در آیه فوق، زینت دادن اعمال نیک و بد هر کس را در نظرش، به خدا نسبت داده شده، ممکن است این موضوع براى بعضى مایه تعجب گردد که مگر ممکن است خداوند عمل بد کسى را در نظرش زینت دهد؟! پاسخ این سؤال همان است که بارها گفتهایم که این گونه تعبیرات، اشاره به خاصیت و اثر عمل است، یعنى هنگامى که انسان کارى را به طور مکرر انجام دهد، کم کم قبح و زشتى آن در نظرش از بین مىرود، و حتى به صورت جالبى جلوهگر مىشود، و از آنجا که علت العلل و مسبب الاسباب و آفریدگار هر چیز خدا است و همه تاثیرات به خدا منتهى می شود این گونه آثار در زبان قرآن گاهى به او نسبت داده مىشود (دقت کنید).
و به تعبیر روشن تر جمله زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ چنین معنى مىدهد که آنها را گرفتار نتیجه سوء اعمالشان کردیم، تا آنجا که زشت در نظرشان زیبا جلوه کرد.
و از اینجا روشن مىشود اینکه در بعضى از آیات قرآن زینت دادن عمل به شیطان نسبت داده شده نیز منافاتى با این موضوع ندارد، زیرا شیطان آنها را وسوسه به انجام عمل زشت مىکند و آنها در برابر وسوسههاى شیطان تسلیم مىشوند و سرانجام گرفتار عواقب شوم عمل خود مىگردند، و به تعبیر علمى، سببیت از ناحیه خدا است اما ایجاد سبب بوسیله این افراد و وسوسههاى شیطانى است (دقت کنید).
2- در روایات اسلامى نیز منطق قرآن در باره ترک دشنام به گمراهان و منحرفان، تعقیب شده و پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور دادهاند همیشه روى منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بىحاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان، متوسل نشوند، در نهج البلاغه مىخوانیم که على (ع) به جمعى از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام مىدادند مىفرماید:
«انى اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فى القول و ابلغ فى العذر»
" من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جاى دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روى اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستى نزدیک تر است و براى اتمام حجت بهتر" .
3- گاهى ایراد مىشود که چگونه ممکن است بت پرستان نسبت به خدا بدگویى کنند در حالى که آنها غالباً اعتقاد به" اللَّه" (خدا) داشتند و بت را شفیع بر درگاه او مىدانستند؟
ولى اگر ما در وضع عوام لجوج و متعصب دقت کنیم خواهیم دید که این موضوع چندان تعجب ندارد، این گونه افراد هنگامى که ناراحت شوند، سعى دارند طرف را به هر قیمتى که شده است ناراحت کنند، حتى اگر از طریق بدگویى به معتقدات مشترک طرفین باشد" آلوسى" دانشمند معروف سنى، در تفسیر" روح المعانى" نقل مىکند که بعضى از عوام جاهل هنگامى مشاهده کرد بعضى از شیعیان، سب شیخین مىکند، ناراحت شد و شروع به اهانت به مقام على (ع) کرد، هنگامى که از او سؤال کردند چرا به على (ع) که مورد احترام تو است اهانت مىکنى؟
گفت: من مىخواستم شیعهها را ناراحت کنم زیرا هیچ چیز را ناراحت کنندهتر از این موضوع براى آنها ندیدم!، و بعد او را به توبه از این عمل وادار ساختند.
منبع: تفسیر نمونه
پایان پیام/
نظر شما