خبرگزاری شبستان: نتایج دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان اعلام شده و بر اساس آن «اشرف غنی» قرار است پست ریاست جمهوری را احراز کند و عبدالله عبدالله، رقیب انتخاباتی غنی معتقد است که در انتخابات تقلب صورت گرفته است. او در اندیشه تشکیل دولت موازی است، طرحی که واشنگتن به شدت با آن مخالفت کرده است. برای تحلیل بهتر آنچه امروز در افغانستان می گذرد، گفتگویی را با دکتر «نوذر شفیعی»، کارشناس مسائل بین الملل بدین شرح انجام داده ایم:
جامعه افغانستان پس از اعلام نتایج دور دوم انتخابات ریاستجمهوری شوک بزرگی را تجربه کرد در حالی که اکثریت قریب به اتفاق مردم انتظار داشتند «عبدالله عبدالله» را بر روی صندلی ریاستجمهوری ببینند نام «اشرف غنی» از صندوقها بیرون آمد. چه اتفاقی افتاد که روند اینگونه پیش رفت؟
آنچه در انتخابات افغانستان روی داد تا حد زیادی میتواند نتیجه تقلب در آرای انتخاباتی باشد کما اینکه خود دکتر عبدالله و طرفداران او نیز به این اعتقاد دارند و میگویند اگر در محیطی سالم انتخابات برگزار میشد چنین اتفاقی روی نمیداد؛ اگرچه برخی نیز بر این اعتقادند که انتخابات روند طبیعی خود را طی کرده است یعنی اینکه مردم واقعا به اشرف غنی رأی دادهاند به این معنا که همه کاندیداهای رقیب عبدالله عبدالله که در دور اول به «زلمای» رأی داده بودند در دور دوم به نفع غنی عمل کردند. اما دیدگاه دیگر این است که آمریکاییها این انتخابات را مدیریت کردند چون برداشت آنها این بود که حضور یک غیر پشتون در رأس قدرت میتواند به نافرمانی پشتونها که اکثریت قومی هستند منجر شود لذا برای جلوگیری از این وضع، انتخابات مدیریت شد تا یک پشتون قدرت را به دست بگیرد البته این روند نمیتواند دایمی باشد زیرا هر چقدر جامعه افغانستان دموکراتیکتر شود احتمال به دست گرفتن قدرت از سوی سایر قومیتها بیشتر میشود.
یعنی حضور یک پشتون در رأس قدرت تنها دلیل آمریکا برای مدیریت انتخابات بود یا دلایل دیگری هم برای حمایت واشنگتن از اشرف غنی وجود دارد؟
عبدالله عبدالله همه شرایط مورد نظر آمریکا برای قدرتگیری در افغانستان را داشت به جز یک شرط که آن نزدیکی به ایران است. عبدالله عبدالله از چهرههای جهادی اما یک تکنوکرات و یک فرد منطقی و معقول است که میتواند با همه نیروهای سیاسی به خوبی کار کند، او دارای یک وجهه ملی است و با تدبیری که دارد میتواند در قبال چالشهای افغانستان منطقی عمل کند، حتی اگر عبدالله رییسجمهوری افغانستان میشد ممکن بود با آمریکا هم رابطه خوبی برقرار کند، بنابراین اگر سناریو بر اساس پیروزی غنی مدیریت شد یکی از دلایل مهم این پروژه سیاسی نزدیکی بیشتر عبدالله به ایران بود.
طالبان و توافقنامه استراتژیک کابل -واشنگتن تا چه اندازه در تصمیم آمریکا برای مدیریت پروژه انتخابات افغانستان نقش داشتند؟
هر دو کاندیدای انتخاباتی در زمان تبلیغات به این نکته اشاره کرده بودند که هم توافقنامه را امضا میکنند و هم با طالبان صلح میکنند اما از دید آمریکا احتمال این اقدامات از سوی اشرف غنی بیشتر است زیرا او اولا مواضعی نزدیکتر به آمریکاییها دارد بنابراین امضای توافقنامه از سوی او بسیار محتملتر است و از سوی دیگر چون او یک پشتون هست احتمال بیشتری وجود دارد که در جهت صلح با طالبان گام بردارد.
حامیان دکتر عبدالله از تشکیل دولت موازی در افغانستان سخن گفتهاند و آمریکا به شدت نسبت به این مسئله واکنش نشان داده است.علت چیست؟
آمریکاییها نگران ایجاد هرج و مرج در جامعه افغانستان هستند زیرا بروز تشنج در افغانستان منجر به بازگشت این کشور به نقطه صفر میشود اما علت این نگرانی این است که آمریکا هنوز خود را یک قدرت هژمون میداند که باید رفتار سیاستمداران را تعیین کند.همانطور که می دانیم قدرتهای هژمون معمولا خود را مسئول تعیین رفتار سایر بازیگران میتواند زیرا میخواهند بر آنها تسلط داشته باشند.
منازعه بر سر نتایج انتخابات چه روندی را طی میکند؟ آیا این شرایط میتواند منجر به آسیبپذیری و گسستگی بیشتر جامعه افغانستان شود؟
هیچکس در افغانستان تمایل ندارد که این جامعه مجددا قطبی شود و به شرایط سابق برگردد حتی دکتر عبدالله که اعتقاد به تقلب در انتخابات دارد. بنابراین به اعتقاد من در آیندهای نزدیک به احتمال زیاد سهم قابل توجهی از قدرت به دکتر عبدالله داده شده و دولت وحدت ملی تشکیل میشود و این تنها راه خروج از بحران است.
با توجه به اینکه جامعه افغانستان تلخی درگیری را بسیار چشیده است، بنابراین هیچیک از سیاستمداران نمیخواهند به سمت درگیری و یک جنگ دیگر حرکت کنند و اگر دولت وحدت ملی تشکیل شود قطعا نتیجه برای دولت افغانستان مفیدتر خواهد بود.
دوره اشرف غنی چه تفاوتهایی با دوران حامد کرزای خواهد داشت؟
دوران کرزای دوره گذار بود اما دوره بعد دوران تثبیت در افغانستان است، این کشور در حال کسب موفقیتها در مقابل تهدیدها است، در افغانستان هنوز رادیکالیسم یک تهدید است، مواد مخدر تهدید است، ناامنیهای مرزی مشکلساز هستند، بنابراین تنها هدف افغانها در این شرایط عبور از این تهدیدها و حرکتکردن به سمت شکوفاترشدن اقتصاد است.
رابطه افغانستان با ایران در دوران اشرف غنی چگونه خواهد بود و این رابطه چه تفاوتی میتوانست داشته باشد اگر دکتر عبدالله روی کار میآمد؟
در حال حاضر هدف همه سیاستمدارانی که در افغانستان روی کار میآیند غلبه بر تهدیدهایی است که به آنها اشاره شد ضمن اینکه هیچکدام از سیاستمداران چه اشرف غنی و چه عبدالله عبدالله نمیخواهند جامعه به سمت ناآرامی پیش برود، بنابراین اشرف غنی هم با آمریکا و هم ایران رابطه خوبی برقرار خواهد کرد زیرا او نظر منفی نسبت به ایران ندارد. اصولا الزامات تاریخی و همسایگی ،هر سیاستمداری را در افغانستان وادار میکند که به طور مسالمتآمیز و رو به جلو حرکت کند.
تحرکات طالبان در دوره بعدی جامعه افغانستان چگونه خواهد بود؟ آیا حضور اشرف غنی فضا را برای فعالیتهای بیشتر این گروه تروریستی بازتر میکند؟
طالبان روندهای سیاسی را در افغانستان روندهای آمریکایی میدانند و اساسا با آنچه در این جامعه میگذرد، مخالفند و فکر بههم زدن وضع موجود هستند مگر اینکه بپذیریم گذشت زمان و ناکامیهایی که برای آنها اتفاق افتاده آنها را ناچار کند تا از در مذاکره وارد شوند. طیفی از طالبان که از بدنه افغانستان هستند به احتمال زیاد وارد پروسه مذاکره شده و در قدرت سهیم خواهند شد اما گروهی از آنها مرتبط با القاعده هستند که نمیتوان با آنها مذاکره کرد و دولت اشرف غنی یا هر دولت دیگری که سر کار بیاید کماکان با این گروه مبارزه خواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما